این نوشته با اقتباس از پست وبلاگ اکونومیست، تحت عنوان تکامل هوشمند نوشته شده است.
من سال های زیادی درمورد چگونگی تقویت کارآفرینی در جوامعی با سرمایه گذاری بسیار زیاد همچون اسرائیل، ایرلند، تایوان و ایسلند تحقیق کردم. حتی با رهبران بخش دولتی و خصوصی کشورهای مختلفی از جمله اسپانیا، شیلی، آفریقای جنوبی، کلمبیا، پورتوریکو و آرژانتین همکاری داشته ام. و با اینکه اخیراً در روزنامه Harvard Business Review در مورد برخی از اصول و فرآیندهایی که موجب تکامل اکوسیستم کارآفرینی می شوند، مقاله ای نوشته ام، اما بیایید به اصول اولیه بازگردیم: این اکوسیستم کارآفرینی که این روزها همهمه ی زیادی به پا کرده، دقیقا چیست؟

  1. اکوسیستم کارآفرینی از شش دامنه تشکیل شده است(نمودار را ببینید). در واقع، اکوسیستم کارآفرینی عبارت است از صدها مؤلفه از عناصر خاصی که ما برای راحتی، آن ها را به شش گروه عمومی تقسیم می کنیم: یک فرهنگ مساعد، فعالسازی سیاست و رهبری، دسترسی به منابع مالی مناسب، کیفیت سرمایه انسانی، سرمایه گذاری بازار پسند برای محصولات و حمایت نهادی و زیرساختی.
  2. هر اکوسیستم کارآفرینی منحصر به فرد است. اگرچه اکوسیستم کارآفرینی هر جامعه را می توان با استفاده از همان شش حوزه توصیف کرد، هر اکوسیستم نتیجه ی تعامل بسیار پیچیده ی صدها مؤلفه ی خاص است. اکوسیستم کارآفرینی اسرائیل در دهه 1970 بدون هیچگونه منابع طبیعی، نیاز نظامی و بدون وجود بازاری برای فروش محصولات خود ، رشد یافت. اکوسیستم ایرلند در دهه1980 در زمینه تحصیلات رایگان، زبان انگلیسی بومی، شرکت های چند ملیتی خارجی، و در مجاورت بازار اروپا شروع به کار کرد. اکوسیستم کارآفرینی تایوان در دهه 1990با موضوع تعهدات مهاجران تایوانی که در ایالات متحده بسیار موفق ظاهر شده و سپس به وطن بازگشتند، شکل گرفت. اکوسیستم کارآفرینی چین در حال حاضر در زمینه سیاست های منطقه ای متنوع و تا حدودی (و به نظر برخی، بسیار) نظام سیاسی تمامیت خواه، در حال تکامل است.
  3. تعیین عوامل ریشه ای یک اکوسیستم کارآفرینی، ارزش کاربردی آن را محدود می کند. در حالی که به نظر می رسد آموزش، چارچوب های قانونی و بازار سرمایه ی با عملکرد خوب، در واقع بر سطح کارآفرینی یک جامعه مؤثر است، ولی به طور کلی این اثرات در یک مدت زمان طولانی به چشم می آیند و چندان هم قوی نیستند. تغییر و تحولات عظیمی که در کارآفرینی از زمانی به زمان دیگر شاهد آن هستیم، نتایج همان چیزی است که کارشناسان آمار آن را “تعاملات با سفارش بالا” می نامند که در آن متغیرهای زیادی با یکدیگر سر و کار دارند. در واقع، تعداد انگشت شماری، گاهی یک یا دو نفر، می توانند در نقش کاتالیزوری ظاهر شوند که بدون وجود آنها تغییرات بزرگی رخ نمی دهد. بنابراین با اینکه آن ها می توانند برای ارزیابی هر اکوسیستم کارآفرینی محلی به کار روند و علت امور را مشخص کنند، تعیین این علت ها بصورت کلی چندان مفید نیست. علاوه بر این، چیزی که ما اغلب از آن به عنوان نتیجه یاد می کنیم همچنین می تواند علت نیز محسوب شود: مثلا، اسکایپ که اکوسیستم استونی را تحت تاثیر قرار داده، Scitex و Elscint که باعث تحریک اکوسیستم اسرائیل شده، Shockley، Fairchild و HP به ایجاد دره کمک کرده، و شرکت تجهیزات دیجیتالی در بوستون و Baidu، چین را تحت نفوذ خود در آورده اند. موفقیت، موفقیت را به همراه می آورد..
  4. اکوسیستم های کارآفرینی (نسبتاً) خود کفا شده اند. از آنجا که موفقیت با دریافت بازخورد، موجب موفقیت های بعدی می شود و شش حوزه ی اکوسیستم کارآفرینی را افزایش می دهد، این اکوسیستم ها در نهایت به مرحله ای خواهند رسید که در آن دخالت دولت می تواند و می بایست به طور قابل توجهی کاهش یابد؛ نه اینکه حذف شود، اما کاهش یابد. هنگامی که هریک از شش حوزه به اندازه کافی قوی هستند، به طور متقابل یکدیگر را تقویت کرده و رهبران عمومی لازم نیست که سرمایه گذاری بسیار زیادی برای حفظ آنها انجام دهند. در واقع، نکته ی مهم اینجاست که برنامه های کارآفرینی به گونه ای طراحی شوند که علاوه بر پایداری در ساختار محیط، به راحتی به پول تبدیل شوند.

طبیعت و یا پرورش؟ من اغلب این سوال را مطرح می کنم که آیا کارآفرینان به دنیا می آیند و یا ساخته می شوند. همین سوال را می توان برای اکوسیستم کارآفرینی نیز مطرح کرد: آیا آنها به طور طبیعی تکامل می یابند، و یا اینکه ما می توانیم با طراحی هوشمندانه به آنها برسیم؟ یک درک درست از ماهیت اکوسیستم کارآفرینی این واقعیت را بیان می کند که آن ها معمولاً نتیجه ی تکامل هوشمند هستند. فرآیندی که دست نامرئی بازار و دست یاری رهبری عمومی را می آمیزد، به خوبی می داند که چه زمانی باید رهبری را به دست گیرد تا موجب پرورش و رسیدن به خودپایداری شود.


https://isfahanplus.ir/%d9%85%d8%b9%...%db%8c-%d8%aa/