در فرآیند طولانی طراحی و تولید یک محصول، ممکن است لحظه ای وجود داشته باشد که واکنش یک مشتری بالقوه به توانایی های محصول شما، بتواند شما را از تمامی تردیدهای موجود برای ادامه ی انجام پروژه و کارایی های آن را از بین ببرد. در سال 2009، نرم افزار سیری (Siri) با جلب توجه یک غریبه که اطلاعی از نحواه ی کار این اپلیکیشن نداشت، توانست توانایی هایش را بار دیگر به یاد بنیانگذارانش بیاندازد.
نرم افزار سیری در آیفون، در واقع اپلیکیشنی است که می توان با آن گفت و گو کرد و جواب های معقولانه ای از آن گرفت. شاید بتوان آن را در نقش منشی شما در نظر گرفت. بنیانگذاران این نرم افزار به کلی در چالش های مالی و استراتژیک غرق شده و فراموش کرده بودند که توانایی این را دارند که هوش مصنوعی را در اختیار میلیون ها مصرف کننده قرار دهند. البته این راه سختی های فراوانی به دنبال داشت. دره مرگ

این یک استعاره متداول در دنیای کسب‌وکار است چون بیشتر اختراعات به دلیل نبود بازاری بزرگ و رو به رشد، طرح کسب‌وکار مناسب و نبود منابع کافی قبل از اینکه به فضای بازار برسند، از بین می‌روند. مدیر بنگاه SRI در واقع با سرپرستی گروهی که بصورت دائم به دنبال تکنولوژی هایی برای زندگی بهتر بودند، این وظیفه را بر عهده داشت که به نوآوری هایی که در حال پیشرفت بودند کمک کند تا از این دره ی مرگ عبور کنند. ایده های اولیه در این زمینه مبنی بر آن بود که گوشی های موبایل به تکنولوژی هایی مجهز شوند که کاربران بتوانند از طریق متن و یا صوت، از گوشی خود بخواهند کاری را انجام دهد. در سال 2003 تیمی با عنوان “ونگارد (به معنای پیشگام)” تشکیل شد و بر روی این ایده ها شروع به کار کرد. همزمان با شکل گیری تیم ونگارد، آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی آمریکا (DARPA)، با سرمایه گذاری 150 میلیون دلاری در یک پروژه، در تلاش برای تولید یک دستیار نرم افزاری بود. مفاهیمی که از برنامه DARPA استخراج می‌شد به تفکرات تیم ونگارد کمک کرد و در نهایت ایده ی تولید نرم‌افزار سیری شکل گرفت. با گسترش استفاده از گوشی های موبایل به عنوان یک وسیله ی ارتباطی حیاتی در بین تمام مصرف کنندگان، انتظار می رفت که نرم افزار SRI بتواند یک انقلاب تکنولوژیک را موجب شود.



بعد از گذشت چهار سال، هدف گروه ونگارد تنها ایجاد یک بنگاه مستقل نبود؛ بلکه با گفت و گو با ده‌ها شرکت مخابراتی و تولیدکننده گوشی در تلاش بودند تا پروژه مشترکی را آغاز کرده که مجوز راه‌اندازی این تکنولوژی را به‌عنوان یک دستیار هوشمند در دنیای تجاری صادر کنند. این موضوع از همان ابتدا با مخالفت شرکت ها روبرو شد و در نهایت فقط چندین پروژه ی مرتبط با کمک چندین شرکت، به مرحله ی اجرا رسید اما برای انجام کل فرآیند تولید محصول، به یک بنگاه مستقل نیاز بود.






چهار عنصر حیاتی

تیم موردنظر هر روز با مدیران برجسته تکنولوژی ملاقات داشتند تا در رابطه با احتمالات بازار و تغییرات محصول با یکدیگر به تبادل نظر بپردازند. آن ها چهار عنصر اساسی را برای موفقیت خود حیاتی می دانستند: یک راه حل قوی برای مشکل مورد بررسی، یک تکنولوژی متمایز که در این رقابت به پیروزی برسد، یک تیم قوی برای اجرای این راه حل و یک طرح کسب و کار مناسب که مطابق با استراتژی بنگاه باشد. دو عامل زمان و منابع مالی هم، دو محدودیت عمده در این قضیه بود.





  1. مشکل: در ابتدا، عملکرد نرم افزار به گونه ای بود که می بایست برای استفاده از آن از تمام دکمه های کیبورد گوشی استفاده کرد. تحقیقات بازار نشان می داد که هر زمانی کاربران مجبور به استفاده از کیبورد گوشی می‌شوند، 20 درصد آنها از استفاده از اپلیکیشن یا قصد خرید خود منصرف می‌شوند. اما ایده ای که در پشت این پروژه وجود داشت، سادگی و قدرت آن بود. پس در نهایت تلاش ها به جایی رسید که سیری را برخلاف موتورهای جستجو، به یک “موتور انجام کار” تبدیل کرد. عملکرد آن به این شکل است که درخواست شما را دریافت و درک کرده، سپس به صورت اتوماتیک به اطلاعات موردنیاز دست یافته و آن را به شکل جواب به شما ارائه می دهد.


  1. تکنولوژی متمایز: رسیدن به تکنولوژی موردنیاز برای رسیدگی به این مشکل کمی نگران کننده بود. تبدیل صدا به متن دیجیتالی در واقع بخش آسان کار بود که در سال 1994 توسط تیم SRI تکنولوژیNuance به همین منظور راه اندازی شده بود. ولی مشکل بر سر تحلیل کلمات بود. به طوری که مقصود کاربر به درستی درک شود. مبنای گسترده برای اینکه تکنولوژی بتواند زبان طبیعی را درک کند توسط لابراتوار تحقیقاتی SRI ایجاد شده بود. آدام چیر (Adam Cheyer) و دیدیر گازونی (Didier Guzzoni) کاربرد ویژه‌ای را هدایت کردند که وظیفه پاسخ دادن به درخواست‌های انسانی را توسط کامپیوتر تسهیل می‌کرد.


  1. تیم: یکی از شانس‌های گروه اصلی، به‌کارگیری کارآفرین باتجربه‌ای به نام داگ کیت‌لاس (Dag Kittlaus) به‌عنوان مدیر عامل جدید بنگاه بود. همچنین تام گرابر که به‌عنوان مدیر IT برگزیده شد.
  2. ارزش پیشنهادی: در 6 ماه پس از آن ارزش پیشنهادی کلی به شدت مورد تمرکز قرار گرفت: باید مشکلی بزرگ برای میلیون‌ها مصرف‌کننده با محصولی قدرتمند مورد حل قرار می گرفت که می‌توانست به درآمد میلیارد دلاری منجر شود. به‌طور خاص، سیری می‌توانست دردسر کلیک‌های متعدد را حل کند؛ در انرژی و وقت افراد صرفه‌جویی کند؛ یک تکنولوژی پیشرفته و متمایز از طریق تشخیص صدا و هوش مصنوعی ارائه دهد؛ کاربردهای درآمدزا فراهم کند؛ و مصرف‌کنندگان را شگفت‌زده و خوشحال کند.



در اواخر سال 2007، پس از شش ماه کار بر روی ارزش پیشنهادی، تصمیم به جذب سرمایه گذاری خارجی گرفته شد. بسیاری از سرمایه‌گذاران بنگاهی هیجانات و واقعیت‌های هوش مصنوعی را دیده و نسبت به آن تردید داشتند و در مورد هر یک از بندهای ارزش پیشنهادی این گروه و طرح کسب‌وکارشان از جمله بازار، تکنولوژی و رقبا اظهار نگرانی می‌کردند. در نهایت، این نگرانی‌ها را می‌شد کاهش داد، نه اینکه کاملاً حذف کرد. سیری سرمایه‌گذاری جسورانه اما پرریسکی بود. در نهایت سرمایه ای برابر با 8/5 میلیارد دلار به دست آمد که برای 18 ماه فعالیت بنگاه کافی بود. فرآیند تامین مالی فرصت‌هایی فراتر از به دست آوردن پول در اختیار این گروه می گذاشت و باعث شد با سرمایه‌گذاران شجاع و توانمندی آشنا شوند که به شرکای آن ها در آینده تبدیل شدهو در شناسایی مدل کسب‌وکار، توسعه استراتژی، ایجاد رابطه با مشتریان و … نیز از آن ها کمک بگیرند. با همه اینها همچنان چالش‌های زیادی وجود داشت: کار گروه شش ماه به دلیل مسائل مرتبط با واکنش کند سرور به کاربر و تکنولوژی تشخیص صدا به تعویق افتاد. در ضمن، گوگل و دیگر شرکت‌های تکنولوژی راه‌حل‌هایی برای خود پیدا کرده و در حال پیشرفت در آن بودند. راه‌اندازی محصول

در نهایت، در حالی که تست محصول از نوامبر 2009 تا فوریه 2010 طول کشید، گروه مورد نظر آمادگی خود را برای راه اندازی سیری در اپ ‌‌استور اپل اعلام کرد و تبلیغات را با وبلاگ‌ نویس‌های برتری از سایت‌هایی مانند Scobleizer و TechCrunch شروع کردند. این راهکار موفقیت‌آمیز بود و سیری جزو 50 اپلیکیشن برتر اپل دانلود شد.



دو هفته پس از معرفی محصول، کیت‌لاس در کمال ناباوری یک تماس تلفنی از استیو جابز دریافت کرد که ظرف چند هفته علیرغم تمایل گروه برای فروش سیری، در مورد قیمت خرید برای آن شروع به گفت و گو کردند چراکه قیمت پیشنهادی جابز طوری بود که سرمایه‌گذاران و تیم مدیریتی نتوانستند با آن مخالفت کنند.
یک سال پس از آن، سیری به یک پلت‌فرم هسته‌ای برای خدمات عمومی گوشی جدید اپل، آیفون S تبدیل شد. در 4 اکتبر 2011 مدیر بازاریابی اپل، سیری را جالب‌ترین ویژگی این گوشی اعلام کرد. در هفته‌های اول پس از معرفی این گوشی به بازار، تحلیلگران گزارش کردند که سیری در تسریع فروش میلیارد دلاری آن نقش مهمی داشته است. اپل و بسیاری از شرکت‌های دیگر مانند SRI اکنون در میدان رقابت برای تولید محصولاتی هستند که هم به توسعه ی تکنولوژی کمک کند و هم پاسخگوی نیاز بازارهای جدید باشد. کار بیشتری در این زمینه می‌تواند صورت گیرد. تکنولوژی تشخیص صدا و زبان طبیعی هنوز در اول راه است و مطمئناٌ دستیارهای شخصی مجازی جدید می‌توانند در این مسیر بهتر عمل کنند.

منبع: HBR

https://isfahanplus.ir/%d8%aa%d9%84%...a7%d8%b1-siri/