شرکت Starbucks، شرکت Virgin و شرکت Buffer وجه اشتراک این شرکت‌ها چیست؟ تا به حال فکر کرده‌اید که دلیل اصلی‌ای که افراد زیادی قهوه‌ی خود را از استارباکس خریداری می‌کنند چیست؟ قطعا به این خاطر نیست که استارباکس بهترین قهوه را دارد. اما اگر این طور نیست پس چرا همه از آن خرید می‌کنند؟ این منطقی نیست که خرید بیش‌تری را انجام بدهیم در حالی که شرکت های دیگری هستند که قهوه‌ی بهتری را ارائه می‌دهند.
پاسخ این است: شفافیت برند! چیزی که همه‌ی این شرکت ها در آن مشترک هستند، توانایی آن‌ها در ایجاد یک برند واضح و معتبر است. به همین دلیل است که توانسته‌اند در مدت زمانی کوتاه به عنوان یکی از رهبران بازار شناخته شوند. رشد تکنولوژی و شبکه های اجتماعی باعث ایجاد رقابت بیش‌تر شده‌است. به دلیل این که هزینه‌ی راه‌اندازی یک کسب و کار خصوصا در حوزه‌های نرم‌افزاری به شدت کاهش یافته است، هر تجارت و کسب و کاری به صورت مداوم در حال تهدید شدن با تعداد بیش‌تری از رقیبان است. بنابراین بهتر است که آماده باشید. با توجه به فراوانی اطلاعات موجود در فضای اینترنت، مشتریان هوشمند تر شده‌اند. شفافیت و وضوح خواسته و گرایش امروزی است. این به معنای آن است که اگر نتوانید مشتریان و هواداران خود را به درون تجارت خود و آن چیزی که در کسب و کار شما در حال رخداد است بیاورید، از این ترند عقب مانده‌اید.
به طور مهم‌تر، اگر رقیبان شما در حال ایجاد شفافیت در بازار هستند یعنی که شما در حال از دست دادن اعتماد مشتریان خود هستید. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تنها با ۱۴۰ حرف از الفبا می‌توانید شهرت و برند خود را نابود کنید. هرگز این موضوع را فراموش نکنید! خب حالا این شفافیت به چه معنایی است؟ چه طور می‌توانید یک ارتباط صحیح و معتبر را با مخاطبان خود برقرار کنید؟ این موضوع را به سه بخش کوچک‌تر تقسیم می‌کنیم. یک چهره را در جلوی برند خود قرار دهید

ریچاد برنسن نویسنده‌ی این مقاله که موسس گروه Virgin Group می‌باشد، می‌گوید که من سعی کردم که همیشه معرفی برند Virgin با مصاحبه‌هایی از شخص خودم انجام پذیرد. حالا هر کسی که راجع به Virgin فکر می‌کند، در حقیقت دارد به برنسن فکر می‌کند. در حقیقت دلیل اصلی‌ای که ویرجین نسبت به خیلی از رقبا انتخاب می‌شود، احترام و اعتماد خاصی است که نسبت به برنسن وجود دارد.
هدف و ارزشی که Virgin ارائه می‌دهد، واضح است همان‌طور که خود برنسن واضح و شفاف است. آن‌ها تفریح و سرگرمی را در ورای هر سرویسی که ارائه می‌کنند قرار می‌دهند و خلاقیت در هر کاری که ایجاد می‌کنند وجود دارد.





خود را پشت برند خود پنهان نکنید! بلکه جلوی آن قرار بگیرید.
از گفتن همیشگی ویژگی‌ها و مزایای خود دست بردارید!

هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد که نرم‌افزار شما ۳ ثانیه زودتر از نرم‌افزار رقبتان بالا می‌آید و یا کم‌ترین قیمت را در بازار دارد. مردم بر اساس احساس خود خرید می‌کنند و به همین خاطر است که حاضرند ۵ دلار برای خرید یک قهوه‌ی استارباکس پرداخت کنند تا این که به کافی‌شاپ نزدیک خانه‌ی خود بروند و آن‌جا قهوه بنوشند.
به جای این که همش راجع به این صحبت کنید که چه ویژگی‌ای از محصول شما از رقبیتان بهتر است به این سوال پاسخ دهید که «چرا؟»! از محصول و خدمتی که ارائه می‌دهید بزرگ‌تر شوید. چه ارزش هایی ارائه می‌دهید؟ چگونه می‌توانید با مشکلات مشتریان خود دست و پنجه نرم کنید تا به آن‌ها بهتر خدمت کنید؟ از همه مهم‌تر این که چطور جهان را به یک جای بهتر تبدیل می‌کنید؟ همیشه نیاز نیست که بهترین محصول را در بازار داشته باشید تا بتوانید که برنده شوید. بهتر است که داستان بهتری داشته باشید. جرات داشته باشید تا همه چیز را به خطر بیندازید.

مشتاق باشید هر کاری را انجام دهید تا به مشتریان خود خدمت کنید و اعتبار برند خود را افزایش دهید. این امر ممکن است به معنای قربانی کردن سودهای کوتاه مدت و یا آشکار کردن اطلاعات خصوصی شرکت تان باشد. شرکت Buffer از این روش استفاده می‌کند. آن‌ها همه چیز را به صورت آشکار ارائه می‌دهند اعم از گزارش درآمدهایشان، اطلاعات مربوط به حقوق و حتی یک بخش باز در وبلاگ شان نیز دارند. من نمی‌گویم که شما باید اطلاعات مالی خود را به صورت عمومی ارائه کنید. اما اگر شرکتی تا این حد شفافیت را پیاده‌سازی کرده است و به همین دلیل نیز به عنوان رهبر بازار شناخته شده است، پس چرا شما نباید هم‌چین کاری را بکنید؟
با این تفاسیر دو نوع شرکت می‌تواند وجود داشته باشد. یک برند صادق و یک شرکت X. تصمیم بگیرید که می‌خواهید کدام یک باشید و چگونه شناخته شوید چرا که بهتر است خودتان بگویید که کی هستید قبل از این که از شما پرسیده شوید که کیستید!


منبع:وبسایت لرن مارکتینگ

https://isfahanplus.ir/%da%86%d9%87-...4%d9%85%d8%a7/