موضوع: یاهو و عواملی که در کاهش ارزش آن نقش داشتند

یاهو یکی از موفق ترین داستان های استارتاپی در سیلیکون ولی بود. در حالی که، امروزه به عنوان زنگ خطری برای بقیه از آن یاد می شود. یاهو در سال ۱۹۹۴ در خوابگاه دانشگاه استنفورد شروع به کار کرد. موسسان آن دیوید فیلو و جری ینگ هر دو از دانشجویان این دانشگاه بودند. آن ها لینک های محبوب خود را در صفحه ای به نام «راهنمای جری و دیوید در دنیای گسترده وب» (Jerry and David’s (Guide to the World Wide Web جمع آوری می کردند. این سایت که آن ها بعداً نام آ‍ن را به یاهو تغییر دادند، به سرعت به عنوان پرتالی درآمد که میلیون ها نفر اولین دسترسی خود به اینترنت را از طریق آن انجام می دادند. یاهو، در سال ۲۰۰۰ به اوج خود رسید و ارزشی حدود ۱۲۸ بیلیون دلار داشت. به دلیل کاهش سود، مسئولان این شرکت در تاریخ ۲۵ جولای سال ۲۰۱۶ تصمیم گرفتند تا برای فروش آن اقدام کنند. کسب و کار اصلی شرکت یاهو، توسط شرکت وریزون (Verizon) که در زمینه تلکام فعال است، به مبلغ ۴/۸ بیلیون دلار خریداری شد. به عقیده بسیاری از کارشناسان این یک شکست و حرکت رو به افول برای یاهو محسوب می شود. شرکتی که در سال ۲۰۰۰ برای آن ارزشی بالغ بر ۱۲۸ بیلیون دلار تخمین زده بودند اکنون می بایست به مبلغ ۴ بیلیون دلار به فروش می رسید. دلایلی که منجر به این اتفاق شدند را در ادامه بررسی خواهیم کرد. دلایل کاهش ارزش یاهو

یکی از دلایلی اصلی که سبب شد تا یاهو، شرکتی موفق با ارزش تجاری بالا، به فروش خود با ارزشی بسیار پایین نسبت به ارزشی که در گذشته برای آن در نظر گرفته بودند رضایت دهد، کم بودن تمرکز در این شرکت بود. از اولین روزهای آغاز به کار یاهو، فعالیت آن به عنوان شرکت رسانه ای یا تکنولوژیکی دچار تردید بود. این تردید همچنان پس از ۲۱ سال در میان گردانندگان این شرکت وجود داشت. به این ترتیب، در هر جهت که باد شروع به وزیدن می کرد، یاهو نیز به همان سمت حرکت می کرد. مسئولین این شرکت نمی توانستند تصمیم بگیرند که آیا امکانی مانند «جست و جوی اینترنتی» به عنوان محصولی در کسب و کارشان قرار دارد که می توان آن را برون سپاری کرد یا بخشی اصلی از کسب و کار است که نیاز به سرمایه گذاری زیادی دارد تا به مزیت رقابتی آن تبدیل شود. این سردرگمی یاهو، سبب شد تا گوگل بتواند از این شرایط استفاده کند و رشد زیادی در زمینه جست و جوی اینترنتی داشته باشد. از سوی دیگر کاربران یاهو نیز سر در گم بودند. عده ای آن را به عنوان وب سایتی برای ارائه خدمات ایمیل می شناختند و برخی دیگر آن را به عنوان موتور جست و جویی آنلاین و گروهی دیگر آن را به عنوان پرتالی برای بررسی اخبار مالی قلمداد می کردند.


یاهو، بسیار دیر به روندهایی مانند ظهور رسانه های اجتماعی و اینترنت موبایل پاسخ داد. این امر سبب شد تا شخصیت شرکتی یاهو (Corporate Personality) دچار صدمه جدی شود. تصویر داخلی از این شرکت با جایگاهی که در ذهن مخاطبان داشت بسیار متفاوت بود. یاهو در سال ۲۰۰۱، بیش از ۴۰۰ محصول و خدمات متفاوت داشت که مانع از تمرکز این شرکت می شد. به دلیل این عدم تمرکز، یاهو نتوانست در مقابل رقیبان خود مانند گوگل که به صورت تخصصی در زمینه جست و جوی اینترنتی فعال بود و eBay که به صورت تخصصی در زمینه تجارت الکترونیکی در بازار جا افتاده بود، دوام بیاورد. مشکل دیگری که یاهو با آن مواجه بود، انجام معامله های تجاری با شرکت های دیگر و به دست آوردن مالکیت آن ها بود. یاهو از زمان آغاز به کار خود، ۱۱۰ شرکت دیگر را تحت مالکیت در‌آورد. تنها بعضی از این شرکت ها از لحاظ استراتژیکی تناسب خوبی با کسب و کار اصلی شرکت یاهو داشتند و مابقی کسب و کاری متفاوت و مخصوص به خود داشتند که با فعالیت اصلی یاهو در تناقض بود. بعضی از خریدهای تجاری که این شرکت انجام می داد نتیجه خوبی به همراه داشت. به عنوان مثال، سهام خریداری شده در شرکت علی بابا که در زمینه تجارت الکترونیکی فعالیت می کند، ارزش خوبی پیدا کرد. ارزش سهام خریداری شده در علی بابا حتی در مقایسه با دارایی های اینترنتی یاهو توانست ارزش بسیار بیشتری پیدا کند.
تاریخچه یاهو با تراکنش هایی که می بایست انجام می داد ولی هرگز به انجام آن ها مبادرت نورزید، همراه شده است. یاهو پشنهادی ۱ میلیون دلاری برای خرید گوگل ارائه کرده بود ولی از انجام آن منصرف شد. برای خرید فیسبوک با موسسان این شرکت توافق کرده بود تا آن را به مبلغ ۱ بیلیون دلار خریداری کند ولی زمانی که یاهو اقدام به چانه زنی برای کاهش قیمت این معامله کرد، شانس این خرید را از دست داد. همچنین اقدام برای خرید یوتیوب و eBay نیز در تاریخچه فعالیت اقتصادی یاهو به چشم می خورد.
سومین دلیل کاهش ارزش یاهو را می توان به طرز فکر مدیران آن نسبت داد. آقای ینگ که در سال ۲۰۰۸ مدیر ارشد یاهو بود، پیشنهاد خرید ۴۵ بیلیون دلاری یاهو را که از سوی مایکروسافت مطرح شده بود، رد کرد. رد این پیشنهاد چشم گیر را می توان به غرور و تمایل وی برای سرپرستی شرکت خود نسبت داد. وابستگی و وفاداری بیش تز حد موسسان به آن چه که ایجاد کرده اند می تواند مانع از اخذ تصمیم های استراتژیک توسط آنان شود.

دلیل دیگری که می توان برای کاهش ارزش یاهو عنوان کرد نیز همچنان به موسسان آن مربوط است. آن ها خود را از تصمیماتی که مربوط به طراحی محصول بودند، جدا کردند. مارک زوکربرگ موسس فیسبوک و لری کینگ موسس گوگل هیچ گاه این اشتباه را مرتکب نشده و در تمامی تصمیم گیری هایی که مربوط به طراحی محصول هستند همچنان مشارکت می کنند. در یاهو، مدیران محصول مسئولیت تصمیم گیری در مورد محصول جدید را به عهده دارند و بازخورد کمی در این مورد از سایرین دریافت می کنند. از سوی دیگر، خلاقیت از جمله الویت های شرکت یاهو محسوب نمی شود و فرهنگی برای توسعه فرآیند در این شرکت وجود ندارد.
در نوشته ای که یکی از کارکنان یاهو در سال ۲۰۰۶ منتشر کرده بود، اشاره شده است که این شرکت تمایل داشت تا همه کاری انجام دهد و همه چیز برای همه ی افراد باشد. همواره ترس این را داشته است تا زمانی از سایرین عقب بمانند و نمی تواند بر روی فعالیت اصلی کسب و کار خود تمرکز داشته باشد. این موارد همگی در کنار هم سبب شد تا یکی از پیشگامان اینترنت با این شکست مواجه شود.

منبع: مارکت گرافی

https://isfahanplus.ir/%db%8c%d8%a7%...f%d8%a7%d8%b4/