تأثیرات بیرونی؛ تأثیرات خانواده (ترتیب تولد)


ترتیب تولد فرزندان می‌تواند بر چگونگی نگاه آن ها به خود اثر بگذارد و از این رو، رفتار مصرف‌کننده را نیز تحت تأثیر قرار دهد. فرزند میانی اغلب منفی‌ترین نگرش‌ها و عقاید را نسبت به جایگاه و سهم خود در زندگی دارد. بزرگ‌ترین فرزند

  • برای مدتی تنها فرزند خانواده است؛ سابقاً در معرض توجه بوده است.
  • باور دارد که باید نسبت به دیگر فرزندان برتر باشد و ارجحیت داشته باشد.
  • خود را به حق می‌داند و اغلب اوقات کنترل برایش مهم است.
  • تلاش می‌کند از طریق انطباق و همنوایی توجه والدین را دوباره به دست آورد و نگه دارد. اگر شکست خورد، شروع به بدرفتاری می‌کند.
  • می‌تواند رفتاری شایسته و مسئول‌پذیر پیدا کند یا بسیار سست و دلسرد گردد.
  • گاهی اوقات تلاش می‌کند به دیگران کمک کند و از آنها حمایت نماید.
  • اعتماد به نفس دارد.
  • مصمم است.
  • رهبر زاده شده است.
  • مرتب و منظم است.
  • مشتاق به خشنودسازی دیگران است.
  • از مشکلات و دردسرها دروی می‌کند.

دومین فرزند بزرگ خانواده

  • هرگز توجه تام و تمام والدین را به خود نداشته است.
  • همیشه برادر یا خواهری جلوتر از خود دارد که از او پیش‌تر است.
  • طوری عمل می‌کند گویی که در مسابقه است، تلاش می‌کند به فرزند اول برسد یا از او سبقت بگیرد. اگر فرزند اول «خوب» است، فرزند دوم معمولاً «بد» است. توانایی‌هایی را در خود بالا می‌برد که فرزند اول فاقد آن هاست. اگر فرزند اول موفق باشد، فرزند دوم ممکن است از خود و توانایی‌های خود اطمینان نداشته باشد.
  • ممکن است شورشی شود.
  • اغلب اوقات موقعیت خود را دوست ندارد.
  • اگر فرزند سوم به دنبال آید، احساس فشار و تنگی می‌کند گویی که میان دو فرزند گیر افتاده است.
  • ممکن است دیگر برادران و خواهرانش را به پایین هل دهد.

فرزند میانی در خانواده‌های سه‌فرزندی

  • نه حقوق بزرگ‌ترین فرزند را دارد و نه امتیازات کوچک‌ترین فرزند.
  • ممکن است احساس کند که جایی در خانواده ندارد.
  • سست و دلسرد و «فرزند مشکل‌زای» خانواده شود یا با فشار آوردن بر دیگر خواهران و برادران، خود و توانایی‌های خود را بالا ببرد.
  • سازگارپذیر است.
  • یاد می‌گیرد که با برادر و خواهر بزرگ‌تر و کوچک‌تر کنار بیاید.

کوچک‌ترین فرزند

  • احساس می‌کند همه ازو بزرگ‌تر و تواناتر هستند.
  • از دیگران انتظار دارد که کارها را انجام بدهند، تصمیم بگیرند، مسئولیت بپذیرند.
  • بدل به رییس خانواده می‌شود و همه باید به او خدمت کنند.
  • احساس مادونی و زیردستی می‌یابد یا بدل به فردی «شتابگر» می‌شود و از دیگر برادران و خواهرانش پیشی می‌گیرد.
  • «بچه» باقی می‌ماند. دیگران را در خدمت خود می‌خواهد.
  • اگر جوان ترین فرزند از سه فرزند خانواده باشد، اغلب با بزرگ‌ترین فرزند علیه فرزند میانی متحد می‌شود.
  • مصر و سمج.
  • مهربان و خونگرم.
  • دوست دارد در کانون توجهات باشد.



فرزندان کوچک‌تر همیشه می‌خواهند کارهایی را انجام دهند که فرزندان بزرگ‌تر اجازه انجام‌شان را دارند. یک برادر یا خواهر بزرگ‌تر احساس می‌کند که برادر یا خواهر کوچک ترش از مجازات چیزهایی می‌گریزد که خودش در همان سنین نمی‌توانست از مجازات آن چیزها خلاص شود. در اینجا سطوح ترتیب تولد را می‌آوریم:
  • تنها فرزند
  • بزرگ‌ترین فرزند
  • دومین فرزند بزرگ
  • فرزند میانی از میان سه فرزند خانواده
  • کوچک‌ترین فرزند

تنها فرزند

  • نازپرورده و لوس
  • در مرکز توجه؛ اغلب از موقعیتش در خانواده لذت می‌برد. احساس خاص بودن می‌کند.
  • بر خدمات دیگران تکیه می‌کند تا بر تلاش‌های خود.
  • وقتی به چیزی که می‌خواهد نرسید، احساس می‌کند که در حقش ظلم شده است.
  • احتمال بیشتر می‌رود که موقعیتی حرفه‌ای کسب کند.
  • نگران برآوردن انتظارات والدین است.
  • اعتماد به نفس دارد.
  • به جزئیات توجه نشان می‌دهد.
  • در مدرسه خوب است.
  • بسیار انتقادی است.



https://isfahanplus.ir/%d8%b1%d9%81%...8%d9%84%d8%af/