ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت

    انواع درآمد در دنیای مالی





    چه تفاوتی بین جملات زیر می‌بینید؟
    • من دنبال یک شغل مطمئن، ایمن و با حقوق و مزایای خوب هستم.
    • من بابت کاری که انجام می‌دهم، ۱۲% کمیسیون می‌گیرم.
    • من به دنبال یک مدیر تازه برای اداره شرکت جدیدم هستم.
    • حداقل نرخ بازده مورد انتظار من از این سهام ۴۵%است.

    کدام‌یک از جملات بالا به دایره ادبیات کلامی شما نزدیک‌تر است؟ واژه‌های کدام جمله برای شما آشنا است؟ کدام جملات شما را به هیجان می‌آورد و کدام‌ها شما را آشفته می‌سازد؟رابرت کیوساکی، سرمایه‌گذار و نویسنده کتاب پرفروش پدرپولدار، پدر بی‌پول معتقد است روش‌های کسب درآمد در دنیا به ۴ دسته تقسیم می‌شوند:



    انواع درآمد




    دسته کارمندان:


    کارمندان افرادی هستند که بابت کاری که انجام می‌دهند و ارزشی که ایجاد می‌کنند حقوق می‌گیرند. حقوقی که به کارمند داده می‌شود، کمتر از ارزشی است که ایجاد می‌کند، زیرا باید برای سازمانی که او را استخدام کرده است، سودده باشد.به‌طور مثال اگر یک کارمند در یک سازمان ماهی ۵ میلیون تومان ارزش خالص ایجاد کند،یک‌میلیون تومان از آن مقدار برای خودش است و ۴ میلیون تومان دیگر از آنِ سازمان می‌باشد. از بین ۴ جمله بالا، جمله اول بسیار نزدیک به طرز فکر کارمندی است. شعار کارمندان، داشتن امنیت شغلی و به‌اصطلاح یک آب‌باریکه است تا درگیر پستی‌وبلندی و تلاطم‌های زندگی نشوند. درآمد نظام کارمندی یک درآمد فعال بوده و با زمانی که برای آن شغل صرف می‌کند، ارتباط مستقیم دارد.

    دسته خویش‌فرمایان:


    خویش‌فرمایان افرادی هستند که مایل‌اند رئیس خود بوده و کارها را خودشان انجام دهند و تمایلی به تشکیل تیم و تفویض اختیار به دیگران ندارند. دارندگان کسب‌وکارهای کوچک و مستقل مثل خرده‌فروشان، مشاوران، پزشکانو … از این دسته محسوب می‌شوند.درآمدی که این دسته از افراد کسب می‌کنند برابر باارزشی است که ایجاد می‌کنند. به‌طور مثال اگر یک پزشک، ماهی ۱۰ میلیون تومان ارزش خالص ایجاد کند، کل آن مبلغ از آنِ خودش است. از بین جملات ابتدای مقاله، جمله دوم بسیار نزدیک به طرز فکر خویش‌فرمایی است. شعار این دسته از افراد، استقلال کاری است و معمولاً در آموزش به دیگران محتاطانه عمل می‌کنند، زیرا تمایلی به ایجاد رقیب ندارند.درآمد این دسته از افراد نیز مانند دسته کارمندی، از نوع فعال است و درآمد فرد ارتباط مستقیمی با زمان صرف شده او برای آن شغل دارد.

    دسته صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ:


    صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ افرادی هستند که برای پیش بردن کار خود، از دیگران استفاده می‌کنند. این افراد مایل‌اند تا افراد هوشمند از هر ۳ دستهٔ کارمندان، خویش‌فرمایان و صاحبان کسب‌وکارهای دیگر را گرد آورند و انجام کارها را به آن‌ها بسپارند. صاحبان کارخانه‌های بزرگ تولیدی، شرکت‌های بزرگ توزیع، شرکت‌های خدماتی با کارکنان زیاد و … از این دسته محسوب می‌شوند. شعار صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ این است: «هنگامی‌که بتوان کسانی را یافت که کار را بهتر از خودتان انجام می‌دهند، چرا به آن‌ها نسپارید؟» از بین ۴ جمله ابتدای مقاله جمله سوم، بسیار شبیه به طرز فکر این دسته افراد است. صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ اعتقاددارند اندیشیدن دشوارترین کار است. به همین دلیل کمتر کسی به آن می‌پردازد. پس بهتر است بقیه کارها را به دیگران بسپارید و خود بیندیشید.درآمدی که این دسته از افراد ایجاد می‌کنند از نوع درآمدهای غیرفعال است، زیرا میزان درآمدکسب‌شده، ارتباط مستقیم با زمان صرف شده توسط صاحب کسب‌وکار ندارد. ممکن است صاحب یک کارخانه بزرگ، برای امضای یک قرارداد به مدت یک هفته به کشور دیگر سفر کند، در این مدت تولید کارخانه او قطع نمی‌گردد و درنتیجهدرآمد وی متوقف نمی‌شود.

    دسته سرمایه‌گذاران:


    سرمایه‌گذاران افرادی هستند که با پول خود، پول می‌سازند. این افراد نیازی به کارکردن ندارند، زیرا پول برای آن‌ها کار می‌کند. سرمایه‌گذار طلا، ارز، سهامدار بورس و … از دسته سرمایه‌گذارن محسوب می‌شوند. جمله چهارم از بین ۴ جمله ابتدای مقاله، بسیار نزدیک به طرز فکر این دسته از افراد است. شعار سرمایه‌گذاران رسیدن به آزادی و استقلال مالی است. رسیدن به نقطه‌ای که برای گذران زندگی با سطح آسایش مطلوب نیازی به کار کردن و صرف زمان و جسم نباشد. بدیهی است درآمد سرمایه‌گذاران از نوع درآمدهای غیرفعال است.

    مفهوم اهرم مالی:


    اهرم مالی اصطلاحی است برای اشاره به‌نوعی روش تکثیر کردن سود یا زیان.به‌عنوان‌مثال، من کسب‌وکاری ایجاد می‌کنم و به ازای هر ساعت کارم ۵۰ هزار تومان ارزش ایجاد می‌شود. همزمان ۱۰ کارمند دیگر استخدام می‌کنم و به ازای هر ساعت کار آنها۳۰ هزار تومان ارزش ایجاد می‌شود که ۲۰ هزار تومان از مبلغ را به‌عنوان حقوق به آن‌ها برمی‌گردانم، بنابراین از وجود هر کارمند به ازای هر ساعت ۱۰ هزار تومان سود می‌کنم و چون ۱۰ کارمند استخدام کرده‌ام، درمجموع در هر ساعت ۱۰۰ هزار تومان بیشتر سود خواهم کرد. در این مثال با استفاده از استخدام دیگران برای خودم اهرم ایجاد کرده و سود حاصله را تکثیر کرده‌ایم.

    تفاوت‌های بزرگ بین دودسته سمت چپ و سمت راست:


    بین دو دسته سمت چپ با دو دسته سمت راست تفاوت‌هایی وجود دارد که در این قسمت به بررسی آن‌ها می‌پردازیم:
    • کارمندان و خویش‌فرمایان بیش از ۸۰% از درآمد خود را از راه ‌کردن بدست می‌آورند، درحالی‌که صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ و سرمایه‌گذاران درست عکس این وضعیت را دارند و کمتر از ۲۰% درآمد آنان از محل کارکردن و ۸۰% درآمدشان از کارکرد پول ایشان حاصل می‌شود.
    • درآمد گروه اول یعنی کارمندان و خویش‌فرمایان فعال است.همان‌طور که در شماره قبلی همین نشریه بیان شد، درآمد فعال شدت ریسک‌های مالی زندگی را افزایش می‌دهد. درآمد فرد با کوچک‌ترین اتفاق بدی که مانع از کار کردن شود، قطع می‌شود و فشار مالی زیادی به او و افراد تحت تکفل وی وارد می‌شود. اما درآمد گروه دوم از نوع درآمدهای غیرفعال است و درنتیجه در صورت ازکارافتادگی فرد در این گروه، درآمد وی متوقف نمی‌شود.
    • در گروه اول، با توجه به اینکه درآمد فرد از نوع فعال است، وابسته به زمانو مکان است. یک کارمند یا خویش‌فرما بیش از ۲۴ ساعت در روز نمی‌تواند کار کند یا اینکه همزمان نمی‌تواند در ۲ مکان مختلف حضور داشته باشد.اما صاحب کسب‌وکار با استخدام ۵۰۰ نفر که هرکدام روزی ۱ ساعت مفید کار کنند، روزی ۵۰۰ ساعت کار کرده است! همچنین سرمایه‌گذار با خرید سهام شرکت‌های مختلف، خود را از بند زمان و مکان رها می‌کند.
    • گروه سمت چپ برای کسب درآمد، اهرمی ایجاد نمی‌کند؛ بلکه تنها اهرم آنها زمان خودشان است. اما گروه سمت راست با استفاده از ایجاد اهرم به کسب درآمد می‌پردازند. اهرم صاحبان کسب‌وکار، کاری است که کارمندانشان انجام می‌دهند و اهرم سرمایه‌گذاران پولشان است. درنتیجه پتانسیل رشد درآمد و ثروت در گروه سمت راست خیلی بیشتر است.



    شما در کدام دسته قرار می‌گیرید؟


    ۴ ربع نقدینگی رابرت کیوساکی، مانند ۴ کشور مختلف و جداگانه است که هرکدام به زبان ویژه خود صحبت می‌کنند.هرکدام از این دسته‌ها قوانین خاص و مربوط به خود را دارند. پول‌هایی که در ۴ دسته به دست می‌آیند، یکی هستند ولی راه به‌دست آوردن آن‌ها بسیار متفاوت است. هرکدام از این دسته‌ها به شخصیت و مهارت ویژه خود نیاز دارند. برخی به کارمندی عشق می‌ورزند و برخی از آن متنفرند. برخی ریسک کردن را دوست دارند و به دنبال آن‌اند و بعضی از خطر کردن با پول خود به‌شدت واهمه دارند.از طرف دیگر جابجا شدن از یک دسته به یک دسته دیگر به‌سادگی تغییر شغل نیست. با این جابجایی همه‌چیز تغییر می‌کند؛ فرهنگ کاری، قوانین کاری، نحوه پول درآوردن، حتی شیوهٔزندگی کردن تغییر می‌کند.رابرت کیوساکی در این مورد می‌گوید: «تغییر درراه و روش پولآفرینی همانند دگرگونی است که پیله را به پروانه تبدیل می‌کند. در این دگرگونی، حتی دوستان و اطرافیان فرد هم‌تغییر می‌کنند. با دوستان پیشین همچنان دوست خواهی ماند، ولی پروانه نمی‌تواند رفتار کرم را همچنان نگه‌دارد.»اگر تصمیم به جابجایی از ربع‌های سمت چپ به ربع‌های سمت راست را دارید، باید قدم‌های خود را محکم و باثبات بردارید، زیرااین دگرگونی رنج و بهای زیادی به همراه دارد.



    انواع درآمد در دنیای مالی
    ویرایش توسط SARA : 2018/03/13 در ساعت 19:36
+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

مجوز های ارسال و ویرایش