تصمیم‌گیری صحیح، نوعی فرایند است. یاد بگیرید که چگونه در این مهارت بهتر شوید.
من طی ۲۸ زندگی روی این کره خاکی، ناخواسته تصمیم‌های نامناسبی گرفته‌ام، اما تلاش می‌کنم هرروز تصمیم‌های بهتری بگیرم. با دقت روی این جمله، مشخص می‌شود که تصمیم‌گیری مناسب، چه بزرگ و چه کوچک، به پیش‌نیازهای خاصی وابسته است. این ملاحظات بخصوص در مورد استارت‌آپ‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد، چراکه در استارت‌آپ‌ها، هنگام تصمیم‌گیری هیچ‌وقت اطلاعات کاملی در دست نیست.
موفقیت یا شکست استارت‌آپ‌ها به هیچ‌چیزی به اندازه مجموعه تصمیم‌های کوچک، متوسط و بزرگی که می‌گیرید و به اجرا می‌گذارید وابسته نیست. اگر تعداد تصمیم‌های درست شما از تعداد تصمیم‌های نادرست شما بیشتر باشد، احتمال موفقیت استارت‌آپ شما بیشتر می‌شود. تجربه به من نشان داده که بهترین تصمیم‌گیری‌ها در استارت‌آپ نتیجه فرایند تفکر است. این فرایند در زیر توضیح داده شده است:

مرحله اول: پیش‌نیازها
قبل از شروع فرایند تصمیم‌گیری، لازم است شرایط زیر فراهم شوند. این کار الزامی است، چراکه بیشتر تصمیم‌های نادرست به دلیل عدم وجود تمام یا بخشی از پیش‌نیازهای زیر صورت گرفته‌اند.

۱ـ به دنبال کاری بروید که به آن عشق می‌ورزید. از نظر بیشتر کارآفرینان جهانی، دلیل اصلی عشق ورزیدن به کاری، صرفا سود مالی یا شهرت فردی نیست، بلکه این عشق حاصل یک خواسته درونی برای تغییر جهان است. برای آنکه تصمیم‌های درستی برای استارت‌آپ خود بگیرید، باید باور کنید که اگر استارت‌آپ شما موفق شود، می‌توانید جهان را آن‌طور که دوست دارید تغییر دهید. هر چه استارت‌آپ شما با علایق شما هماهنگی بیشتری داشته باشد، بیشتر می‌توانید مطمئن شوید که تصمیم‌های شما درست و دلایل شما منطقی هستند.

۲ـ واقعیت را با آغوش باز بپذیرید. باید بتوانید واقعیت را به‌طور صحیح ارزیابی کرده و بپذیرید. کارآفرینان هوشمند، فقط نیمه پر یا خالی لیوان را نمی‌بینند، بلکه لیوانی را می‌بینند که مقدار معینی آب در آن است. بر این اساس تصمیم می‌گیرند که آب را بنوشند، یا آب بیشتری به آن اضافه کنند. برای تصمیم‌گیری صحیح، ابتدا باید همه‌چیز را آن‌طور که هستند ببینید.

۳ـ تعادل را ایجاد کنید. ذهن، جسم و روح شما باید متعادل باشند تا بتوانید تصمیم‌های درستی اتخاذ کنید. شاید این مهم‌ترین پیش‌نیاز تصمیم‌گیری باشد؛ پیش‌نیازی که بیشتر کارآفرینان آشکارا از آن غفلت می‌کنند. فرهنگ استارت‌آپ، کار و تلاش زیاد را ترویج می‌کند. برای ایجاد تعادل، باید به سلامتی و زندگی معنوی خود نیز توجه داشته باشید، نه این‌که فقط ذهن خود را فعال کنید.

مرحله دوم: فرایند تصمیم‌گیری
زمانی که مطمئن شدید پیش‌نیازهای فوق محقق شده‌اند، می‌توانید فرایند تصمیم‌گیری را آغاز کنید. در ادامه، این فرایند را که در مورد خود من نیز کارآیی داشت به شکل گام‌به‌گام مشاهده می‌کنید، ولی اگر تمایل داشته باشید می‌توانید از فرایند متفاوتی نیز استفاده کنید.
بیایید یک سناریو تنظیم کرده و آن را دنبال کنیم. در سناریوی ساختگی ما، قرار است اولین نوع مشتریان را برای فروش محصول استارت‌آپ خود مشخص کنیم.

۱ـ تصمیم خود را مشخص کنید. به‌وضوح تعیین کنید که قرار است در مورد چه چیزی تصمیم بگیرید. اجازه ندهید موارد حاشیه‌ای، وضوح تصمیم شما را از بین ببرند. در سناریویی که گفتیم، می‌توانید از خود بپرسید: «از بین تمامی مشتریان بالقوه، کدام مشتری بیشترین درآمد را برای استارت‌آپ من رقم می‌زند؟»

۲ـ گزینه‌های خود را شناسایی کنید. گزینه‌های مختلفی را بر اساس دانش خود در نظر بگیرید و همزمان، ارزش‌هایی را که برای استارت‌آپ شما اهمیت دارند مدنظر داشته باشید. در سناریوی که بیان کردیم، احتمالا تاکنون انواع مختلف مشتریان درآمدزا را برای استارت‌آپ خود شناسایی کرده‌اید. اگر واقع‌گرا باشیم، در این مرحله ممکن است برخی از مشتریان را حذف کنید، چراکه دسترسی به آن‌ها ممکن نیست.

۳ـ اطلاعات را جمع‌آوری کنید. تا جایی که می‌توانید اطلاعات مربوط به گزینه‌های خود را گردآوری کنید. در سناریوی مورد نظر، می‌توانید بخش‌های گوناگون مشتریان را موردبررسی قرار داده و اطلاعات بیشتری در مورد بازار خود به دست آورید و آگاهی خود را افزایش دهید. از ابزارهای نوظهور مانند Clarity.fm برای گفتگو با متخصصان مناسب و از Compass.co برای کمک گرفتن جهت قرار دادن داده‌های بازار در بافت مناسب برای استارت‌آپ خود استفاده کنید. بعد از تحقیق، ممکن است برخی از مشتریان درآمدزای خود را حذف کنید، چراکه با چشم‌انداز استارت‌آپ شما و بافت فعالیت شما تناسب ندارند.

۴ـ تصمیم خود را اتخاذ و اجرا کنید. درنهایت به بخش جذاب این فرایند می‌رسیم: تصمیم‌گیری و اجرا. تصمیم باید بر مبنای اطلاعاتی باشد که گردآوری کرده‌اید، و باید چشم‌انداز استارت‌آپ شما و حس درونی شما را نیز شامل شود. در مثال بالا، باید به‌طور راسخ تصمیم بگیرید که کدام بخش از مشتریان را هدف قرار دهید و سپس برای آن بخش بازاریابی کنید (استراتژی‌هایی که برای بازاریابی از آن‌ها استفاده می‌کنید احتمالا به تصمیم‌گیری جداگانه‌ای نیاز خواهند داشت).

۵ـ نتایج را ارزیابی کنید. به‌طور عینی و بی‌غرضانه، درستی تصمیم‌های خود را ارزیابی کنید. برخی از پرسش‌هایی که در سناریوی ساختگی ما می‌توانید از خود بپرسید عبارت‌اند از:
- آیا استارت‌آپ من نیازی واقعی را برای این مشتری برطرف می‌کند؟
- چه مقدار درآمد حاصل شده است؟
- آیا من متقاعد شده‌ام که این مشتری هدف مناسبی است یا باید مشتری دیگری را هدف قرار دهم؟

اگر در زندگی خود هنگام فکر کردن در مورد چنین پرسشهایی، متعادل عمل می‌کنید (یعنی آرامش ذهنی شما صرفا به موفقیت استارت‌آپ شما بستگی ندارد) می‌توانید ارزیابی درستی داشته باشید. اگر به این نتیجه رسیدید که تصمیم شما نادرست بوده، از تحقق پیش‌نیازها اطمینان حاصل کرده و از مرحله‌ی اول دوباره شروع کنید.
در استارت‌آپ و نیز در زندگی، معمولا برای تصمیم‌گیری کاملا درست، اطلاعات کافی در دسترس نیست. تا اندازه‌ای لازم است روی حس و شم درونی خود تکیه کنید، به‌خصوص آنکه بیشتر تصمیم‌ها با یکدیگر وابستگی متقابل دارند (برای مثال انتخاب درآمدزاترین مشتری قرار نیست لزوما مقرون به‌صرفه‌ترین استراتژی بازاریابی باشد).
وقتی زمان تصمیم‌گیری فرا می‌رسد، صرف‌نظر از اهمیت تصمیم، باید مطمئن شوید که دلایل خوبی برای عشق خود به کارتان دارید، و نیز باید واقع‌گرایانه فکر کنید، تعادل را در زندگی خود ایجاد کنید و فرایند تصمیم‌گیری را همراه با تفکر دنبال کنید. اگر این مراحل را انجام دهید، در بیشتر مواقع می‌توانید تصمیم‌های درستی اتخاذ کنید و استارت‌آپ شما از این نظر پیشرفت خواهد کرد.


businesscollective.com
چگونه بهترین تصمیم‌ها را برای استارت‌آپ خود بگیرید - ictstartups.ir