از ایده تا موفقیت به روایت منحنی استارتاپ

برای حفظ قدرت به عنوان یک کارآفرین موفق و برای ادامه دادن به سفر کارآفرینی، باید قبل از جهش برای پیشرفت با منحنی استارتاپ ها آشنا شوید.

کارآفرین بودن نیازی به داشتن علم موشکی و هسته ای ندارد اما به اندازه ای هم که داخل اکوسیستم کارآفرینی فعلی ساده فرض شده نیست. سال به سال، تعداد استارتاپ ها در ایران بیشتر می شوند و همزمان با آن و با سرعتی بیشتر تعداد استارتاپ های شکست خورده در حال افزایش هستند.
افرادی که قبلا استارتاپ داشته اند و یا در حال حاضر داخل استارتاپ خود فعالیت می کنند این مقاله را خیلی بهتر درک خواهند کرد. به افرادی که تا به حال تجربه ای نداشته اند و در حال برنامه ریزی برای شروع یک استارتاپ هستند توصیه می شود منحنی بالا را به خاطر بسپارند و در سفر کارافرینی خودشان طبق آن عمل کنند.




منحنی استارتاپ یک منحنی ساده اما ترسناک و در عین حال انگیزه دهنده است.

در این منحنی، محور Y به عنوان میزان خوشحالی و رضایت شما و محور X به عنوان زمان، عوامل کلیدی نمایش وضعیت استارتاپ شما هستند. در ادامه به توضیح تک تک بخش های این منحنی خواهیم پرداخت :
قبل از شروع : قبل از اینکه شما مشکل و راه حل آن را بیابید، زندگی شما کاملا طبیعی و نرمال به نظر می رسد پس سطح خوشحالی و رضایت شما در حد متوسط (نه کم و نه زیاد) قرار دارد.

شور و شوق اولیه : شما در این نقطه از زمان یک ایده استارتاپی می یابید و پیش خود فکر می کنید که با عملی شدن این ایده شما تاثیر بزرگی روی جامعه اطراف خود می گذارید. در این نقطه خوشحالی و اشتیاق شما به میزانی بالاست که شما ایده خود را با ۱ یا ۲ نفر از نزدیکان خود در میان می گذارید. آنها هم از شنیدن ایده شما هیجان زده می شوند و اگر همه چیز خوب پیش برود به عنوان هم بنیانگذار (Co-founder) با شما همکاری می کنند. در این نقطه شما شدیدا در مورد استارتاپی که می خواهید شروع کنید هیجان زده هستید.
برخورد با واقعیت : پس از اینکه شما و تیمتان زمان زیادی را صرف اعتبارسنجی ایده و مصاحبه با مشتری کردید، با واقعیت مواجه می شوید!!! کم کم احساس می کنید علاقه و انگیزه شما و تیمتان نسبت به ایده در حال پایین آمدن است یا بازخورد مناسبی را از مشتریان احتمالی دریافت نمی کنید و خلاصه در این مرحله متوجه می شوید فرضیات و انتظارات شما غلط بوده و واقعیت چیز دیگری است. وقتی شما و تیمتان واقعیت را پذیرفتید به طور اجتناب ناپذیری وارد مرحله غم و اندوه خواهید شد.
اعتبارسنجی و چرخش (Pivot) : قسمت واقعا طاقت فرسای منحنی در اینجا شروع می شود. در این نقطه از زمان شما متوجه شده اید که ایده ای که در حال حاضر روی آن کار می کنید، چیزی نیست که شما در ابتدا فکر می کردید. اکثریت هم تیمی های شما به دلیل دریافت فرصت های شغلی استارتاپ شما را ترک کرده اند. ارزش پیشنهادی شما در حال حاضر توسط برخی از رقبا به بازار ارائه شده است و هزاران عامل بر روی استارتاپ شما تاثیرگذار خواهد بود. در این نقطه از زمان شما به پایین ترین حد از میزان خوشحالی و رضایت رسیده اید.

به خودتان ایمان داشته باشید و به راهتان ادامه دهید. این فقط یک فاز گذراست و سریعتر از آنچه تصور می کنید از آن عبور خواهید کرد. شما خواهد گذشت. اینجا دقیقا زمانی است که باید به خودتان اعتقاد داشته باشید!
شروع کار : در این نقطه از زمان شما شکست تقریبی ایده خود را قبول می کنید و چون شما یک کارآفرین هستید، این جسارت را دارید که یک گام به جلو بردارید و ایده خود را اصلاح کنید. یک تیم تازه با دیدگاهی مشابه به خودتان و تخصص های مورد نیازتان تشکیل می دهید. کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) مورد نظر خود را طراحی و آن را به بازار واقعی ارائه می کنید.
تطبیق محصول با بازار : زمانی که محصول و خدمت شما به دست مشتریان می رسد، شما میزان کشش (Traction) محصول خود را متوجه می شوید. در این مرحله شما با بازخوردهای مشتریان خود مواجه می شوید. پس بر اساس بازخوردهای دریافت شده مرتبا در محصول خود چرخش (Pivot) ایجاد می کنید و مجدد بازخورد می گیرید. این عمل را تا زمانی که محصول شما کاملا مورد رضایت مشتریان قرار گیرد ادامه می دهید، تا جایی که محصول شما نیاز بازار را برطرف می کند.

از اینجا به بعد هیچ توقفی در کار نیست و رویای شما با سرعت هرچه تمام تر به واقعیت تبدیل می شود…
بسازید، بفروشید و استارتاپ خود را گسترش دهید! اما همیشه نوآوری را در داخل استارتاپ خود زنده نگه دارید…


از ایده تا موفقیت به روایت منحنی استارتاپ