بخشی از روال رایج در فرایند استخدام استاد این است که سخنرانی علمی برای او تدارک ببینند و پس از آن چند نفری از اساتید کمیته گزینش او را به شام دعوت می کنند و ضمن آن به وارسی دقیق نکات برجسته سخنرانی او و پیامدهای آن می پردازند. در این گونه مراسم من دنبال این هستم که بفهمم فرد کاندیدا چطور تلاش می کند بذله گویی کند، کجا بزرگ شده است و دوره دبیرستان تابستانهایش را چطور می گذرانده است. ترجیح من این است که پاسخ او به پرسش آخر، چیزی شبیه آن باشد که دایانا اک در کتابش "روبرو شدن با خدا" نوشته است:" حفر سوراخ برای گذاشتن دینامیت، منفجر کردن، و مخلوط کردن سیمان".
سخت است کسی که تمام عمرش از بچگی تا بزرگی در تحقیقات علمی و آکادمیک سپری کرده باشد و با وجود این دارای فروتنی و درکی انسانی باشد که کسانی را به یک راهنمای خوب برای دانشجویانی تبدیل می کند که در حال شکل دادن به هویت خود هستند. اینک در بهترین دانشگاه ها فشارها برای موفقیت آکادمیک چندان زیاد است که کسانی که در این راه موفق می شوند غالبا برنده شدن در رقابت های آکادمیک را به خودی خود هدف زندگی می بینند

(از کتاب نگاه انتقادی به دانشگاه هاروارد، هری لوییس، رییس پیشین دانشگاه هاروارد)

منبع:کانال هندسه توسعه