خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
💥 اگر یک کار دولتی بهت پیشنهاد شود، آیا استارتآپ ات را ول میکنی!؟ دوستی تعریف میکرد در یکی از این شوهای استارتآپی شرکت کرده (همین شوهایی که هیچ کس درش نمیداند دنبال چیست، نه خبری از پول است نه حداقل یک آدم حسابی) و بعد از ارائهاش، یکی از داوران احمق با لبخند چندشناکی روی لبش در حالی که سرش را کج کرده بود و فکر میکرده دارد شو را جذابتر میکند، یک سوال احمقانه پرسیده: «اگر یک کار دولتی بهت پیشنهاد شود استارتآپ ات را ول میکنی بروی؟» این دوستمان هم همان لحظه دچار تناقض فلسفی شده. حس کرده چقدر احمقانه است که روی سن ایستاده و به یکسری از همه جا بیخبر باید یک جواب کلیشهای بدهد که: «هیچ وقت استارتآپی که براش شب و روز زحمت کشیدم رو با یک شغل دولتی عوض نمیکنم». همین شد که آنجا تصمیم گرفته این کلیشه زرد را بشکند و حداقل اگر چیزی از آن شو گیرش نمیآید حرفش را بزند. برای همین با تردید گفته: «نمیدانم روش فکر میکنم» بعدش هم خواسته توضیح دهد که چرا این حرف را زده و از رنجهای استارتآپ زدن در ایران بگوید اما جوابش در همهمه آن شوی مسخره گم شده. بهش گفتم من اگر جایش بودم همان وسط اجرا میرفتم گوش آن انگلی که این حرف را زده میگرفتم از مراسم که هیچ اگر میتوانستم از کل اکوسیستم پرتش میکردم بیرون. بعد در چشمانش نگاه میکردم و میگفتم: «احمق! اگر به تو یک کار دولتی پیشنهاد شود حتی بهش "فکر هم نمیکنی؟" یعنی این قدر در جوی که دور و برت را گرفته غرق شدی؟ فکر کردی این هم یک نمایش است که شنل و شورت قرمز بپوشی و قهرمانش شوی؟» افسوس که دور و برمان پر شده از همین افرادی که در عمرشان حتی یک ماه بدون حقوق هم زندگی نکردهاند و حالا شدند داور و منتور و سرمایهگذار. با کار کارمندی بالا آمدهاند، هیچ چیز از رنجهای یک فاندر نمیدانند و به خودشان اجازه میدهند آن را به تمسخر بگیرند. به این دوستمان گفتم غصه نخور. همین آقای داور (که نماینده شرکت به اصطلاح سرمایه گذاری ا..رز هم بود) یک روز برای اینکه در شرکت تو کار کند خودش را به هر دری خواهد زد. پینوشت: یک کارآفرین ابایی از شکست ندارد، کارآفرینی یک شغل نیست یک رویکرد است. اگر لازم باشد دست فروشی میکند اگر لازم باشد کار دولتی میکند. هرکاری میکند که رویاهایش را تحقق بخشد و بیشترین تاثیر را در جامعه داشته باشد گاهی در یک بازار کشف نشده گاهی در یک کار دولتی. منبع: thecofounder
مشاهده قوانین انجمن