خطا! ورودی را کنترل کنید
خطا! ورودی را کنترل کنید
ورود خودکار ؟
اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمیشود، اینجا را کلیک کنید.
انجمن گفتگو استارتاپ و کار آفرینی
شما در حال مشاهده انجمن گفتگو استارتاپ های ایران هستید، این انجمن با هدف ایجاد بستر گفتگو پیرامون موضوعات حوزه کارآفرینی و کسب و کار های نوپا ایجاد شده است. با عضویت در این انجمن می توانید با اعضای اکوسیستم کارآفرینی کشور در ارتباط باشید.
این انجمن همچنین مرجع کاملی از شتاب دهنده ها، مراکز رشد و پارک های علم و فناوری، استارتاپ ها، اسامی منتور ها، سرمایه گذاران و فعالان کارآفرینی کشور را گرداوری نموده است.
ما به شما این اطمینان را می دهیم که با جستجو در این انجمن بتوانید هر موضوعی را در رابطه با استارتاپ ها پیدا کنید. کارشناسان ما نیز بطور 24 ساعته پاسخگوی سوالات شما خواهند بود.
آماده کردن یک محصول جدید و فرستادن آن به بازار کار طاقتفرسایی است. سونی گانگلی، مقالهنویس این حوزه، نکاتی را در اختیار شما قرار میدهد تا مطمئن شوید محصول شما بدون هیچ مشکل و مانعی، وارد بازار خواهد شد. شاید به نظر برسد معرفی یک محصول جدید بهیکباره انجام میشود، درحالیکه اینطور نیست و این کار تأثیرات بلندمدتی دارد. اگر معرفی محصول بهطور ضعیفی انجام شود، فروش کمتر، مشتریان ناراضی یا سردرگم و ROI منفی را به دنبال خواهد داشت. برعکس، اگر محصولی بهخوبی به بازار معرفی شود منجر به فروش بیشتر، مشتریان راضیتر و ROI مثبت خواهد شد. در شرکت WeddingWire که کار میکنم، معرفی محصول به بازار فرایند ناآشنایی نیست. ما در سال ۲۰۰۷ معرفی محصول اصلی خود، یعنی فهرست فروشندگان را به بازار آغاز کردیم. سپس کسبوکار خود را گسترش دادیم تا هم محصولات مصرفی را برای کمک به زوجها جهت برنامهریزی مراسم ازدواج عرضه کنیم و هم محصولات تجاری را برای کمک به متخصصان این حوزه جهت انجام کسبوکارشان ارائه نماییم. هر محصول جدید بهمنزله یک چالش است، ولی ما به یک رویکرد منسجم دست پیداکردهایم که به ما کمک میکند هر بار، با محصول قدرتمندی وارد بازار شویم. در این مقاله نکاتی را درباره عناصر کلیدی و مهمی که کسبوکار شما در مراحل توسعه محصول و قبل و بعد از معرفی آن به بازار باید در نظر بگیرد، ارائه میکنیم. ۱ ـ فرصت داشتن ایده اصلی برای ساخت محصول، نقطه حیاتی برای شروع است، اما برای محصول بالقوه خود، باید به فکر فرصت بازار هم باشید. پیش از توسعه محصول، زمانی که فرصت بازار را ارزیابی میکنید، نکات مهمی هستند که باید در نظر داشته باشید. در ادامه، سه مورد از آنها را مشاهده میکنید که من شخصاً علاقهمند هستم برای معرفی موفق محصول به بازار روی آنها تمرکز کنم: مخاطبان: هر محصولی درنهایت، نتیجه نیاز مخاطبان است و موفقیت یا شکست هر محصولی عمدتاً بستگی به این دارد که مردم از آن استفاده میکنند یا خیر؛ بنابراین باید بتوانید بهطور شفاف، مخاطبان بالقوه را برای محصول خود شناسایی کرده و مشخص نمایید که آیا میتوان آنها را بخشبندی کرد یا خیر. بهعلاوه، شناخت مشتریان و درک آنها به شما کمک میکند که تصمیم بگیرید محصول شما میتواند مشکل آنها را به شکل معناداری برطرف سازد یا خیر. به خاطر داشته باشید که روی ارائه یکراه حل برای برطرف کردن مشکل مخاطبان تمرکز کنید. رقبا: ضروری است در فضایی که قرار است در آن فعالیت کنید، رقبا را در نظر بگیرید. آیا کسبوکار دیگری وجود دارد که محصولی مشابه یا جایگزین محصول شما تولید کند؟ اگر رقیب باسابقهای وجود داشته باشد که محصولی شناختهشدهتر را عرضه کند، ورود به بازار بسیار سختتر خواهد شد. کسبوکارهای دیگر را بشناسید و خلأهای موجود در محصولاتشان که میتوانید تکمیل کنید را شناسایی نمایید. باید مشخص کنید موانع ورود و موفقیت شما زیاد هستند یا خیر. همزمان باید ببینید که آیا میتوانید موانعی را برای ورود ایجاد کنید که باگذشت زمان مستحکمتر شوند؟ سرمایه: به پروفایل مالی محصول و بازار خود فکر کنید. برای توسعه محصولتان به چه میزان سرمایه اولیه نیاز دارید؟ هر چه سرمایهگذاری اولیه بیشتر باشد، ریسک مالی و هزینه فرصت نیز بیشتر میشود. به این فکر کنید که آیا میتوانید از اقتصاد مقیاس بهره ببرید یا خیر و این مسئله چه تأثیری بر هزینههای تولید و توزیع محصول خواهد داشت. این سؤالات باید حداقل به شما کمک کند که در مورد نگرانیهای اولیه خود فکر کنید. دانستن چشمانداز مالی محصول بالقوه، به تصمیمگیریهای کوتاهمدت و بلندمدت کمک میکند. ۲ ـ زمانبندی توصیه همه مدیران باتجربه در تولید، این است که داشتن زمانبندی درست برای معرفی محصول به بازار جهت موفقیت محصول ضروری است. ابتدا درباره تاریخ موردنظر خود برای معرفی محصول به بازار تصمیم بگیرید و سپس به عقب برگردید و خط زمانی واقعگرایانهای برای تمامی تیمهای دستاندرکار تعیین کنید. زمانبندی معرفی محصول به بازار باید تمامی مراحلی را که برای دستیابی به هدف قرار است طی کنید را در برگیرد و کل تیم شما باید از این زمانبندی آگاه باشند تا بتوانند کارها را بر اساس آن اولویتبندی کنند. بهتر است جانب احتیاط را رعایت کنید و برای تکتک مراحل، زمان اضافی را در نظر بگیرید. چراکه ممکن است اتفاقاتی بیفتد که روند معرفی محصول به بازار را تغییر دهد و این اجتنابناپذیر است. آماده بودن و آغاز پروژه زودتر از زمان مورد انتظار بسیار خوب است، اما تأخیر در معرفی محصول به بازار میتواند مشکلات متعددی به دنبال داشته باشد. نباید تیم خود را تحتفشار زیاد قرار دهید تا باعجله کار کنند و مرتکب اشتباه شوند. در زمانبندی خود، جلسات هفتگی را برای بررسی فعالیتها در نظر بگیرید تا تمامی تیمها در آن شرکت کنند. با برگزاری این جلسات، همچنین میتوانید انتظارات را مدیریت کرده و خطوط ارتباطی را میان تمامی طرفها باز نگهدارید. ۳ ـ تمرکز یکی از دشوارترین بخشهای معرفی محصول به بازار، تمرکز روی توسعه محصول، بهجای ویژگیهای آن است. در مرحله آزمایش، زمان تکرار و تغییر فرا خواهد رسید؛ بنابراین بهتر است بیشتر زمان و تلاش خود را روی تولید محصولی با حداقلهای قابلقبول صرف کنید تا تیم تولید بتواند حداکثر اطلاعات ممکن را درباره مشتریان شما با کمترین زحمت به دست آورد. زمانی که محصول را از در شرکت خارج کردید و مقابل کاربران قراردادید، میتوانید در صورت نیاز قابلیتهایی را به آن اضافه کرده یا تعدیل کنید. اگر بیشازحد روی افزودن قابلیتها یا ویژگیهای جالب تمرکز کنید، وقت زیادی صرف خواهد شد و معرفی محصول به بازار با تأخیر روبرو میشود. بر اساس KISSmetrics’ Neil Patel، روش معمول این است که محصولی با ۳۳ درصد آمادگی برای معرفی به بازار تولید کنید. بهجای فکر کردن به اینکه محصول شما چه قابلیتهایی میتواند داشته باشد، به این فکر کنید که محصول شما چه قابلیتهایی بایدداشته باشد و بپذیرید که محصول شما در ابتدای معرفی به بازار کامل نخواهد بود. بدین ترتیب متمرکز عمل خواهید کرد و ذهن شما منحرف نخواهد شد. ممکن است محصول شما هرگز از چشم خودتان کامل نباشد، بنابراین بیشازحد روی اصلاح اشکالات و حذف بخشهایی که بد طراحیشدهاند، تأکید نکنید. به حرکت ادامه داده و روی خط زمانی تعیینشده حرکت کنید. ۴ ـ آزمایش بهترین راه برای اینکه بدانید محصولی موفق خواهد شد یا خیر، این است که از چند مشتری قابلاعتماد خود بخواهید آن را آزمایش کنند. فرقی نمیکند از برنامه رسمی بتا استفاده کنید یا از گروه تمرکز سریع، نظرسنجی مفصل، آزمون a/b ساده یا آزمون پیچیده چندمتغیره، درهرصورت قرار دادن محصول جدیدتان در دستان طرفداران برندتان، به شما کمک خواهد کرد که بفهمید کاربران نهایی به چه چیزی علاقه دارند، از چه متنفرند و به چه چیزی نیاز ندارند. شما میتوانید بر اساس این آزمایشها محصول خود را بهروزرسانی کرده و به مشکلات واقعی و خاص در بازار پاسخ دهید. آزمایش، یکی از عناصر کلیدی برای معرفی محصول به بازار است و میتوان (و در برخی موارد باید) آن را چند بار قبل از معرفی محصول تکرار کرد تا تیم شما متوجه شوند که محصول در هر بار تکرار چه عملکردی دارد. همچنین اطلاعاتی که از این تحقیقات به دست میآورید، دادههای فوقالعادهای را در اختیار شما قرار میدهند که هنگام معرفی محصول به بازار میتوانید از آنها استفاده کنید. ۵ ـ موقعیتیابی هنگام معرفی محصول جدید به بازار، اعتماد بسیار اهمیت دارد. یکی از بزرگترین فعالیتهایی که هنگام معرفی محصول به بازار باید انجام دهید، اعتمادسازی در بازار است. حتی اگر برند شما در صنعت بسیار قدرتمند است، بازهم نیاز دارید مشتریان را متقاعد کنید که محصول شما میتواند یکی از مشکلات آنها را برطرف سازد. موقعیتیابی مناسب، باعث میشود در درازمدت فروش محصول شما سادهتر شود. موقعیتیابی، شیوه ارزیابی محصول شما و رقبا را توسط مشتریان شکل میدهد که این بهنوبه خود، منجر به تصمیمگیری مشتریان برای خرید میشود. بخشبندی، نیز یکی از قسمتهای مهم موقعیتیابی است. زمانی که مخاطبان هدف را بهعنوان بخشی از ارزیابی فرصت بازار تعیین کردید، آیا بخشهای دیگری را نیز در میان مخاطبان خود مشاهده نمودید؟ به این فکر کنید که نیازهای این بخش چه تفاوتی با مخاطبان هدف شما دارد و از چه راهی میتوانید موقعیت محصول خود را با آن نیازها منطبق سازید. ویژگیهایی را که برای هر بخش اهمیت بیشتری دارند مشخص کنید و در پیامها و استراتژیهای تبلیغاتی خود، روی آنها تأکید نمایید. مردم تمایل دارند از محصولاتی استفاده کنند که با نیازهایشان تطابق بیشتری دارد. پیام مناسب را در زمان مناسب در اختیار آنها قرار دهید، چراکه در این صورت احتمال اینکه جذب محصولتان شوند، بیشتر خواهد بود. به خاطر داشته باشید که یک محصول میتواند به نیازهای بخشهای مختلفی پاسخ دهد، اما موقعیتیابی باید بهطور متناسب با مخاطبان انجام شود. ۶ ـ آموزش آموزش، یکی دیگر از کلیدهای موفقیت پیش از معرفی محصول به بازار است. تیم خدمات به مشتری، پشتیبانی، فروش، روابط عمومی و تیمهای بازاریابی، همه نیاز به آموزش دارند. آنها باید درباره محصول شما آموزش ببینند تا در گفتگوها و ارتباطات نوشتاریشان از این اطلاعات استفاده کنند. آموزش تیمها قبل از معرفی محصول به بازار، به آنها کمک میکند تا بهتدریج در گفتگوهایشان اطلاعات محصول را بگنجانند و به آنها اجازه میدهد تا محصول را بشناسند و بتوانند به مشتریان کمک کنند. آموزش درباره محصول همچنین، روش بسیار خوبی برای دریافت بازخورد داخلی است. هیچکس بهاندازه تیم خدمات مشتری، مشتریان شمارا نمیشناسد. همراه شدن تیمهای بازاریابی و روابط عمومی با آموزش درباره محصول قبل از معرفی آن به بازار، باعث میشود این فرایند راحتتر انجام شود، چراکه آنها درباره محصول مینویسند و آن را تبلیغ میکنند. بدین ترتیب آنها میتوانند پیامهایشان را با محصول منطبق سازند و از تبلیغات به نحوی استفاده کنند که در روز معرفی محصول به بازار، تأثیرگذاری بیشتری را موجب شوند. ۷ ـ بازخورد حتی اگر چندین جلسه برای آزمایش محصول توسط مصرفکننده برگزار کرده و از مصرفکنندگان نظرسنجی کنید، بازهم راضی کردن تکتک مشتریان بالقوه غیرممکن است؛ بنابراین باکمال میل بازخوردها را بپذیرید و برای دریافت این بازخوردها، روش متمرکزی داشته باشید. مشتریان شما همان کاربران نهایی هستند، بنابراین لازم است به دغدغههای آنها گوش دهید و در صورت نیاز آن را بهروز کنید. همچنین میتوانید به آنها اجازه دهید شیوه تکرار محصول در آینده را تعیین کنند و بدین ترتیب آنها را توانمند سازید. ایجاد مسیری متمرکز برای دریافت بازخورد، مانند داشتن صفحه ورود، فروم آنلاین یا حتی یک تلفن ساده، به این معناست که میتوانید الگوها را شناسایی کرده و تعداد دفعات دریافت یک درخواست یا نظر خاص را ارزیابی کنید. این کار همچنین باعث میشود تیم خدمات مشتری فضایی داشته باشد تا کاربران ناراضی را متقاعد سازد که بازخورد آنها توسط تیم تولید شنیده میشود. نسخه فایل صوتی: ۳۸.۳۱MB marketingland.com نکات کلیدی برای معرفی درست محصول به بازار (همراه با نسخه صوتی) - ictstartups.ir
۵ راه کمهزینه برای معرفی محصول به بازار و تبلیغ آن هدف هر کسبوکاری این است که از سرمایه بازاریابیاش بهترین استفاده ممکن را ببرد و این موضوع تازهای نیست. وقتی صحبت از معرفی محصولی جدید به بازار میشود، داشتن یک استراتژی بازاریابی منسجم نهتنها کمک میکند تا مشتریان فعلی خود را بهطور مؤثری درگیر کنید، بلکه باعث میشود مشتریان بالقوه نیز بهسوی شما جذب شوند. ولی تبلیغ و ترویج یک محصول جدید، هیچگاه کار سادهای نیست. به نقل از Chron.com: «معرفی محصول جدید به بازار، قرار دادن آن در مقابل چشمان مشتریان و آزمایش آن، اولین گام در فروش موفق محصول است. اگر مردم ندانند چنین محصولی وجود دارد، حتی اگر بهترین هم باشد، فایدهای نخواهد داشت.» ازآنجاکه شیوه بازاریابی و تبلیغ محصول روی فروش تأثیر میگذارد، بازاریابها باید از تکنیکهای بازاریابی متنوعی استفاده کنند تا مطمئن شوند که پیام مناسب از طریق رسانه مناسب به مخاطبان مناسب منتقل میشود. برای آن دسته از CMO هایی که میخواهند با کمترین هزینه، تأثیر فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی خود را به حداکثر برسانند، در اینجا چند روش خلاقانه و قدرتمند را معرفی میکنیم که شما را به سمت یک کمپین تبلیغاتی مؤثر برای معرفی محصول به بازار هدایت میکند: ۱ ـ از طریق Online-Sweepstakes.com نمونههای رایگان را در اختیار کاربران قرار دهید نمونههای رایگان، استراتژی بازاریابی آسانی برای تبلیغ محصول و معرفی آن به بازار هستند و در مدتزمان بسیار کمی به نتیجه میرسند. همه مردم دوست دارند هدیه دریافت کنند و درنتیجه این نمونههای رایگان میتوانند واکنشهای قابلتوجهی را به دنبال داشته باشند. مارگاریتا هاکوبین، مدیرعامل MoversCorp دراینباره میگوید: «ضعف نمونههای رایگان و هدایای تبلیغاتی این است که افرادی را جذب میکند که علاقه زیادی به شرکت ندارند و فقط عاشق چیزهای رایگان هستند؛ اما این استراتژی بهخودیخود پتانسیل بسیار بالایی دارد، بهخصوص اگر قرعهکشیها را با اهداف و ملزومات شفاف انجام دهید.» برای مثال، میتوانید به افرادی که قرعهکشیها را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند بهعنوان پاداش، امکان ورود به سایت بدهید (bonus entries). میتوانید به آنها بگویید که وارد صفحه فیسبوک شما شوند، یک ویدیو ببینند یا در خبرنامه شما عضو شوند. هر پارامتری که موردنظرتان است، حتماً از دستورالعملهای ساده استفاده کنید و فراموش نکنید که بهنوعی امکان ارتباط با شرکتکنندگان در قرعهکشیها را فراهم کنید. وبلاگ و وبسایت شما و نیز وبلاگهای دیگران مکانهای بسیار خوبی برای تبلیغ نمونههای رایگان هستند. سایت Online-Sweepstakes.com یکی از این سایتهای محبوب است که ترافیک بسیار بالایی هم دارد. کافی است یک حساب رایگان باز کنید، بعدازآن میتوانید با هدایای رایگان و وسوسهانگیز خود، تعداد زیادی مخاطب مشتاق جذب کنید. ۲ ـ از پلتفرمها یا بسترهای سرمایه جمعی مانند Kickstarter، Indiegogo یا Tilt استفاده کنید صنعت سرمایه جمعی چنان رشد کرد که در سال ۲۰۱۳ به یک صنعت ۵/۱ میلیارد دلاری تبدیل شد. امروزه سرمایهگذاری روی پروژهها، شرکتها و آرمانهای مختلف، بهاندازهای طرفدار پیداکرده که شرایط برد- برد را برای شما فراهم میکند و نهتنها میتوانید محصول خود را تبلیغ کنید بلکه میتوانید از پشتیبانی مالی سخاوتمندانه سرمایهگذاران هم بهرهمند شوید تا محصول خود را بیشازپیش توسعه دهید. زمانی که کمپین سرمایه جمعی را آغاز میکنید، لازم است از الگوی فکری حامیان بالقوه آگاه باشید. به گفته دکتر هیوز، حامی مالی Forbes، «در دنیای سرمایهگذاری جمعی امروز، برای آنکه موفق شوید، نیاز دارید در ابتدا از مشتریان در سطح وسیعی نظرسنجی یا مصاحبه کنید تا مطمئن شوید میدانند سرمایه جمعی چیست و به آن اعتقاددارند.» حتی اگر جذب سرمایه جمعی در بازار شما گزینهای کاملاً پذیرفتهشده و ممکن است، شیوه توضیح و تبلیغ محصول شماست که احتمال موفقیت کمپین سرمایه جمعی را تعیین میکند. اگر میخواهید کنترل بیشتری روی کمپین خود داشته باشید، Tilt گزینه ارزشمندی است. یکی از کمپینهای اخیری که با استفاده از Tilt انجامشده، کمپین Pink Energy Project توسط سارا هامر است. او به من گفت که «Tilt را انتخاب کردم تا مطمئن شوم پروژه من به تمام اهدافی که در نظر دارم میرسد و این انعطافپذیری را دارد که پروژهام را آنطور که میخواهم، اجرا کند.» ۳ ـ یک کمپین تیزری در فیسبوک راهاندازی کنید یک کمپین تیزری در فیسبوک راهاندازی کنید. میتوانید این کار را حتی قبل از شکلگیری مفهوم واقعی محصول خود انجام دهید. کمپین تیزری پیامی را به دنیای رسانههای اجتماعی منتقل میکند مبنی بر اینکه اتفاق جذابی قرار است رخ دهد. حتی اگر درنهایت محصولی را که از ابتدا در نظر داشتید نتوانستید تولید کنید، شاید بتوانید از این طریق در کانالهای اجتماعی روابطی را ایجاد کنید. بدین ترتیب فرصت بزرگی برای شما ایجاد میشود تا فرایند معرفی محصول به بازار را در سطحی کاملاً جدید اجرا کنید. کمپین تیزری خود را با استفاده از پستها و مطالب جالب، خلاقانه و آگاهیبخش بهروز کنید. ویدیوهای گرفتهشده از پشتصحنه نیز برای درگیر کردن مؤثر مخاطبان بسیار مفید هستند. ۴ ـ از Fiverr.com برای ایجاد آگهیهای تبلیغاتی کمهزینه استفاده کنید آگهیهایی که ازنظر بصری جذاب هستند، توجه مردم را به خود جلب میکنند. بهجای آنکه صدها دلار روی طراحی آگهی هزینه کنید، میتوانید فقط با ۵ دلار آگهیهای باکیفیتی را سفارش دهید. Fiverr.com یک بازار آنلاین در سطح جهانی است و خدمات و کالاهای بسیاری را، از تصاویر گرافیکی و طراحی تصاویر گرفته تا بازاریابی آنلاین ارائه میکند. بهعلاوه، این سایت خدمات بازاریابی را به شکل آزاد هم ارائه میدهد که شامل تولید آگهی، طراحی اینفوگرافیک، انیمیشن و ویدیو و ... است. شفافیت دیدگاههای خریداران به شما کمک میکند تا فروشنده مناسب را انتخاب کنید و خدمات باکیفیتی را دریافت نمایید که حداقل قیمت آنها ۵ دلار است. ۵ ـ افراد بانفوذ و تأثیرگذار را پیداکرده و از آنها بخواهید درباره محصول شما صحبت کنند در بازار هدف شما افراد بانفوذ و مؤثری وجود دارند که همه به آنها احترام میگذارند. این افراد فالوئرها، طرفدارها و مشترکهای بسیاری دارند که بلافاصله به توصیهها و نظرات آنها واکنش نشان میدهند. همانطور که پنی بالدوین، CMO در شرکت McAfee میگوید، «۸۰ درصد تأثیرگذاری اینترنت بهواسطه تنها ۶ درصد کاربران آن صورت میگیرد.» این مقاله که در Forbes.com منتشر شد، در ادامه مینویسد «استفاده از افراد بانفوذ برای صحبت درباره محصول شما یک کمپین مبتنی بر اعتماد است و آنهایی که بهعنوان افراد تأثیرگذار یک برند انتخاب میشوند، باید این توانایی را داشته باشند که محتوای معناداری را ارائه نمایند تا علاقه به برند در اجتماعشان بیشتر شود.» آشر الران، یکی از طرفداران SimilarWeb و BuzzSumo در WebDS به من گفت: «من میتوانم با استفاده از ابزارهای نرمافزاری، درست مانند راند فیشکین از شرکت Moz تأثیرگذار باشم. شما باید به وب پابلیشرهای بزرگ بهمثابه بلندگویی نگاه کنید که صدای شما را به همه میرساند. اینها دریچههایی هستند که تلاشهای شما را به گوش همگان میرسانند و بین شما و افراد بانفوذ ارتباط برقرار میکنند. نهتنها باید از آنها یاد بگیرید بلکه میتوانید با استفاده از آنها رؤیت پذیری خود را افزایش دهید، البته به شرطی که وقت بگذارید و تأثیر واقعی روی سایت آنها داشته باشید. درواقع این کار مانند نوعی توافق و دست دادن دیجیتال به یکدیگر است، البته اگر بخواهید.» اگرچه درخواست از افراد بانفوذ برای صحبت درباره محصولات شما در وبلاگ یا وبسایت و رسانههای اجتماعیشان گام هوشمندانهای است، اما استفاده از خدماتی مانند ClearVoice.com یا Klout.com هم میتواند باعث شود افراد بانفوذ پیرامون شما، به مخاطبان متنوعتری دست پیدا کنند. ازآنجاکه هر دو این سایتها کمپینهایی را با استفاده از افراد بانفوذ برگزار میکنند و به تولیدکنندگان محتوای آنلاین امتیاز میدهند، مردم محتوای این سایتها را معتبرتر و جذابتر میدانند. بدین ترتیب تلاش شما برای معرفی محصولتان با موفقیت بیشتری همراه خواهد شد چرا که مردمی که درباره محصول شما حرف میزنند و برای آن تبلیغ میکنند این کار را در یک اجتماع آنلاین معتبر انجام میدهند. www.forbes.com ۵ راه کمهزینه برای معرفی محصول به بازار و تبلیغ آن - ictstartups.ir
چهار روش برای افزایش سریع فروشاگر کسبوکاری را شروع کردهاید و مشتریانی دارید، بنابراین فروش شما قابل افزایش است. نکته مهم آن است که از روشهای مناسب برای افزایش فروش استفاده کنید. بعضی از این روشها بلافاصله فروش را افزایش میدهند. حال به چهار روش اشاره میکنیم. ۱. چیزی با ارزش به مشتریان بدهید که برای شما هزینه زیادی نداشته باشد شما میتوانید برای محصولات خود یک جایزه در نظر بگیرید و برای مدتی محدود به تمام کسانی که از شما خرید میکنند آن جایزه را نیز ارائه کنید. جایزه میتواند یک کتاب الکترونیکی کوتاه به صورت PDF باشد که پس از هر خرید، به آدرس ایمیل مشتری فرستاده شود. مثلا اگر مخلوطکن میفروشید میتوانید راهنمایی تهیه کنید و طرز تهیه چندین نوشیدنی میوه را که با مخلوطکن قابل تهیه است برای مشتری ارسال کنید. این کار برای شما هزینه چندانی ندارد و باعث افزایش فروش خواهد شد. اگر محصولاتی را میفروشید که کار با آنها خیلی ساده نیست، میتوانید طرز استفاده از وسیله را توضیح داده و آن را به صورت صوتی ذخیره کنید. سپس راهنمای صوتی را روی سیدی به مشتریان بدهید. مطمئن باشید مشتریان برای افراد دیگر نیز، از کسبوکار شما صحبت خواهند کرد. نکته مهم آن است که به مشتریان یادآوری کنید که شرط تعلق جایزه به آنها آن است که خرید آنها تا قبل از تاریخ مشخصی انجام پذیرد. بدین ترتیب فروش شما بلافاصله افزایش خواهد یافت. ۲. به مشتریان غیرفعال بفروشید در هر کسبوکار ، مشتریانی وجود دارند که دیگر خرید نمیکنند. طبق نظرسنجی که در آمریکا صورت گرفته، مهمترین دلیل آن، قطع ارتباط بین فروشنده و مشتری میباشد. پس در ارتباط بودن با مشتریان کلیدی مهم برای فروش بیشتر است. فهرستی از مشتریان غیرفعال تهیه کنید و سپس برای آنها یک کارت پستی بفرستید و به آنها یادآوری کنید که برای شما باارزش هستند. همچنین میتوانید یک فروش ویژه برای آنها در نظر بگیرید تا دوباره به مشتریان فعال شما بپیوندند. راه دیگر آن است که با آنها تماس بگیرید تا محصولات جدید را به آنها معرفی کنید. همیشه به خاطر داشته باشید که فروش به مشتریانی که حداقل یکبار از شما خرید کردهاند بسیار آسانتر از فروش به مشتریان جدید است. بنابراین همیشه با مشتریان ارتباط داشته باشید و حتی اگر آنها برای مدتی از شما خرید نمیکنند، باز با آنها تماس گرفته و ارتباط خود را با آنها حفظ کنید. ۳. هیچگاه تخفیف ندهید! تخفیف یکی از هزینههای پنهان هر کسبوکاری است که در غالب موارد به آن اهمیت داده نمیشود. به جای دادن تخفیف، کالایی را معادل مقدار تخفیف به مشتری هدیه بدهید. مثلا اگر کالایی را ده هزار تومان میفروشید و مشتری تقاضای تخفیف میکند، به او یک کالای هزارتومانی جایزه دهید. با این کار به جای یک کالا دو کالا فروختهاید و نکته مهم دیگر آن است که کالای هزارتومانی برای شما هزینهای کمتر از هزار تومان دارد. لذت تخفیف گرفتن خیلی زود به فراموشی سپرده میشود، ولی هدیه تا مدتها در ذهن مشتری میماند و بهانهای برای تعریف این موضوع به دیگران میشود. بنابراین به تخفیف به عنوان هزینه و ضرری جدی برای کسبوکارتان نگاه کنید. ۴. هنگامیکه مشتری محصولی را میخرد، محصولی دیگر نیز به او پیشنهاد کنید یکی از یافتههای جالب من در زمینه بازاریابی، مشاهده حالتی به نام «حالت خرید» است. مشتری معمولا در ابتدا در حالت دفاعی است، سوالات زیادی میپرسد، از محصول ایراد میگیرد و وقتی بالاخره قانع شد که محصولی را بخرد، وارد «حالت خرید» شده است. در این زمان خیلی راحت میتوان محصولات دیگری به او فروخت. همین موضوع باعث میشود که وقتی شخصی یک دوربین عکاسی خرید بتوان به او یک کیف، باتری اضافی و سهپایه و … فروخت. مشتری برای خرید محصولات بعدی مقاومت نمیکند و وسواس زیادی نشان نمیدهد. بنابراین هرگاه مشتری کالایی را سفارش داد، کالاهای مرتبط دیگری را به او توصیه کنید. هیچگاه پیشداوری نکنید که چون مشتری در خرید اول مقاومت زیادی نشان داده، پس کالاهای دیگر نخواهد خرید. https://modiresabz.com/%DA%86%D9%87%...1%D9%88%D8%B4/
تکنیک های معرفی محصول جدید در تجارت الکترونیک چگونه صورت می گیرد؟! (۱)معرفی محصول جدیدسوال این است که از کجا باید شروع کرد؟ ایجاد جذب اولیه برای یک محصول جدید و معرفی محصول جدید همیشه آسان نیست. این کار همیشه به طور طبیعی و یا به سرعت انجام نمی شود. بنابراین برای افزایش احتمال موفقیت خود چه کاری می توان انجام داد؟ چگونه می توان مشتریان و دیگر افراد در میان مخاطبان هدف را جذب کرد؟ چگونه باید اعتماد را افزایش داد و به سمت فروش واقعی هدایت کرد؟ شاید شما نیز چنین تجربه ای داریدکه تمام وقت و انرژی خود را برای طراحی و ساخت یک محصول جدید برای فروشگاه تجارت الکترونیک خود صرف کرده اید و حالا آماده اید که محصول را به وب سایت خود اضافه کرده و شروع به فروش آن به مشتریان کنید. این کار آسان نیست، اما ممکن است. فقط زمان، پول و اشتیاق به آزمایش انواع تاکتیک ها برای قرار دادن محصولات جدید خود در برابر دیدگان افراد مناسب ، لازم خواهد بود. در این مطلب تکنیک های معرفی محصول جدید را معرفی می کنیم. که به کار گرفتن آنها در راه اندازی و عرضه یک محصول جدید در فروشگاه الکترونیک تان بسیار ارزشمند و مفید خواهد بود. تکنیک های معرفی محصول جدیدارسال ایمیل به مشتریان VIP قبل از راه اندازی هر محصول جدیدی، اولین کاری که باید انجام دهید این است که ایمیل های خود را به مشتریان وفادار و فعال خود ارسال کنید. این ها طرفداران پر و پا قرص شما هستند – افرادی که بارها و بارها برای خرید محصولات شما می آیند. هدف از فرستادن ایمیل آن است که از طرفداران برند خود (افرادی که به احتمال زیاد به شما اعتماد دارند و از شما خریداری می کنند) بخواهید محصول جدید شما را قبل از هر کس دیگری سفارش دهند. برای هدایت فروش با استفاده از این تاکتیک، ایمیلی بنویسید که باعث می شود این گروه انتخابی حس خاصی داشته باشند. به آنها کمک کنید تا متوجه شوند که اولین دسته موجودی برای این محصول جدید بسیار محدود است و قبل از اینکه بتوانید آن را به طور عمومی در وب سایت خود منتشر کنید، به کمک آنها نیاز دارید. همچنین می توانید یک تخفیف بزرگ یا کد تبلیغاتی را در ایمیل به عنوان یک مشوق اضافی و تشویق این دسته از مخاطبان به خرید ارائه کنید. محتوای بصری تهیه کنید امروزه راه اندازی موفقیت آمیز محصول وابسته به تصاویر است. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که محصولات جدید فروش بروند، مگر اینکه مشتری های بالقوه تان بتوانند یک ایده و تصویر شفاف از آنچه که در حال فروش آن هستید دریافت کنند- یعنی چگونه به نظر میرسد، چه حسی ممکن است القا کند، عملکردش چگونه است، و غیره. برای آنکه در تکنیک های معرفی محصول جدید موفق باشید شما باید تصاویر و تجسم هایی عالی داشته باشید. قبل از اینکه محصول خود را راه اندازی کنید، یک روز کامل را صرف ضبط و ویرایش محتوای بصری در مورد محصولات خود کنید. برای پوشش همه مبانی خود، باید درباره انواع عکس ها، فیلم ها، GIF ها و رسانه های تعاملی مورد نیاز برای تلاش های بازاریابی خود فکر کنید. در مورد تمام تصاویری که میخواهید در صفحه محصول خود داشته باشید، فکر کنید. همچنین به انواع تصاویری که میخواهید داشته باشید فکر کنید. تا در هنگام آمادگی برای صحبت در مورد محصول جدید خود در رسانه های اجتماعی، در تبلیغات و در کمپین های ایمیلی از آنها استفاده نمایید. به کارگیری تاثیر گذاران از آنجا که در حال حاضر فضای تجارت الکترونیک بسیار رقابتی تر شده است، خرده فروشان آنلاین بیشتر و بیشتری در حال استخدام و کار با تاثیرگذارانی هستند که می توانند به مخاطبان جدید کمک کنند. امروز برای فروش محصولات آنلاین، صرفا نمی توانید یک فروشگاه تجارت الکترونیک کارآمد داشته باشید. برای موفقیت، باید بتوانید و مایل باشید تا یک جامعه برای محصولات خود بسازید. همچنین باید مایل به مشارکت باشید. با کار با تاثیرگذاران، می توانید اعتبار و اعتماد فوری را در جوامع به دست آورید که ممکن است تاکنون چنین تجربه ای نداشته باشید. اگر یک محصول جدید راه اندازی کرده اید و هنوز طرفداران دائمی یا مشتریان وفادار به برند ندارید که می تواند به اطمینان از راه اندازی موفقیت آمیز کمک کنند، این تکنیک می تواند بسیار مفید باشد. برای مطالعه بیشتر: آگاهی از برند و سه هدف اصلی آن در پیشرفت کسب و کارها چیست ؟! گفتن یک داستان و گزارش کوتاه داستان گویی تکنیکی است که امروزه برندهای تجارت الکترونیک را به موفقیت می رساند. مصرف کنندگان آنلاین امروز نمی خواهند فقط محصولات را خریداری کنند- آنها می خواهند بخشی از یک جامعه و یک تجربه باشند. داستان گویی یک راه آسان برای ارتباط با مشتریان در یک سطح انسانی است و یک راه عالی برای متمایز شدن بین رقبا است. برای ایجاد تکنیک های معرفی محصول جدید ، بخشی از وقت خود را برای توسعه و نوشتن داستان و گزارشی در مورد محصول جدید خود صرف کنید. به مردم کمک کنید بدانید که چرا تصمیم گرفتید این محصول جدید را طراحی کنید، چه هدفی را دنبال می کند، به چه کسی می تواند خدمت کند، و غیره. با نشان دادن اینکه چه مقدار فکر و اندیشه برای این محصول به کار برده اید، به مخاطبان کمک کنید تا به اندازه شما در مورد محصول جدید هیجان زده شوند. برای مطالعه بیشتر: بازاریابی داستان چیست و چه تاثیراتی بر بازاریابی دارد ؟ راه اندازی یک رقابت همچنین می توانید برای معرفی محصول جدید خود یک مسابقه و هدیه تبلیغاتی طراحی کنید. و از طرفداران برای شرکت در آن دعوت نمایید. ابزارهایی مانند Gleam و Rafflecopter برای ساختن و راه اندازی مسابقات همگانی و هدایای تبلیغاتی را بسیار راحت می کنند ، ابزارهایی که می توانند در وبسایت خودتان نیز قرار بگیرند. برای رسیدن به موفقیت در راه اندازی و معرفی محصول جدید خود، مسابقه ای را در نظر بگیرید. که در آن تعدادی از محصولات جدید خود را به صورت رایگان به چند برنده موفق خوش شانس هدیه می دهید. مسابقه دهندگان اطلاعات تماس خود را در اختیار شما می گذارند (آدرس ایمیل و شماره تلفن) از این رو می توانید هر کسی را به لیست ایمیل خود اضافه کنید. هر فردی که وارد مسابقه برای به دست آوردن یک محصول رایگان می شود، باید یک لید واجد شرایط باشد. یعنی آنکه اگر زمان بازاریابی بیشتری برای آنها صرف کنید، احتمال آنکه از شما خرید کنند بسیار بالا باشد. همکاری با شرکا یکی دیگر از تکنیک های معرفی محصول جدید و گفتگو در مورد آنها این است که با شرکای دیگری که با محصولات و کسب و کار شما سازگار هستند همکاری کنید. این روش یکی دیگر از روش های ساده برای دسترسی به مخاطبان دیگری است که ممکن است به آنها دسترسی نداشته باشید. چندین روش برای همکاری با شرکا در هنگام راه اندازی محصول جدید وجود دارد. می توانید یک گروه مجازی را میزبانی کنید و سپس هر دو طرف مخاطبان خود را به آن دعوت نمایید و محصولات را به آنها معرفی کنید (بعدا می توانید کمپین های بازاریابی ایمیلی را به هر دو فهرست مخاطبان خود ارسال کنید، همچنین می توانید بسته های محصول مشترکی را که در هر دو فروشگاه تجارت الکترونیک فروخته می شوند بسازید ، و مواردی از این قبیل.) کلید موفقیت شما پیدا کردن شریک مناسب است. شرکتی را پیدا کنید که محصولاتی را بفروشد که خودتان را نیز شگفت زده می کند، به مخاطبانی محصولش را می فروشد که همانند مخاطبان شما هستند یا شرکتی است که ، ماموریت یا حرکتی مشابه حرکت شرکت شما دارد. تکنیک های معرفی محصول جدیدبرگزاری جشن مجازی یکی دیگر از تکنیک های معرفی محصول جدید که خرده فروشان تجارت الکترونیک با استفاده از آن با افراد بیشتری ارتباط برقرار می کنند و مخاطبان را از میان آنها تشخیص می دهند، میزبانی برگزاری جشن مجازی با استفاده از ابزارهایی مانند Facebook Live است. همزمان که سایت های رسانه های اجتماعی شلوغ تر و رقابتی تر می شوند، برند ها و خرده فروشان از ویدیو و لایو ویدیو برای مقاومت و مانایی استفاده می کنند. برای بالا بردن آگاهی محصول جدید تان، یک جشن مجازی را در حساب های مرکزی خود برگزار کنید. از مشتریان محلی، فروشندگان، شرکا، اعضای جامعه و اعضای تیم خودتان – طراحان، مهندسان، نمایندگان خدمات مشتری، و غیره- برای شرکت در این جشن مجازی دعوت کنید. تیم خود را معرفی و درباره محصول جدید خود صحبت کرده و محفلی سرگرم کننده ایجاد کنید! از اعضای مخاطب به صورت شخصی و در فیسبوک لایو بخواهید تا سوالات خود را مطرح کنند. کدهای تبلیغی منحصر به فردی به شرکت کنندگان بدهید و یک تبلیغ منحصر به فرد در طول جشن فیسبوک لایو خود داشته باشید. پیشنهاد تخفیف پیش سفارش در بخش اول و در اولین تکنیک به طور خلاصه در این باره صحبت شد، اما خوب است که دوباره گفته شود: اگر میخواهید فروش فوری و هیجانی در مورد محصولات جدید یا محصولاتی که به زودی منتشر می کنید داشته باشید، تخفیف پیش سفارش یا کد تبلیغی را برای فهرست کامل مشتریان و لیدهای قبلی خود پیشنهاد دهید. نشان دهید که تخفیف پیش سفارش زمان محدودی دارد تا حس فوریت خرید در مشتریان به وجود آید. همچنین می توانید مقدار موجودی را کاهش دهید تا توجه بیشتر و اقدام فوری مشتریان فهرست خود را تحریک کنید. تعریف تخفیف پیش سفارش: یعنی خریدار قبل از آنکه محصول وارد بازار شود آن را سفارش داده و می خرد و فروشنده نیز بخاطر این موضوع به وی تخفیف می دهد. درنظر گرفتن پیشنهاد محصول منسجم اگر نگران هستید که مشتریان تان در مورد محصول جدیدی که راه اندازی می کنید تردید داشته باشند، آن را با یکی از محبوب ترین محصولات خود همراه و بسته بندی کنید. اگر مشتریان قبول کردند که محصول قبلی و محبوب را همراه با جدیدترین محصول سفارش دهند، هزینه یکی از اقلامی که بیشترین خرید را داشته کاهش دهید. این یک تاکتیک عالی برای ایجاد اعتماد و دادن محصول جدید خود به دست افرادی است که محصولات شرکت شما را دوست دارند. تبلیغات محصول منسجم خود را در آگهی های فیسبوک، در کمپین های ایمیلی و در وب سایت خود منتشر کنید. در این تکنیک هم می توانید با محدود کردن زمان سفارش، و یا محدود کردن تعداد بسته های منسجم موجود برای خرید ، یک فوریت ایجاد کنید. ارتقای محتوای آموزشی به منظور بالا بردن آگاهی محصول جدید ، برای ایجاد محتوایی وقت صرف کنید که به مشتریان کمک می کند تا بدانند چگونه از محصول شما برای حل مشکلات و مشائل خود استفاده کنند. صرفا پست های وبلاگ های تبلیغاتی ایجاد نکنید و انتظار نداشته باشید که با این کار به سمت فروش هدایت شوند – به جای آن، به یک ارائه دهنده ارزشی و برند تبدیل شوید که مایل است به صورت رایگان در مورد موضوعات مختلفی که مشتریان علاقه مند آن هستند، آموزش ارائه دهد. این روش نیز برای تعامل بیشتر و فعال بودن در جامعه ای که نهایت سعی خود را برای خدمت در آن می کنید، بسیار کاربردی است. دریافت واکنش و بازخورد از مشتریان کلام یکی از قوی ترین راه های متقاعد کردن مشتریان جدید برای خرید از شما است. به محض اینکه یک محصول جدید را در فروشگاه خود راه اندازی کنید، اولویت اصلی شما این خواهد بود که آن را به دست افرادی برسانید که می توانند و می خواهند بازخورد خود را با شما به اشتراک بگذارند. شما می خواهید تا در اسرع وقت ، تصدیق اجتماعی و بی طرفانه ی دیگران را به بازدیدکنندگان دیگری نشان دهید که نیاز دارند تا در مور خرید محصول شما تصمیم بگیرند. این بدان معنی است که به محض اینکه محصول را راه اندازی و چندین ایمیل سفارش دریافت می کنید، باید برای دریافت واکنش ها و توصیفات مربوط به محصول جدید خود از مشتریان راضی و ناراضی وقت صرف کنید. و باید این بازخوردها را با طرفداران رسانه های اجتماعی خود و در صفحات محصول مربوطه به اشتراک بگذارید. ایجاد یک جنبش یکی دیگر از تکنیک های معرفی محصول جدید و آگاهی برند محصولات ، ایجاد یا حمایت از یک جنبش است که می دانید برای مشتریان تان اهمیت دارد. به عنوان مثال، چاکو، YETI و S’well همه برندهایی هایی هستند که زندگی پر از هیجان و پر جنب و جوش را تبلیغ می کنند. آنها محصولاتی را برای حمایت از این شیوه زندگی تولید می کنند. برای ایجاد و حمایت از جنبش درست و مناسب، باید از مشتریان خود را بشناسید و باید بخشی از وقت خود را برای توسعه داستان برند خودتان صرف کنید. باید از خودتان بپرسید: چرا من این محصولات را به این افراد می فروشم؟ چرا این کار اهمیت دارد و چرا من سعی می کنم به آنها کمک کنم؟ هنگامی که پاسخ این سوالات را بدانید، می توانید شروع به ایجاد جنبشی کنید که مردم می توانند آن را دنبال کنند (مانند ماجراجویی، آرامش، صلح، شادی، سلامتی و غیره.) کمک گرفتن از طراحان و توسعه دهندگان در نهایت، اگر می خواهید با موفقیت یک محصول جدید را راه اندازی کرده و آگاهی محصول ایجاد کنید و باید از متخصصان کمک بگیرید. در تجارت الکترونیک، طراحی و عملکرد بیشتر از هر چیزی حائز اهمیت است. دسترسی به وب سایت تان با هر وسیله ای باید آسان باشد، صفحات محصول شما باید جذاب و خوب باشند، و افراد باید بتوانند برند شما را از سایر برندهایی که محصولات مشابه می فروشند، تشخیص دهند. برای کار با طراحان و توسعه دهندگان بزرگی که می دانند چگونه محصولات را “برندسازی” کنند، و تجربه های خرید شگفت انگیزی برای افراد آنلاین ایجاد نمایند، زمان و هزینه صرف کنید. تکنیک های معرفی محصول جدید در تجارت الکترونیک چگونه صورت می گیرد؟!(۲)
چطوری باید محصول یا خدمت خود را معرفی کنیم؟همیشه یکی از دغدغه های مهم فروشندگان سازمانی، نحوه ارائه و پرزنت محصول شان است. چطوری باید محصول را معرفی کنیم؟ پاورپوینت را چگونه درست کنیم؟ اصلا باید درست کنیم؟ در مقابل مشتری چگونه باید صحبت کنیم و با او ارتباط بگیریم؟ این سوالات هم برای من دغدغه بوده است و همواره سعی کرده ام که روش های مختلفی را استفاده کنم و در نتیجه جواب های مختلفی نیز گرفته ام. در این مقاله قصد دارم شما را با یکی از شیوه های ارائه محصول یا خدمت آشنا کنم. در این مقاله شما درباره موضوع زیر اصلاعات مفیدی کسب می کنید: مراحلی که طی می کنیم تا فروش صورت گیرد کدام است؟چند نوع ابزار برای تغییر سیستم اعتقادی فرد داریم؟بیشتر فروش ها در چه مرحله ای شکست می خورند؟داستان چه نقشی در فروش دارد؟عناصر داستان کدامند؟ مراحلی که باید طی کنید تا فروش صورت گیرد تمامی فروشندگان می دانند که قبل از آنکه فروش رخ دهد، باید کالا یا خدمت معرفی شود و طرف مقابل اطلاعات لازم را دریافت کند. برخی از ما فروشندگان این مرحله را بسیار ساده می انگارند و توجه چندانی به آن ندارند. در واقع به معرفی هدفمند و دقیق محصول توجه خاصی ندارند و همین مسئله باعث می شود زمانیکه در فروش به مشکل می خورند ندانند که از کجا خورده اند!! اگر بخواهیم خیلی ساده مراحلی که باید انجام بپذیرد تا فروش رخ دهد را بررسی کنیم، می توانیم به موارد زیر اشاره نماییم: ۱- بالابردن آگاهی (احساس): من چه کاری می توانم با این بکنم. در واقع نشان دادن وضعیت الان در مقایسه با آینده که در نتیجه گپ بین این دو درک می گردد. ۲- چطوری باید این گپ را پر کنیم (منطق): حالا خریدار که درک کرد یه فاصله ای وجود دارد و باید پر گردد، به دنبال راه حل می گردد. اینجا منطق ورود پیدا می کند. ۳- اگر این راه حل کار نکرد چی؟ ( احساس): بعد از این که خریدار با راه حل آشنا شد، دچار تحول درونی می شود و ناخودآگاه به دنبال گیردادن است. چون باید تصمیم بگیرد و این تصمیمات تبعات دارد. بیشتر فروش ها در این نقطه شکست می خورند!!!اقدام (منطق): اگر مرحله قبلی با موفقیت پشت سر گذاشته بشه، حالا خریدار به دنبال این است که کار را شروع کند و این سوال را از خود می پرسد چه اقداماتی باید انجام بدهم؟پذیرش (احساس): آیا با این راه حل آینده خوبی برام وجود دارد؟؟ احساس ما را به اقدام می برد نه منطق!!! بر اساس مراحل بالا می توانیم بگوییم که وقتی برای اولین بار یک نفر می خواهد اقدامی کند، قبل از آن باید از لحاظ احساسی آماده باشد. برای آنکه او را از این لحاظ آماده کنیم باید سیستم اعتقادی اش را تغییر دهیم و برای اینکه بتوان سیستم اعتقادی فردی را عوض کرد دو راه حل داریم: داستان گفتن و سوال پرسیدن. در این نوشتار به موضوع داستان سرایی می پردازیم. داستان گفتن درباره آینده است. یعنی فرد را به موقعیت مطلوب آینده اش می بریم تا فرصت (گپ) را درک کند.داستان سرایی شخصی است و باعث می شود که خریدار آن را احساس کند. در واقع می توانیم بگوییم که در داستان سرایی، قهرمان خریدار است و شما هیچ نقشی ندارید. در محور داستان سرایی باید از دیدگاه مشتری شروع کنید؛ یعنی خریدار محور گفتگو باشد تا بتوانید آن را قهرمان کنید. قهرمان داستان باید شخصی باشد که خریدار بتواند با او همذات پنداری کند و حواستان باشد که در داستان باید موقعیت را برجسته کنید نه مشکل. باید بتوانید به خوبی فضاپردازی کنید تا خریدار خود را بتواند در آن احساس کند. عناصر داستان سرایی می تواند شامل موارد زیر باشد: هدفمعرفی قهرمانبیان موقعیتجلب توجهقهرمان چگونه مانع را برطرف نمود؟نتایج تغییرات چی بود؟نتیجه داستان: قهرمان چه چیزی یاد گرفت. یادمان باشد، زمانیکه می خواهیم از داستان استفاده کنیم، باید سه عادت زیر را ترک کنیم تا نتیجه مناسب را از داستان سرایی بگیریم: دردنیای داستان سرایی هیچ چیز خطی و دارای ریشه و علت مشخص نداریم. بلکه همه چیز توان اثرگذاری دارد.۵۰ تا ۷۰ درصد قابلت اعتماد هم، غیر قابل اعتماد است.جمع آوری مدارک مستدل که حاصل داستان را نشان دهد. و در پایان برای آنکه بفمهید که داستان تان اثر داشته یا نه، باید برای سوالات زیر جواب مناسب داشته باشید ( در واقع از خودتان باید این سوالات را بپرسید): چیزی که داستان شما درباره خودتان به من می گوید …..چه چیزی درباره داستان تان دوست دارید….داستان شما کمک می کند تا یاد بیاورم ….اثری که داستان در این موقعیت خاص دارد …… ارائه محصول | روزنوشته های یک فروشنده
چگونه محصولات و خدمات یک شرکت را در یک منطقه جدید معرفی کنیم؟ معرفی کردن شرکت در مناطق جدید یک استراتژی بسیار مهم برای رشد کسب و کار شماست. اگر شما محصول و خدمتی را در بازارهای موجود بطورموفقیت آمیزی معرفی می کنید، پس شما ممکن است بتوانید همان موفقیت را در بازارهای دیگر و یا بازارهای صادراتی تکرار کنید. اگر چه اینترنت این امکان را برای کسب و کارهای کوچک فراهم می کند که بتوانند محصول خود را در بخش ها و مناطق دیگر ارائه کنند، موفقیت در بازارهای جدید نیازمند بیش از یک وب سایت به زبان های گوناگون است. برای به دست آوردن شناخت و پذیرش محصولات و خدمات شما در مناطق جدید، شما باید شرکت و پرسنل خود را به خوبی محصولات و خدمات خود معرفی نمایید. مرحله ی اول: شناسایی مناطقی که فرصت های کسب و کار بسیار قوی دارند. بازارهای بالقوه صادراتی را جستجو کنید. جایی که محصولات و خدمات شما نیازهای آن بازارها را برآورده می کند. نیازهای بازارهای هدف خود را بسنجید و بررسی کنید که آیا می توانید با قابلیت های محصولات خود نیازهای بازارهای هدف را برآورده کنید یا خیر؟ به طور معمول وزارت خانه های بازرگانی و تجاری اطلاعات و مشاوره های لازم را برای پیدا کردن فرصت های کسب و کار جدید و بازارهای جدید در کشورهای مختلف را به شما می دهند. زمانی که شما توانستید تشخیص دهید مناطق با ظرفیت های بالا را ، شما می توانید بهترین روش و راه را برای معرفی کردن شرکت خود یافته و برای آن برنامه ریزی کنید . مرحله ی دوم: حوزه ی فعالیت های خود را گسترش دهید.تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید محصولات و خدمات خود را در مناطق و حوزه ی کسب و کاری جدید معرفی کنید؟ چه کسی مسئولیت ارائه محصولات و خدمات شما را به عهده خواهد /رفت؟ اگر شما برای راه اندازی یک شعبه جدید در یک منطقه ای که کشش یک بیزینس جدید را دارد، برنامه ریزی کرده اید، شخص قابلی را برای معرفی شرکت و محصولات و خدماتتان در منظقه جدید ، بیابید. اگر شما تصمیم دارید که شعبه ای را برای فروش مستقیم محصولات خود در یک منطقه جدید تاسیس کنید، یکی از پرسنل کارآمد و قوی خود را که آگاهی کاملی نسبت به محصولات و خدمات شما پیدا کرده و از طرفی اطلاعات کاملی نسبت به بازار هدف دارد را مسئول نمایندگی خود کنید. شما باید از روش های ارتباطی بسیار خوبی برای معرفی شرکت و خدمات خود در مناطق جدید استفاده کنید، به طوری که بتوانید توزیع اطلاعات جامعی در بین بخش های مختلف یک منطقه از قابلیت خود را ارائه دهید و مطمئن باشید که تمامی بخش های پرظرفیت ار تحت پوشش خود قرار داده اید. مرحله ی سوم: دانش و تجارب خود را از راه ها و کانالهای مهم کسب و کاری به مناطق جدید انتقال دهید. تاریخ های نمایشگاههای تجاری مربوط به کسب و کار خود را در آن مناطق پیدا کنید. بررسی کنید خوانندگان روزنامه ها ی محلی و مجلات تجاری را بررسی کنید تا ببینید کدام یک از مطبوعات و انتشارات برای معرفی شرکت و کسب و کار شما مناسب هستند. زمانی که آنها ر شناسایی کردید تبلیغات هدفمندی را در بازارهای جدید انجام دهید. اتحادیه های صنفیمحلی و گروه های کسب و کاری که می توانند به شما کمک کنند را شناسایی و راه های ارتباطی خود را با آنها گسترش دهید. مرحله ی چهارم: از مشاورین تجاری که دارای تجارب زیادی در محل های کسب و کاری جدید شما هستند بخواهید که بهترین و موثرترین روش های بازاریابی برای جذب مشتریان جدید و معرفی هر چه بهتر شرکت شما به آنها را به شما پشنهاد دهند. مشاوران محلی باتجربه، می توانند تحقیقات تجاری بسیار ارزشمندی برای شما فراهم کنند و توانایی آن را خواهند داشت که بتوانند در معرفی محصولات شما به سازمان های دولتی و سازمان های پرنفوذ و مشتریان جدید کمک شایانی به شما کنند. شرکت کردن در همایش های تجاری و نمایشگاهها در بازارهای تجاری فرصت بسیار ارزشمندی را می تواند برای شما فراهم کند. از این طریق شما می توانید معرفی بسیار خوبی از محصولات و خدمات خود و سابقه و تاریخچه کاری شرکتتان ارائه دهید و می توانید با یک بینش بسیار قوی وارد بازارهای کسب و کار شوید. مرحله ی پنجم: همواره بر اساس اطلاعات جمع آوری شدده و چشم اندازهایی تهیه شده توسط کارشناسانی که مسئولیت این کار را به عهده گرفته اند، دست به افتتاح شعبات جدید خود بزنید. تجاربی که در نمایشگاه ها و همایش های تجاری به دست آورده اید، می تواند یک گام اساسی برای تصمیم گیری برای نفوذ به بازارهای مناطق جدید باشد. همواره تلاش کنید که در جلسات اتحادیه های صنفی و گروههای تجاری محلی شرکت و با نماینده های آن صحبت کنید. همچنین تلاش کنید تا بتوانبد نیازهای تجاری آن ها را در آن جلسات شناسایی و قابلیت های خود را منطبق با فعالیت های تجاری آن ها معرفی کنید. مرحله ی ششم: جدا از چشم اندازهایی که خود برای کسب و کارتان در نظر می گیرید ، به چشم اندازهایی که مناطق و بخش ها برای آینده خود در نظر دارند هم توجه کنید تا بتوانید همسویی مناسبی بین این دو چشم انداز داشته باشید. این نکته بسیار حائز اهمیت است که همواره بتوانید در مصاحبه های خود با مجلات و روزنامه ها ، محصولات و خدمات خود را به عنوان محصولات جدید که پیش از این در اختیار مردم محلی نبوده است معرفی کنید. از روزنامه نگارهای محلی در شعبه های شرکت های خود برای پوشش رسانه ای کسب و کارتان دعوت کنید و در وب سایت خود یک صفحه ای بوجود آورید که در آن جزئیات مربوط به محصولات و خدمات شما نوشته شود و توضیحاتی در خصوص گذشته کاری شرکت و فعالیت هایی که داشته است ثبت شود. CRM نرم افزار - چگونه محصولات و خدمات یک شرکت را در یک منطقه جدید معرفی کنیم؟ - ماندگار
۱۲ نمونه از بهترین روش نمایش محصول در سایت های صنعتی دنیااگر به صفحات نمایش محصول در طراحی سایت شرکتهای تولیدی مختلف نگاهی بیاندازید، با تنوع وسیعی مواجه میشوید. بعضی خیلی ساده و با نمایش یک عکس کالای خود را معرفی کردهاند و توضیح دادهاند که چرا این محصول به درد شما میخورد. بعضی دیگر با افکتهای دیداری، صفحات خلاقانهای درست کردهاند که هر بخش جذابیت خاص خود را دارد. بدون شک، در ساختن صفحه نمایش محصول بهشکلی کاربرپسند، برخی موفقتر از سایرین بودهاند. در این مقاله ۱۲ نمونه از شرکتهایی که طی بررسیهای ما محصولاتشان را به شکل درست و قابل ستایشی ارائه کردهاند معرفی میکنیم. ملاک ما برای انتخاب چه بوده؟ پیام کلی صفحه (messaging)مزیتهای رقابتی محصول (value propositions) توضیح مختصر: مزیتهای پیشنهادی یا value propositions، که از آن به مزیتهای رقابتی محصول یاد کردهایم، به این پرسش پاسخ میدهد که چرا مشتری باید محصول ما را خریداری کند؟ این کالا در مقایسه با نمونههای دیگر موجود در بازار چه مزیتهایی دارد؟ هزینه کمتر/کیفیت بهتر/خدمات گستردهتر و … مشوقهای فروش (promotions) این برندها در ارائه موارد بالا، تیپهای شخصیتی خریداران (buyer personas) را لحاظ کردهاند. احتمالا شما هم با مشاهده صفحات نمونه تمایل پیدا میکنید که محصولاتشان را بخرید! Bellroy Bellroy کیف پولهای باریک میفروشد. کیفهایی که از عموم آنچه تاکنون دیدهاید فضای کمتری اشغال میکند و در جیب شما خوشفرمتر جا خوش میکند. مسلما این محصول فواید خود را دارد. اما چطور به مشتری بگوییم که مزیت استفاده از این کیف نسبت به گزینههای موجود در بازار چیست؟ برای پاسخ به این سوال، Bellroy طی سه مرحله مشتری را در سفری کوتاه همراهی میکند تا به وی بگوید که: مشکل کیفهای موجود چیست؟این مشکل چگونه حل میشود.ما برای حل این مشکل چه کردهایم. همچنین یک بخش تعاملی با کاربر طراحی شده. قسمتی که نشان میدهد کیفهای باریک این شرکت نسبت به سایر کیف پولها چگونه عمل میکنند. یک میله لعزنده طراحی شده که به چپ و راست میکشید. هرچه میله را به سمت راست هدایت کنید، کیف پول شرکت Bellroy و یک کیف پول عادی را میبینید که هردو پر از کارتهای بانکی و پول میشوند. اینطور است که متوجه میشوید Bellroy چه مشکلی را حل کرده! در پایان از اینکه کیف پول Bellroy چقدر فضای کمتری اشغال میکند، شگفتزده خواهید شد! Wistia Wistia یک شرکت میزبانی و تحلیل فایلهای ویدئویی است. شرکتی که برای مشتریانش میزان کارایی و اثرگذاری ویدئو را اندازیگیری میکند. میدانم سوالتان این است که چه چیزی صفحه معرفی محصول این شرکت را متفاوت از سایرین کرده که در این لیست قرار گرفته؟ اول از همه با پنج آیکون گرافیکی رنگی، مزیتهای محصول خود را معرفی کرده. دست روی مواردی گذاشته که اکثر کاربران دوست دارند آنها را ببینند. اما اگر اندکی صفحه را اسکرول کنید، یک ویدئو برای شما پخش میشود که قابلیتهای این ابزار آنلاین را به شما نمایش میدهد. اینکه چگونه میتوانید روی یک فیلم بنویسید، دکمههای مشوق کاربر (Call To Action) طراحی کنید. مشاهده فیلم را منوط به درج ایمیل در خبرنامه نمایید و … یکی از بهترین راههای توضیح توانمندیهای یک پلتفرم، نمایش بصری قابلیتهای آن است. در این نمونه کاربران امکانات Wistia را میبینند و متوجه میشوند که به چه راحتی میتوانند از آنهمه مزیت بهره ببرند. Square Square یک شرکت فراهمکننده تراکنش مالی بر بستر موبایل است. طوری که فروشندگان میتوانند وجه کالا را از هرکجا و در هر زمان که بخواهند از مشتریان دریافت کنند. این کار صرفا با یک گوشی تلفن هوشمند انجام میشود! بزرگترین چالش بازاریابی این محصول این بود که چطور نشان دهند که Square راهکار آسانتری است نسبت به سایر روشهای پرداخت. اینجا بود که صفحه معرفی محصول این شرکت دلایل این برتری را به شکلی فریبنده به نمایش گذاشت. تیتر اصلی هر بخش از صفحه معرفی محصول به صورت درشت این عبارت را نشان میداد: “دستگاه کوچک خواندن کارت بانکی با قابلیتهایی بزرگ” در تمام صفحه، مانند صفحه پرسشهای متداول، بهشکلی منظم و شفاف به سوالات کاربران پاسخ داده میشد. ابهاماتی راجع به نحوه عملکرد این دستگاه در هر مرحله از تراکنش. این کار با یک صفحه خلوت، استفاده از عناوین کوتاه و بهکارگیری تصاویر مناسب انجام پذیرفت. با نگاه به هر بخش کاملا متوجه میشویم که Square در این مرحله از تراکنش چگونه کار را آسانتر میکند. Rent the Runway فروشگاههای اینترنتی میتوانند کالاهای خود را به صد شکل مختلف معرفی کنند. Rent the Runway یکی از آنها است. شرکتی که بهصورت آنلاین لباس اجاره میدهد. Rent the Runway یک صفحه اختصاصی برای هر یک از لباسها طراحی کرده که کل اطلاعات مورد نیاز خریدار را ارائه میکند: تصاویر مختلف، اندازهگیری بدن و سایزبندی لباس، مشخصات دقیق پارچه، قیمت شفاف و انعکاس نظرات سایر خریداران. آنچه در واقع آنها را متمایز میکند جزئیاتی است که در مورد محصول ارائه میکنند. مثلا بخشی برای نکات متخصصین مد و استایل در مورد این لباس و بخش دیگری برای سایز لباس و نحوه نشستن آن روی بدن پیشبینی شده. این جزئیات بهشکل دقیق و شفافی توسط متخصصین مد و مبتنی بر نظرات کاربران ارائه شده. این شرکت صرفا به بیان کلیاتی راجع به جنس و طرح لباس اکتفا نکرده. بلکه تا این حد وارد جزئیات شده که هر بخش از لباس چگونه بر روی بدن مینشیند. چه زیرپوشهایی با این لباس باید پوشیده شود و اینکه این لباس برای چه فرم بدنهایی مناسبتر است. هدف تمام این توضیحات، ترغیب مشتری به خرید و جلب اعتماد آنها نیست. بلکه برای کمک به مشتری است تا بتواند تصمیمی مطمئنتر بگیرد. به فضای خلوت اطراف عکس و توضیحات محصول دقت کنید. بر اساس تحقیقات ConversionXL، وجود این فضای سفید ارزش بیشتری در ذهن کاربر ایجاد میکند. Coin Coin مثل کارت اعتباری (بانکی) عمل میکند ولی نسبت به آن مزایایی دارد. مثلا اطلاعات تمام کارتهای اعتباری شما را در یک محل نگه میدارد. به عبارت دیگر، بهجای اینکه کیف پولتان را با دو کارت اعتباری، یک کارت نقدی و یک کارت هدیه پر کنید، صرفا یک کارت Coin بر میدارید. برخی از صفحات معرفی محصول، مملو از متن و توضیحات است. اما Coin بازدیدکنندگان را بهصورت دیداری با تمام مزیتهای استفاده از محصولش آشنا میکند. صفحه با یک ویدئو در بالای آن شروع میشود که نشان میدهد Coin چطور عمل میکند و چقدر استفاده از آن باحال است. اما اسکرول صفحه را از دست ندهید. Coin کاربرد محصول خود همراه با مزایای آن را با یک انیمیشن جذاب نشان میدهد. چه راهکار خوبی برای نمایش قابلیتهای محصول خود برگزیده! Oreo اگر شما هریک از تبلیغات Oreo را دیده باشید، از اینکه اسمش در این لیست میآید تعجب نخواهید کرد. اما گهگاه معروفیت، طراحی صفحه معرفی محصول را سختتر هم میکند. اما Oreo چگونه توقعات بالای مشتریان از این برند را در صفحه خود پوشش داد؟ تمرکز صفحه معرفی محصول Oreo روی این است که چطور این بیسکوئیتهای ساده و کلاسیک به مردم کمک میکند تخیلاتشان را آزاد کنند، شهامت مواجهه با مسائل شگفت را پیدا کنند و نهایتا احساس شادی کنند. اینکار با نمایش یک سری از ویدئوهای سریالی اتفاق میافتد که یکی پس از دیگری نمایش مییابد. یکی از این ویدئوها با یک ترانه شما را با برند Oreo همراه میکند. با پرداختن به بحثهای گوناگون سنتی راجع به بهترین راه خوردن این بیسکوئیتها. صفحه از خلاقیت و رویکردی جسورانه بهره میبرد تا این محصول را بهعنوان یک میانوعده دوستداشتنی معرفی کند. Oreo یک دیزاین منحصربهفرد هم برای این صفحه در نظر گرفته. با اینکه بیسکوئیتها تک رنگ هستند ولی صفحه، شامل ویدئوها، پسزمینهها و آبجکتهای گرافیکی مملو از رنگهای شاد و کودکانه است. Fitbit Charge وقتی که میخواستم این مقاله را بنویسم از چند نفر پرسیدم که چه صفحه معرفی محصولی را پیشنهاد میدهند. اکثرا بلافاصله میگفتند Fitbit. بعد از بررسی سایت متوجه دلیل آنها شدم. صفحه با مزیتهای رقابتی محصول شروع شده و نه لیستی از قابلیتها! این کار در قالب عکسی بزرگ در هدر سایت (Hero Image) صورت پذیرفته. در آن تصویر افرادی را میبینیم که کوهپیمایی میکنند. Fitbits به دست کردهاند و بزرگ نوشته شده “روزتان را پر انرژی کنید”. وقتی صفحه را اسکرول کنید، یک روز عادی استفادهکننده را به تصویر کشیده. طی چهار مرحله بصری، کوتاه، مختصر و سریع نحوه کار محصول بیان شده. اطلاعات بیشتر منوط به خواست مشتری است. در یک بخش تعاملی زیر بخش”Everything you need, all in one place” این امکان را به کاربر میدهد که با حرکت ماوس، ببیند که قابلیتهای مختلف در موبایل چگونه نمایش مییابند. اما این صفحه علاوه بر تمام اینها توضیح میدهد که چرا این قابلیت مفید است و به درد کاربر میخورد. البته Fitbit می داند که کاربران تمام این جزئیات را به خاطر نمیسپارند، اما مطمئن است که تمرکز کافی روی تغییری که این محصول در زندگی افراد ایجاد میکند گذاشته. این کار را انصافا استادانه انجام داده. Volkswagen خودروسازی Volkswagen، یک رویکرد تعاملی برای بازاریابی محصول خود برگزیده. بهجای لیست کردن امکانات خودرو، شما را دعوت به فرایندی میکنند که خودروی دلخواه خود را بسازید! وقتی وارد این فرایند میشوید Volkswagen امکانات مختلفی را که میتوانید انتخاب کنید، پررنگ میکند. سپس یک نمایش بصری از تفاوتی که این قابلیت در خودرو ایجاد مکند به شما نشان میدهد. پس میفهمید که این قابلیت چه اثری روی خودرو و قیمت آن خواهد داشت. با اینکه من اصلا قصد خرید خودروی جدیدی نداشتم، اما برای بازی و سرگرمی هم که شده، زمان زیادی را صرف سفارشیسازی خودروی مورد نظرم کردم. چه رنگی میخواهم؟ آیا یک سیستم صوتی پیشرفته خریداری کنم؟ بله درست حدس زدید. این یک راه سرگرمکننده برای برندهاست تا حس بد مشتری به فروشندگان را از بین ببرند. کافی است به آنها اجازه دهیم خودشان مستقلا قابلیتهای مد نظرشان را انتخاب کنند. ضمنا با ارائه یک امکان خیلی خوب، به شما میگوید که نزدیکترین نمایندگیهای فروشی که خودرویی با مشخصات درخواستی شما موجود دارند کدامند؟ ضمنا توجه داشته باشید که آنها صفحه عادی معرفی محصول را همچنان حفظ کردهاند. Seattle Cider کسانی که آبسیب الکلی Seattle را تولید میکنند ادعا میکنند، محصولشان با آنچه تاکنون از این نوشیدنی تجربه کردهاید متفاوت است. بله همچنان این یک صفحه معرفی محصول است. اما انگار که دارید یک داستان را مطالعه میکنید. در ابتدا با عکسهای با رزولوشن بالا به شما امکان انتخاب بین انواع آبسیب میدهد. وقتی با ماوس روی هر محصول حرکت میکنید، به شما میگوید که تفاوت این آبسیب با سایر محصولات در چیست و چه چیزی این محصول را خاص و متمایز میکند. اما بخش مورد علاقه من آن چیزی است که در بخش بعدی میآید: نمایش تعاملی مراحل تولید آبسیب با حرکت ماوس کاربر از ابتدا تا انتها. این یک تجربه جذاب و شگفانگیز در صفحه معرفی محصول میباشد. چرا که صرفا محصول را معرفی نمیکند، بلکه نشان میدهد که محصول از کجا آمده و چطور تولید شده. Orangina این نوشیدنی مرکبات گازدار از سال ۱۹۳۵ تاکنون با عرضه چهار محصول شناخته شده است: آب پرتقال، پرتقال خونی، لیموشیرین و میوههای استوایی. پس چه چیزی صفحه معرفی محصولات Orangina را متمایز میکند؟ برای اولین بار گشتن در این صفحه صرفا سرگرمکننده به نظر میرسد. با حرکت ماوس روی هر محصول، یک انیمیشن اتفاق میافتد. مثلا پرتقال به دو نیم تقسیم میشود. عنوان محصول درشت شده و باکس نمایش محصول تغییر اسیز میدهد. اما نکته جالب این است که برخی از باکسها محصول واقعی این شرکت است. اما باکسهای دیگر، شامل نکاتی راجع به محصول شرکت میباشد. این ایده خوبی است برای جاهایی که تعداد زیادی محصول برای فروش ندارید. نگران نباشید، جاهای خالی را با نکاتی راجع به محصولتان پر کنید. Mango Languages Mango Languages یک تجربه دوستداشتنی زبانآموزی بهوجود آورده. صفحه اصلی بر اساس هریک از تیپهای شخصیتی خریداران (personas) شامل کتابخانهها، مدارس، شرکتها، سازمانهای دولتی و افراد به بخشهای مجزا تقسیم گشته. با کلیک روی دکمه هر بخش کاربر را به صفحه تخصصی خود هدایت میکند. در صفحه مقصد به شکلی شفاف و کاملا جامع مزایای روشهای زبانآموزی این شرکت را برای آن تیپ مشتری بیان میکند. بیایید نگاهی به مثالمان در زمینه راهکار آموزش زبان برای افراد (بهصورت شخصی) بیاندازیم. مانند تمام بخشهای دیگر وبسایت یک احساس مفید و دوستداشتنی بودن نسبت به این برند خواهید داشت. عکس ما نمیتواند احساسی را که سایت به شما میدهد، القاء کند. لطفا خود سایت را مشاهده نمایید. اگر صفحه را اسکرول کنید میبینید که تمام تاکید بر مزیت رقابتی اصلی خدمات این شرکت برای اشخاص و افراد است. همه چیز صفحه در خدمت این شعارهاست: “سادگی” ، “سرگرمکنندگی”، “مفید بودن”. جالب است بدانید این پیامها برای شرکتها یا سازمانها متفاوت است! این یک نمونه عالی از طراحی مبتنی بر پرسوناهای مشتریان است. Minwax Minwax تولیدکننده محصولات مراقبت از مبلمان و کفپوشهای چوبی است. این برند نهتنها صفحهای مرتبط با محصولاتش طراحی کرده، بلکه فراتر از آن به کاربر کمک میکند تا بهراحتی آنچه را به درد کارشان میخورد بیابند. این کار را به کمک بخشی با نام جستجوگر محصول (Product Finder) انجام داده. این بخش مانند یک امتحان عمل میکند. یک سری سوال با پاسخهای چند گزینهای از شما میپرسد. مثلا اینکه: قصد مراقبت از چه چیزی را دارید؟ مبلماندر چوبیکفپوشکابینت آشپزخانه وقتی پاسخ سوالات را دادید، یک لیست از محصولات پیشنهادی به شما نمایش داده میشود. جالبتر اینکه همراه آن کتابچهای از نکات مهم برای استفاده از این محصول متناسب با نیاز شما (مثلا برای کفپوش) تولید شده! البته این شرکت در اینجا هم متوقف نمیشود و حتی ابزارهایی که برای انجام اینکار به آن نیاز دارید را نیز به شما معرفی میکند (مثلا عینک ایمنی، دستکش و کاغذ سمباده). https://www.dadevarzan.com/%D9%86%D9...-%D9%87%D8%A7/
چگونگی بازارسازی محصولات و خدمات جدید گروه بنگاهها- مهتاب رحمتعلی: ارائه محصولات جدید به مشتریان، از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است که آن را از تولید و ارائه محصولات موجود در بازار متمایز میسازد؛ این تفاوتها به ویژه در مرحله خلق و پس از آن در قیمتگذاری و ترفیع این کالاها نمود بیشتری دارد. به نظر میرسد تحلیل دقیق ویژگیها و شرایط بازار و محصول، قائل شدن اولویت بالاتر برای روابط عمومی و ارتباطات مستقیم و استفاده از روشهای قیمتگذاری متناسب با ماهیت این دسته از محصولات، برای کسب موفقیت در خصوص این محصولات ضروری باشد. گروه بنگاهها- مهتاب رحمتعلی: ارائه محصولات جدید به مشتریان، از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است که آن را از تولید و ارائه محصولات موجود در بازار متمایز میسازد؛ این تفاوتها به ویژه در مرحله خلق و پس از آن در قیمتگذاری و ترفیع این کالاها نمود بیشتری دارد. به نظر میرسد تحلیل دقیق ویژگیها و شرایط بازار و محصول، قائل شدن اولویت بالاتر برای روابط عمومی و ارتباطات مستقیم و استفاده از روشهای قیمتگذاری متناسب با ماهیت این دسته از محصولات، برای کسب موفقیت در خصوص این محصولات ضروری باشد. در ادامه چگونگی موفقیت درعرضه محصولات و خدمات جدید مورد تحلیل و بررسی کارشناسان و مدیران بنگاهها قرار گرفته است. راهکارهای ترفیع محصولات مسعود سعادتمند مدیر روابط عمومی گروه سرمایهگذاری مسکن و دانشجوی دکترای سیاستگذاری بازرگانی فعالیتهای بازاریابی، همانند حلقههای یک زنجیر هستند که قدرت این زنجیر به اندازه ضعیفترین حلقه آن است. عدم توجه به هر کدام از فعالیتها و عناصر آمیخته بازاریابی، میتواند کل زنجیره را با خطر شکست مواجه سازد. بر این اساس، توجه به ترفیع (Promotion) محصولات و خدمات جدید، یکی از کلیدیترین نکاتی است که باید در زمان خلق و ارائه این محصولات به بازار مورد توجه قرار گیرد. در سادهترین تعریف، ترفیع شامل کلیه فعالیتهایی است که ارتباط ما را با مشتری برقرار کرده و محصول را به وی معرفی میکند. به عبارت دیگر، ترفیع شامل مجموعه فعالیتهایی است که میزان آگاهی مخاطبان از یک محصول یا سازمان را بالا برده و به عمومیسازی و رشد فروش آن کمک میکند. در ادبیات حوزه بازاریابی، ترفیع عمومیتر و جامعتر از تبلیغات است و علاوهبر آن، شامل فعالیتهای پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش حضوری و بازاریابی مستقیم میشود. ترفیع محصولات جدید، دارای شرایط خاص و ویژهای که با ویژگیهای محصولی که در مرحله دیگری از چرخه عمر خود قرار دارد، در بعضی از نکات تفاوت دارد. در ترفیع این دسته از محصولات، شاید مهمترین نکته، آگاهیبخشی به مخاطبان درخصوص ویژگیهای مثبت محصول است و باید تغییرات ایجاد شده در رفاه یا سلامت فرد در مقایسه با زمانی که این محصول وجود نداشته باشد، تشریح شود. بر این اساس، در ترفیع این دسته از محصولات، باید به نکات زیر توجه کرد: * استفاده حداکثری از ابزارهای روابط عمومی: هر چند ما در ایران اکثرا روابط عمومی را در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی میشناسیم، اما در حقیقت روابط عمومی ابزاری کمهزینه و کارآ برای ترفیع محصولات سازمان است که میتواند تاثیرات مثبت بسیاری در ترفیع محصولات داشته باشد. * تبلیغات آگاهیدهنده: در تبلیغات این دسته از محصولات، لازم است به ماهیت و ویژگیهای محصول جدید اشاره شود. تبلیغات این دسته از محصولات عمدتا باید آگاهیدهنده باشند. در بسیاری از موارد، مشتریان نیاز خود را نمیشناسند و لازم است تبلیغات محصول با هدف ایجاد آگاهی از نیازها انجام شود. * فروش محصولات به صورت حضوری و شخصی: در بسیاری از موارد، تاثیر فردی که به صورت مستقیم و از نزدیک ویژگیها و کارکردهای یک محصول را برای مشتریان توضیح دهد، از تبلیغات بزرگ و پر هزینه بیشتر است. در خصوص محصولات جدید، با توجه به اینکه مشتریان به صورت طبیعی در برابر استفاده از آن دارای مقاومت هستند، این تکنیک بسیار میتواند مفید باشد. با توجه به نکات ذکر شده، برخی از مهمترین اقدامات اجرایی قابل استفاده در این حوزه میتوانند شامل موارد زیر باشند: * اطلاعرسانی در مورد ویژگیها و نکات مثبت و کارکردهای محصول توسط متخصصان؛ بهعنوان مثال در مورد یک محصول غذایی یا دارویی، اعلام نظر رسمی یک پزشک در یک نشریه پر تیراژ یا در صفحات اجتماعی پر بازدید، در مورد محصولات ورزشی اعلام نظر یک متخصص طب ورزشی و... میتواند منجر به ترغیب هر چه بیشتر مردم برای امتحان کردن آن محصول شود. * ایجاد وبسایت و قرار دادن اطلاعات محصول در این وبسایت * برگزاری جشنوارهها و مراسم مختلف بهمنظور آشنایی هر چه بیشتر مخاطبان هدف با ویژگیها و نکات مثبت محصول * استفاده حداکثری از شبکههای اجتماعی بهمنظور اطلاعرسانی به مخاطبان؛ بهمنظور اثرگذاری هر چه بیشتر، برای شرکتهای فاقد وجهه بزرگ و ملی یا جهانی، ایجاد تبلیغات غیر مستقیم و صفحات با ارائه مطالب تخصصی و جذاب در حوزه مورد نظر که مطالب آن به مطالب صفحه رسمی آن شرکت یا محصول مرتبط شده باشد، میتواند بسیار مفید باشد. * تبلیغات مناسب با محتوای آگاهیدهنده در خصوص محصول در رسانههای بالای خط (ATL) * برگزاری گفتوگوهای تخصصی در خصوص محصول در رادیو، تلویزیون و سایر رسانههای مشابه * ایجاد کانترهای ارائه محصول در محلهای پر رفت و آمد و بهویژه محلهایی که مشتریان بالقوه محصول در آن حضور دارند. * حضور در نمایشگاههای تخصصی که مخاطبان هدف محصولات در آن حضور دارند و ارائه توضیحات به مشتریان در این نمایشگاهها * ارسال کاتالوگ محصولات به مشتریان از طریق پست یا سایر روشهای مشابه * تهیه خبرنامههای چاپی و دیجیتال و توزیع آن در جامعه مخاطبان بالقوه محصول * استفاده از چهرههای مطرح ورزشی، هنری، علمی و تخصصی بهمنظور ترغیب هر چه بیشتر مخاطبان به استفاده از محصول جدید * ارائه نمونههای اولیه از محصولات به مشتریان بالقوه بهمنظور درک میزان کارکرد آن برای مشتریان و ترغیب هر چه بیشتر به استفاده از آن * ارائه تخفیفات ویژه برای نخستین مشتریان استفادهکننده از محصول بهمنظور ترغیب هر چه بیشتر مشتریان به تسریع در خرید * مصاحبه با خبرگزاریها، نشریات و برنامههای مختلف تلویزیونی و رادیویی بهمنظور تشریح مزایا و کارکردهای محصول. طبیعتا تمام این موارد، تنها بخشهایی از فعالیتهایی هستند که میتوانند برای ترفیع یک محصول جدید مورد استفاده قرار گیرند. فعالیتهای ترفیعی بسته به بازارها و نوع محصولات، میتوانند کاملا گستردهتر از این موارد اجرا شوند یا محدود به یک یا چند مورد از موارد فوق شوند و برنامهریزی دقیق فعالیتهای ترفیعی در مورد محصولات جدید، جز با درک شرایط و ویژگیهای این محصولات و تحقیقات در خصوص شرایط بازار و رفتار مصرفکنندگان، امکانپذیر نخواهد بود. به عنوان مثال، در خصوص یک محصول نرمافزاری جدید که روی تلفن همراه کار میکند، تهیه ورژنی از نرمافزار که مخاطب بتواند مدت محدودی از آن استفاده کند، میتواند بسیاری از گامهای فوق را کمرنگ یا حذف کند. از سوی دیگر، در خصوص محصولاتی که مشتریان هیچ تصویری از آن ندارند، این فرآیند بسیار پیچیدهتر خواهد بود. روشهای قیمتگذاری امید علیجانی معاون برنامهریزی و امور شرکتهای گروه سرمایهگذاری مسکن امروزه مشتریان در جستوجوی محصولات جدیدتر و پیشرفتهتر هستند و کسبوکارها ناچارند محصولات جدیدی تولید و عرضه کنند که جوابگوی نیازها، سلیقهها و انتظارات مشتریان باشد؛ به همین دلیل هر سازمان به برنامه توسعه محصول جدید نیاز دارد. در بسیاری از صنایع، توانایی توسعه سریع، کارآمد و اثربخش محصول جدید، مهمترین عاملی است که موفقیت کسبوکار را رقم میزند. بهرغم توجه بسیاری که به توسعه محصول جدید مبذول میشود، نرخ عدم موفقیت در مورد پروژههای توسعه محصول جدید همچنان بالا است. براساس بسیاری از برآوردها، بیش از ۹۵ درصد از کل پروژههای توسعه محصول جدید نمیتوانند به یک بازده اقتصادی دست یابند. یافتن پاسخ برای این سوال که چه عواملی باعث برتری برخی شرکتها در معرفی محصولات جدید به بازار میشود و چرا هنوز نرخ شکست در پروژههای توسعه محصول بالا است، ذهن اکثر محققان و پژوهشگران این حوزه را به خود مشغول کرده است. بیشک یکی از دلایل اصلی شکست پروژههای توسعه محصول جدید، ضعف و غفلت در اتخاذ استراتژیهای صحیح در حوزه قیمتگذاری است که در این نگارش به آن میپردازیم. محصول و خدمت جدید؛ قیمتگذاری، استراتژی قیمتگذاری مساله اصلی هر زمان که صحبت از طراحی و ارائه یک محصول جدید به میان میآید، در کنار آن تدوین آمیخته بازاریابی متناسب با محصول طراحی شده بهصورت یک اقدام الزامی ظاهر میشود. اهمیت این مساله تا آنجاست که مدام تاکید میشود قبل از اعلان عمومی عرضه محصول، باید برنامهریزی دقیق برای عناصر محصول، کانال توزیع، پیشبرد فروش و قیمت صورت گرفته باشد. از بین عوامل مطروحه (که ۴p یا آمیخته بازاریابی نامیده میشوند)، قیمت، به علت ارتباط مستقیم با میزان درآمد و سودی که میتواند برای کسبوکار به همراه داشته باشد، بهعنوان مهمترین عامل تلقی میشود و این در حالی است که معمولا این بُعد از محصول کمترین زمان را در برنامهریزیهای مدیران بازاریابی به خود اختصاص میدهد. علت این امر را میتوان ساده انگاشتن فرآیند قیمتگذاری توسط مدیران و در نتیجه غافل بودن از تبعات بلندمدت آن دانست. به کرات دیده شده است که محصولات بهطور مطلوب طراحی شده و در کانال مناسب فروش به همراه تبلیغات گسترده عرضه میشود، با وجود این عدم برنامهریزی مناسب در قیمتگذاری و عدم تناسب آن با جایگاه محصول در مقایسه با رقبا، در نهایت به شکست محصول منجر شده است. این همان مشکل اساسی است که مخاطرات بسیاری را برای کسبوکارهای مختلف ایجاد کرده است. اهداف قیمتگذاری محصولات و خدمات جدید هدف کسبوکارها از قیمتگذاری بسیار متنوع است، اما آنچه مسلم است این است که انتخاب هدف در نهایت استراتژی شرکت در خصوص قیمتگذاری را تعیین خواهد کرد. بر این اساس لازم است شرکت دانش کاملی نسبت به ویژگیهای محصول و بازاری که قرار است محصول یا خدمت در آن ارائه شود داشته باشد. علاوهبر این باید توجه داشت هدف قیمتگذاری در بازار پویای امروز باید بهصورت دورهای مورد بازبینی قرار بگیرد و مطابق با شرایط جدید بازار اصلاح و تعدیل شود. در ادامه اهداف متنوع کسبوکارها از قیمتگذاری به همراه توضیحات مختصر پیرامون هر یک ارائه شده است. 1) پوشش بخشی از هزینهها در صورتی که شرکت منابع درآمدی زیادی دارد میتواند برای یک محصول جدید کیفیت بالا به همراه قیمت مناسب را در نظر داشته باشد؛ این باعث میشود رقبا که منابع درآمدی دیگری نداشته و باید صرفا از محصولات خود سود لازم را کسب کنند توان رقابت با قیمت شرکت را نداشته باشند. 2) حداکثرسازی حاشیه سود زمانی که محصول یا خدمت شرکت در گروه محصولات لوکس جای گرفته و در مقیاس پایین به بازار عرضه میشود هدف باید کسب بیشترین سود برای تعداد محدود محصولات ارائه شده باشد. 3) حداکثرسازی سودآوری تفاوت این هدف با هدف قبلی در این است که در اینجا هدف کسب بیشترین سود برای محصولی است که محدودیتی در عرضه آن به بازار وجود ندارد. بنابراین میتوان با فروش حجم بسیار بالایی از یک محصول با حاشیه سود کم، در نهایت سودآوری بالاتری را نسبت به فروش تعداد محدودی محصول با حاشیه سود بالا به دست آورد. 4) حداکثرسازی درآمد در اینجا تنها به کسب بیشترین درآمد بدون در نظر داشتن سود توجه میکنیم. این روش برای جذب حداکثر تعداد مشتریان در بازه زمانی کوتاهی از معرفی یک محصول یا خدمت جدید، کاربرد دارد. 5) رهبری کیفیت این رویکرد با هدف ارائه سیگنالها و علائم مناسب به مشتریان نسبت به با کیفیت بودن محصول جدید مورد استفاده قرار میگیرد. 6) حداکثرسازی فروش زمانی که هدف شرکت کاهش هزینهها از طریق تولید در مقیاس انبوه باشد این نحوه هدفگذاری مناسب است. 7) عدم تغییر در شرایط بازار زمانی که شرکت قصد ارائه محصول و خدمت جدیدی را در بازار دارد و به دنبال دوری از هرگونه جنگ قیمت و آشوب در بازار است، میتواند این هدف را دنبال کند. 8) بقا در شرایط رکود یا زمانی که کسبوکار وضعیت مناسبی ندارد یک محصول یا خدمت جدید در کوتاهمدت ممکن است تنها جهت بقای شرکت ارائه شود و کسب سود در شرایط فعلی مدنظر نباشد. زمانی که شرایط رکود به اتمام رسید میتوان هدف قیمتگذاری را با توجه به شرایط جدید تغییر داد. روشهای قیمتگذاری محصولات و خدمات جدید روشهای مختلفی که برای قیمتگذاری استفاده میشوند در نهایت به هدف کسبوکار بستگی دارد. در مجموع برای محصولات جدید ۴ روش قیمتگذاری به شرح زیر وجود دارد که نسبت به سایر روشها از محبوبیت بیشتری برخوردارند: 1) قیمتگذاری بر مبنای هزینه قیمتگذاری بر مبنای هزینه روشی سنتی جهت قیمتگذاری است که برای محصولات جدید نیز قابلیت استفاده دارد. در این روش شرکت هزینه محصول خود را محاسبه و مقدار مشخصی سود را به آن اضافه میکند. 2) قیمتگذاری بر مبنای بازگشت سرمایه در این روش شرکت به دنبال رسیدن به مقدار مشخصی از سود سرمایهگذاری انجامشده خویش است. از این رو قیمتگذاری به نحوی انجام میگیرد که این هدف را محقق سازد. 3) قیمتگذاری بر مبنای ارزش امروزه بیش از اینکه ارائه محصول یا خدمت مهم باشد، انتقال ارزش به مشتریان حائز اهمیت است. در این رویکرد باید براساس ارزشی که محصولات رقبا برای مشتریان ایجاد میکنند، محصول خود را قیمتگذاری کرد. 4) قیمتگذاری روانشناختی این روش به دنبال ارائه سیگنالهایی همچون «کیفیت» یا «ارزش قائل شدن برای پول» از طریق محصول جدید به مشتری است به طوری که در نهایت مشتری محصول شرکت را ارزشمند تلقی کند. جمعبندی به یاد داشته باشید که در قیمتگذاری محصولات و خدمات جدید لزوما از یکی از روشهای ذکر شده استفاده نمیشود، بلکه ممکن است از چند روش همزمان استفاده شود. بهعنوان مثال زمانی که شما قیمتی را بر اساس هزینه محصول انتخاب میکنید، مطمئنا قیمتهای رقیب را نیز در نظر گرفته (قیمتگذاری بر اساس ارزش) و علاوهبر آن ممکن است قیمت را به نوعی انتخاب کنید که کیفیت بالای محصول شما را در اذهان مصرفکنندگان تداعی کند (قیمتگذاری روانشناختی). در نهایت باید توجه داشت که اهداف قیمتگذاری به همراه استراتژیهای موجود برای آن، دو مفهومی هستند که قیمت محصولات و خدمات جدید را مشخص میسازند؛ به عبارت دیگر پس از اینکه شما اهداف قیمتگذاری خود را مشخص کردید لازم است برای رسیدن به آن استراتژی مناسب قیمتگذاری را نیز اتخاذ کنید. استراتژیهای قیمتگذاری مختلف میتواند در شرایط مختلف بهکار گرفته شود؛ به عنوان مثال ممکن است شما محصول جدیدی را ۶ ماه پیش با هدف بقا به بازار ارائه کرده باشید، اما در حال حاضر با توجه به خروج بازار از رکود و افزایش تقاضا برای محصول، بخواهید قیمت خود را تغییر دهید بنابراین میتوانید هدف خود را از بقا به حداکثرسازی سود انتقال دهید. الگوهای خلق و توسعه سحر محرابی پژوهشگر اقتصادی امروزه در بسیاری از صنایع، توسعه محصول موفقیتآمیز و تجاریسازی محصولات جدید بهعنوان مشخصه اصلی مزیتهای رقابتی پایدار در کسبوکارها بیان میشود. از طرفی توسعه و رشد شرکتها و سازمانها به توانایی آنها در معرفی محصولات جدید در طول دورههای متفاوت اقتصادی وابسته است. به نحوی که مقوله موفقیت در ارائه محصولات جدید به بازارهای هدف، به موضوعی حائز اهمیت برای مدیران و مالکان این کسب وکارها بدل شده است. به دنبال این مساله، شاهد این هستیم که در کسبوکارهای مختلف میل روزافزون به توسعه و تولید محصولات جدید و عرضه تجاری و موفقیتآمیز آنها به بازار، باعث کوتاهتر شدن منحنی عمر محصولات و حرکت از تولید انبوه به سفارشی شده است. این مهم، شناخت الگوهای کارآمد توسعه محصول و خدمت به مشتریان را بیش از پیش ضروری ساخته و به سیاستگذاران و برنامهریزان شرکتها و موسسات کمک خواهد کرد تا با دیدی بازتر به تدوین استراتژیهای رقابتی بپردازند. از طرفی تکیه بر مدلهای معتبر جهت توسعه محصولات و خدمات، ریسک حاصل از انتخاب و اجرای استراتژیهای توسعه را کاهش خواهد داد. محصول جدید؛ خدمت جدید، الگوهای توسعه محصول و خدمت اکثر شرکتها امروزه بیش از هر زمان دیگرى دریافتهاند که صرفا تکیه و اعتماد به اهرمهاى رقابتى سنتی مثل افزایش کیفیت، کاهش هزینه و تمایز در ارائه محصولات و خدمات کافى نیست و درعوض مفاهیمی مثل سرعت و انعطافپذیرى در رقابت، نمود قابلتوجهی پیدا کردهاند و گرایش به سمت ارائه محصولات و خدمات جدید به بازار، خود دلیل موجه این تغییر نگرش است. بر این اساس، توجه به توسعه محصول و خدمت جدید تا آنجا پیش رفته است که آن را یک راهبرد اختیاری نمیدانند و بهدلیل تغییرات بسیار سریع محیط خارجی و در نتیجه کوتاهتر شدن چرخه عمر محصول، افزایش رقابت در بازارها و سرعت زیاد نوآوریهای فناوری و... آن را در زمره الزامات فعالیت خود قرار میدهند. از طرفی متغیر بودن قوانین رقابتی در دنیاى کسبوکار، اهمیت خاصی به فرآیند ارائه محصول و خدمت جدید به بازار داده است. این فرآیند که باید با چاشنی دیگر ابزارهای آمیخته بازاریابی تقویت و به بسته پیشنهادی ارزش تبدیل شود نقش اساسی در بهرهبرداری بهموقع از فرصتهای بازار دارد. چراکه دغدغه سازمانها در این زمینه توانایی پاسخگویی سریع به نیاز مشتریان، تطبیق پیشنهادات ارزشی با نیازهای شناساییشده، وجود فازها و سنجههای مناسب بابت پیگیری تحقق اهداف، اطمینان از حرکت اصولی در مسیر یاد شده و همچنین اثربخشی در تخصیص منابع است. به عبارتی امروزه شرکتهایی در دستیابی به اهداف خویش موفق عمل میکنند که ضمن شناسایی مستمر نیازهای مشتریانشان، رویکردهای مناسب و بهینه بهمنظور توسعه محصولات جدید اتخاذ کرده و در نهایت در جهت ارضای نیازهای مشتریان به شکلی خلاقانه، نوآورانه و با کمترین هزینه ممکن اقدام کنند. بر این اساس، آنچه مسلم است این است که مقوله موفقیت در ارائه محصولات جدید به بازارهای هدف، موضوعی حائز اهمیت برای مدیران و مالکان کسبوکارهای مختلف است. با مدنظر قرار دادن شرایط رقابتی که بنگاههای اقتصادی را احاطه کرده است، توسعه محصولات جدید تنها راه بقای سودآوری برای آنان محسوب میشود. از سوی دیگر، یافتن پاسخ برای این سوال که چه عواملی باعث برتری برخی شرکتها در معرفی محصولات جدید به بازار میشود و چرا هنوز نرخ شکست در پروژههای توسعه محصول بالا است، ذهن اکثر محققان و پژوهشگران این حوزه را به خود مشغول کرده است. فارغ از تمام مسائل، آنچه مسلم است این است که بهدلیل ایجاد تغییرات سریع در وضعیت رقبا، تکنولوژی و تمایلات مشتریان، سازمان نمیتواند همواره به محصولات موجود خود تکیه کند. مشتریان در جستوجوی محصولات جدیدتر و پیشرفتهتر هستند و سازمانها ناچارند محصولات جدیدی تولید و عرضه کنند که جوابگوی نیازها، سلیقهها و انتظارات مشتریان باشد؛ به همین دلیل هر سازمان به برنامه توسعه محصول و خدمت جدید نیاز دارد. از طرفی متغیر بودن قوانین رقابتی در دنیای کسبوکار، فرآیند ارائه محصول جدید به بازار را بسیار با اهمیت کرده است. تمامی موارد اشاره شده در بالا دلیلی است بر نیاز شرکتها به اندیشیدن در این خصوص و تلاش جهت دستیابی به الگوهای کارآمد برای توسعه محصول و خدمت جدید برای مشتریان خویش. بنابراین امروزه شرکتها بهمنظور پاسخگویی هرچه بهتر به نیازها، خواستهها و ترجیحات مشتریانشان، انطباق با شرایط بازار و مقابله با سیاستهای رقبا، بهرهبرداری از قابلیتهای داخلی و استفاده از فرصتهای بازار و افزایش سود در کنار رضایتمندی مشتریان، نیازمند طراحی و تدوین الگویی بهمنظور ارائه محصولات و خدمات جدید هستند. از این رو در این نگارش به مبحث توسعه محصول و خدمت جدید پرداخته و درصددیم مروری مختصر بر مباحث پیرامون این عناوین و برخی از مهمترین و معتبرترین مدلهای ارائه شده در این زمینهها داشته باشیم. شاخصهای کلیدی موفقیت در توسعه محصول و خدمت جدید محققان مختلف طی تحقیقات خود به برخی از مهمترین شاخصهای موفقیت در فرآیند توسعه محصول و خدمت جدید اشاره کردهاند که اهم آنها عبارت است از: برنامهریزی منطقی / شبکههای ارتباطاتی / حل منظم مسائل / توجه به ویژگیهای بازار در موقعیتهای محیطی / فرآیند ساختارمند توسعه محصول و خدمت جدید (نظیر راهبرد شفاف، راهبردها و برنامههای عملیاتی) / اهداف مشخص / تعریف محصول / دیدگاه بلندمدت (داشتن برنامه برای آینده) / رهبران قوی و توانمند / درک و اطلاع از بازار / پشتیبانی از بازار / پشتیبانی مدیریت ارشد / دخیل بودن مشتری در فرآیند و اهمیت دادن به وی. از طرفی «سوانپورن و اسپیث» نیز در سال 2010 در زمینه عوامل موفقیت توسعه محصول و خدمت جدید تحقیق دیگری را در صنایع غذایی تایلند انجام دادهاند که طی مطالعات آنها 15 عامل اساسی استخراج شد. این عوامل در چهار طبقه کلی به شکل زیر جای میگیرند: - استفاده از تحقیقات بازار در ارزیابی نمونه محصول، در هدایت طرحهای تحقیق و توسعه، قبل از شروع طرحهای تحقیق و توسعه و در تعیین جایگاه و قیمتگذاری (تحقیقات بازاریابی)؛ - تسهیم دانش در داخل تیم و در سطح تیمها، توانایی پیگیری اطلاعات محصولات جدید، ارتباطات غیررسمی در طول فرآیند کار، تمرکز ایدههای محصول، خدمت و ارزش جدید بر روی شایستگیهای شرکت (اطلاعات و ارتباطات)؛ - اعلام محصول و خدمت جدید بهعنوان شایستگی سازمانی، تعهد و حمایت مدیریت ارشد از پروژههای توسعه محصول و خدمت جدید، داشتن برنامه برای توسعه محصول و خدمت جدید و ابزاری برای سنجش آن در سازمان (برنامهریزی و راهبرد محصول و خدمت جدید)؛ - ارتباط با زنجیره تامین سازمان (حلقههای عرضهکنندگان). https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D...AF%DB%8C%D8%AF
شرکتها ابتدا باید بازار هدف را شناسایی کنند سپس به سراغ بخش بازار و مشتریان بروند. پس از آن شرکتها به دنبال توسعه محصولات میروند که ممکن است به اصلاح یا ساخت یک محصول بیانجامد. پیشنهادات برای خرید یک محصول هر ساله افزایش مییابد، زیرا مصرفکنندگان به دنبال انواع بیشتری از محصولات هستند. شرکتهایی که قادر به تولید محصولات جدید نیستند، از رقابت خارج میشوند و از عواقب آن رنج میبرند. شرکتها نه تنها از سوی رقبا، بلکه نیازهای مصرفکننده، فناوری و چرخه عمر محصولات با خطراتی مواجه هستند. توسعه محصولات جدید چالشهایی را به همراه دارد. تحقیقات نشان میدهد که 95 درصد از محصولات جدید در ایالاتمتحده شکست میخورند و در اروپا نرخ شکست 90 درصد است. برای حمایت از توسعه محصول جدید بکارگیری راهبرد سازمانی مفید است. شرکتهای شاخص باید مقداری از منابع مالی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهند. دیگران به کارمندان خود امکان اختصاص مقدار مشخصی از زمان را در توسعه محصول جدید میدهند. سپس، شرکتها باید روند توسعه را سازماندهی کنند. این امر میتواند توسط مدیران با تجربه در توسعه محصول و یا توسط تیمی از بخشهای مختلف شرکت دارای توانایی توسعه محصولات، انجام شود. امروزه، شرکتها روند مرحلهای را برای توسعه محصول دنبال میکنند. 1. مرحله اول تولید ایده است به دنبال جستجو برای محصولات جدید است. شرکتها توجه ویژهای به نیازها و تقاضاهای مشتری در تصمیمگیری در مورد محصول جدید دارند. تولید ایده میتواند با مطالعه محصولات رقیب انجام شود. شرکتها سعی میکنند که یاد بگیرند که چرا محصول رقیب مورد پسند مصرفکننده واقع میشود و یا مشتریان بیشتری متقاضی آن محصول هستند. همچنین شرکتها برای تولید ایده به مدیریت برتر نگاه میکنند. به عنوان مثال، استیو جابز در شرکت اپل به طور فعال در تولید ایده شرکت میکرد. گروههای تحقیقاتی شامل دانشمندان، دارندههای ثبت اختراعات، کالجها و دانشگاهها نیز به عنوان اساسی برای تولید ایده خدمت میکنند. 2. مرحله دوم غربالگری ایده است. همه ایدههای جدید پیشنهادشده را نمیتوان به محصولات تبدیل کرد. شرکتها ایدهها را به سه دسته ایده متقاعدکننده، ایدههای حاشیهای و ردشونده تقسیمبندی میکنند. ایدههای متقاعدکننده توسط کمیته غربالگری برای مرحله بعدی آماده میشوند. یکی از خطاهای رایج، تشویق به یک ایده تجاری غیرقابلاعتماد است. بنابراین، در طول فرآیند غربالگری، احتیاطهای اضافی ضروری است. 3. مرحله سوم، زمانی آغاز میشود که ایدهها به سوی فرآیند توسعه حرکت میکنند. در اینجا، ایده محصول به چندین مفهوم محصول تبدیل شده است. از چندین مفهوم محصول، آن موردی که مناسب به نظر میرسد، در برابر رقبا قرار میگیرد تا استراتژی بازاریابی و موقعیتبندی نهایی شود. مفهوم محصول به یک گروه متمرکز از مشتری به صورت نمونه اولیه معرفی میشود تا واکنش آنها بررسی شود. 4. مرحله چهارم شامل ایجاد استراتژی بازاریابی برای محصول جدید است. استراتژی بازاریابی شامل ارزیابی اندازه بازار، تقاضای محصول، پتانسیل رشد، تخمین سود در چند سال اول است. استراتژی بازاریابی بیشتر با راهاندازی محصول، انتخاب کانال توزیع و الزامات بودجه برای سال اول، سرو کار دارد. 5. مرحله پنجم شامل توسعه مدل تجاری حول محصول جدید است. مدلهای تجاری با برآورد فروش، تعداد دفعات خرید و ماهیت تجارت آغاز میشود. برآورد بعدی هزینه شامل تولید و توزیع محصول جدید است. در این مبنا، برآوردهای سود بدست میآیند. 6. مرحله ششم شامل تولید واقعی محصول جدید میشود. در اینجا از نمونه اولیه تا محصولات نهایی تولید میشود. تصمیمات از نقطه نظر عملی گرفته میشود که آیا ادامه تولید از لحاط فنی و تجاری امکانپذیر است یا خیر. اگر تجزیهوتحلیل نشاندهنده عدم تناسب هزینه و برآورد باشد، پروژه میشود. 7. مرحله هفتم شامل آزمایش بازار محصول جدید است. محصول جدید با نام تجاری، بستهبندی و قیمت برای جذب فضا در ذهن مصرفکننده آماده است. 8. مرحله هشتم شامل ارائه محصول در بازار هدف است که توسط برنامه بازاریابی و استراتژی مناسب انجام میشود. این مرحله فاز تجاریسازی نامیده میشود. معرفی محصول جدید لازمه بقای هر شرکت است. شرکتهایی که با نرخ بسیار کم شکست مواجه هستند باید از یک فرایند علمی برای تولید پیشنهادات جدید بازار استفاده کنند. منبع http://www.managementstudyguide.com/...nt-process.htm فرآیند توسعه محصول – توسعه پیشنهادات بازار جدید | برنامه تجاریسازی فناوری نانو
۱۰ روش برندسازی برای شرکت کوچک شما۱۰ روش برندسازی ; روش برندسازی در شرکت ها به بزرگی و کوچکی اونا مربوط نمی شه و لازم هست تا بدونید که برندسازی برای هر دو نوع شرکت بسیار با اهمیت هست. اما در این میان خیلی از شرکت های بزرگ سعی می کنن روندی مثل شرکتهای کوچک پیش بگیرن تا همایت مردم رو نسبت به خودشون جلب کنن. در این مقاله سعی دارم تا ۱۰ روش برندسازی برای کسب و کارهای کوچک رو از دید دان ایزینگ از شرکت میس تری عنوان کنم. عده زیادی از صاحبان مشاغل می دونند که یکی از کار های واجب برای هر کسب و کار برندسازی در اون کسب و کار هست، ولی اکثرا علت این کار رو نمی دونن. اونا فقط می دونن که بین کس و کار موفق و برند سازی رابطه مستقیم وجود داره و دوست دارن که یک برند برای خودشون بسازند تا موفق شوند و همین طور اون ها اعتقاد دارن که برند سازی فقط درست کردن لوگو و چطور جلوه دادن کسب و کار نیست. ولی فقط عده کمی می دونن که موضوع اصلی برای هر کسب و کار موفق برندسازی برای اون کسب و کاره!!! یعنی اینقدر این موضوع توی هر کسب و کاری با اهمیت هست که به جای اسم اون کسب و کار می تونید از برند اون کسب و کار استفاده کنین. این گونه بازاریابی موفق خواهد بود. شما با درست کردن یک برند می تونید کسب و کارتون رو برای مخاطبانتون تعریف کنید و این برند به نوعی هویت کسب و کار محسوب می شه و فراموش نکنید که برندسازی هسته هر کسب و کار هست نه اینه تصویر نمایش ار هر کسب و کار. امروزه مخاطبان هر کسب و کار خیلی با هوش عمل می کنن و می بینند که شرکت ها برای نمایش هر چه بهتر خود چگونه عمل می کنند و این عملکرد باید به گونه ای شفاف باشد که جای ابهامی نداشته باشه. یک برند استراتژیک مثل برقراری یک رابطه احساسی دونفر است. موقعی که همه مخاطبان با یکدیگر در تماس باشند تبادل عقاید پیش می آید آنها در مورد برند محبوبشان با هم صحبت می کنن و این باعث فروش بیشتر برای آن برند می شود و خود نوعی تبلیغات دهان به دهان است و میزان وفاداری مشتریان را بالا می برد. همینطور این نوع تبلیغات از قیمت فروش شما هر چند به نسبت رقبا بالاتر، دفاع خواهد کرد و خود توجیهی متقاعد کننده برای مشتریان است، باعث رشد و توسعه در کسب و کار شما می شه. معرفی ۱۰ روش برندسازی موفق برای شرکت شما ۱- برای خود یک برند تعریف کنین. به موارد خدمات و محصولات و جایی که در بازار دارند توجه کنین و سعی کنین از دیگاه مشتری به مسائل نگاه کنین و درک کنید که اونا چه نگرانی هایی در هنگام خرید دارن. دقت کنین هر هویتی که برای کسب و کارتان دارید باعث رش و توسعه برای شما می شود. ۲- سعی کنید موقع برندسازی به جای مشتری ها خودتونو قرار بدین. هر نفر برای خودش یک شخصیت مجزا دارد که از یک سری باور و اعتقاد تشکیل شده و با توجه به همین موضوع مشخص می شه که ما چه هستیم و با چه کسانی در ارتباط هستیم. همین باورها شخصیت ما را می سازه و باعث عکس العمل های مختلف در شرایط مختلف می شه. الببه برای هر فرد این موضوع یک موضوع احساسی به حساب می آید که خودشون در آن دخیل نیستن، اما در موضوع برندسازی یک امر واجب به حساب می آید. ۳- سعی کنین مواردی که در کسب و کار شما دخیل است را پیدا کنین و هدف اصلی و باورهای خود را مرور کنین. افراد مشهور در زمینه فعالیتتان را شناسایی کنین. با در نظر گرفتن این موارد می تونید یک جایگاه احساسی برای برند خودتون تعریف کنین و یک کاراکتر برای برندتون خلق کنین. ۴- یک هدف گذاری طولانی مدت برای ارتباط با مشتریان خود انجام بدین. البته حواستان باشد که انتظار مخاطبان را تا حدی که نمی توانید مسئولیت قبول کنید بالا نبرید تا بدقول شوید. صداقت داشته باشین تا مخاطبان به شما اعتماد کنن تا هویت کسب و کارتان حفظ شود. همواره اهداف کسب و کارتان را به خاطر آورید و سعی کنین تا به آن اهداف نزدیکتر شوید. ۵- به صورت یکنواخت و با تن صدایی مصمم با مشتریان صحبت کنین تا هویت برندتان مستحکم شود تا بتوانید سطح توقع مشتریان را کنترل کنین و ارائه محصول آسان تر شود . ۶- مطالب تکراری برای مشتریان نگوید، در هنگام ارائه محصول سعی کنید از پیام های کلیدی با ماهیت یکسان استفاده کنین. ۷- مقلد برندهای معروف نباشین و از خود خلاقیت به خرج بدین و برای خود یک هویت مستقل تفریف کنین. تا با این کار باعث جذب مشتریانی که به دنبال محصولات و خدمات با اصالت هستن، شوید. ۸- از خود خلاقیت نشان دهید و بر روی موضوعات پافشاری کنید. عموم برندهای خیلی معروف دارای قوانین دست و پاگیری هستند که مشتریان از عدم داشتن انعطاف در این قوانین ناراضی اند. سعی کنید از این دست قوانین دوری کنید. ۹- در هنگام روبرو شدن با مخاطبانتان از نام تجاری کسب و کارتان استفاده کنین و برای برند خود غرور داشته باشید سعی کنید در زمان عرضه محصولات با بکار گیری خلاقیت و بدون بالا بردن قیمت ها و استفاده از تبلیغات یک جای محکم و استوار برای برند خود در بازار ایجاد کنین. ۱۰- بدانید که چاپ لوگو بر روی همه محصولات و سری خدمات منسوخ شده است و برندسازی برای هر کسب و کار آینده ای جذاب را رغم می زند و با اهمیت دادن به مخاطبانتان می تونین تمامی چالش ها و دغدغه ها را از میان بردارید و همین کار باعث کشف برند شما از سمت مخاطبانتان می شه و همه آنها دانسته هایشان را با هم در میون می ذارن. معرفی 10 روش برندسازی برای شرکت کوچک شما | پارک بازاریابی ایران
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن