ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    1,079
    116
    نوشته های وبلاگ
    4
    مدیر سایت

    معرفی استارتاپ می بریم -

    خودتان و استارت‌آپی که راه‌اندازی کرده‌اید را معرفی کنید؟
    من حامد لشگری هستم و استارت‌آپی که ما راه‌اندازی کرده‌ایم، می‌بریم نام دارد. استارت‌آپ می‌بریم در واقع یک استارت‌آپ اشتراک مسیر است. ما روزانه مسیرهای مشخصی را با خودرو یا پیاده طی می‌کنیم. ما در می‌بریم مسیرهایی که افراد بصورت روزانه از آن عبور می‌کنند را دریافت می‌کنیم و بر اساس یک الگوریتم هوشمند افرادی که در یک مسیر تردد می‌کنند به یکدیگر پیشنهاد داده می‌شوند. این افراد می‌توانند با یکدیگر قرار ملاقات بگذارند و بنابر میل خودشان با یکدیگر همسفر شوند. در واقع هدف اصلی ما اختصاص دادن صندلی‌های خالی خودروها به افرادی است که در همان مسیر تردد می کنند.

    استارت‌آپ می‌بریم از چه سالی فعالیت خود را شروع کرده است؟
    می‌بریم به تازگی راه‌اندازی شده است و شروع فعالیت این کسب‌وکار از اسفند سال گذشته آغاز شد اما راه‌اندازی وب‌سایت و تولید اپلیکیشن زمان بیشتری به طول انجامید.

    پیش از راه‌اندازی کسب‌وکار خودتان چه تحقیقاتی در فاز مطالعاتی انجام دادید؟
    در فاز اول از آنجایی که من به تنهایی این کسب‌وکار را انجام دادم، متاسفانه تحقیقات بازاری مشخصی انجام نشد اما از حدود سه ماه پیش با اضافه شدن دو نفر جدید به تیم بعنوان موسس، در واقع فاز جدیدی از تحقیقات انجام شد.

    چگونه این افراد جدید را برای شراکت در این کسب‌وکار که ممکن است در سال‌های نخست هم فاز درآمدی نداشته باشد، متقاعد کردید؟
    من همیشه معتقد هستم که افراد برای ورود به یک موضوع باید به آن علاقه‌مند باشند. این دوستان هم خوشبختانه به موضوع این کسب‌وکار علاقمند بودند و مشکلی در این زمینه نداشتیم.

    در هنگام عرضه این محصول به بازار از کجا اطمینان داشتید که بازار آماده پذیرش این کسب‌وکار است؟
    حدود سه ماه پیش که تیم اصلی ما شکل گرفت، ما به شکل حضوری از افراد تحقیق کردیم و با توضیح شرایط موجود و ویژگی‌های این سرویس، نظرات افراد را دریافت کردیم. در میان سوالاتی که مطرح می‌کردیم، پرسش‌های اصلی مانند چقدر برای این سرویس هزینه خواهید کرد؟ تا چه میزان دیرتر رسیدن را تحمل خواهید کرد؟ یا پرسش‌های کلیدی دیگری که ممکن است برای مخاطبان وجود داشته باشد را مطرح کردیم.

    در زمان پرسش و پاسخ از مخاطبان آیا به این نتیجه رسیدید که لازم است روی قشر دیگری از مخاطبان تمرکز کنم؟
    هنگامی که می‌بریم شروع به کار کرد، ما دسترسی گسترده‌ای را به مخاطبان ارایه کردیم و همه افراد می‌توانستند مسیرهای دلخواه خودشان را در آن ثبت کنند اما با انجام مصاحبه‌ها متوجه شدیم که مشتریان خیلی پراکنده هستند و به این نتیجه رسیدیم که دسترسی‌ها را محدودتر کنیم. در شرایط حاضر مخطبان ما فقط کارمندان و دانشجویان هستند یعنی افرادی که بصورت مستمر یک مسیر مشخص را در طول هفته طی می‌کنند.

    چگونه موفق به جذب نخستین مشتریان خود شدید و در شرایط فعلی فرآیند جذب مشتری چگونه است؟
    نخستین مشتریان سرویس ما از دوستان و آشنایان بودند که نظرات خودشان را در خصوص سرویس و گزینه‌های در دسترس ارایه می‌کردند اما اکثر افرادی که به سرویس ما مراجعه می‌کنند از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند.

    برای تامین سرمایه می‌بریم چه فعالیت‌هایی را انجام داده‌اید؟
    من پیش از راه‌اندازی استارت‌آپ می‌بریم، کارمند بودم و مقداری سرمایه اولیه برای راه‌اندازی این استارت‌آپ داشتم. از آنجایی که بخش برنامه‌نویسی این سیستم را خودم انجام می‌دهم تا کنون هزینه سنگینی برای این استارت‌آپ پرداخت نکرده‌ایم و فکر می‌کنم در آینده هم هزینه‌های زیادی نداشته باشیم.

    برنامه درآمدی استارت‌آپ می‌بریم چگونه است؟
    ما فرض را بر این گرفته‌ایم که افرادی که ماشین خودشان را در اختیار سایر افراد این سامانه قرار می‌دهند، مسافر بر نیستند و در سطح متوسط به بالا قرار دارند. بنابراین تصمیم گرفتیم میزان مشخصی از مبلغی که مسافران باید به راننده پرداخت کنند، را بعنوان کارمزد دریافت کنیم.
    می‌بریم: http://mibarim.ir
    مصاحبه «مرکز توانمندسازی و تسهیل‌گری کسب‌وکارهای نوپای فاوا» با می‌بریم که با همکاری تک‌تاکس در دومین همایش شهر هوشمند تهیه شده است.
    نمایشگاه جانبی دومین همایش شهر هوشمند با حضور ۱۴ استارت‌آپ در حوزه خدمات شهری و عمومی برگزار شد و کسب‌وکارهای نوپا توانستند از این فرصت جهت ارتباط با شرکت‌های بزرگ و سازمان‌های دولتی استفاده کنند. غرفه استارت‌آپ‌ها در این نمایشگاه به دنبال همکاری دبیرخانه دومین همایش شهر هوشمند و مرکز توانمندسازی و تسهیل‌گری کسب‌وکارهای نوپای فاوا برپا شد و کسب‌وکارهایی در حوزه‌های حمل‌ونقل، سلامت، امنیت، مدیریت ساختمان، تبلیغات،‌ واقعیت افزوده و گردشگری در آن حضور داشتند.

    ۰۲۱۲۸۴۲۶۷۸۴




    تماس اضطراری

    امیرحسین حسینی پژوه

    ۰۹۱۰۰۰۴۸۲۱۰





    حامد لشکری

    ۰۹۳۵۸۶۹۵۷۸۵








  2. #2
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    می‌بریم، شاید وقتی دیگر


    ماسک‌های سیاه شیمیایی به صورتمان زار می‌زند. میان میدان ونک ایستاده‌ایم. از پشت ماسک به چهره‌های بهت زده مردم نگاه می‌کنیم. تحریم‌های جدید، غم نان، دغدغه اضافه کاری این ماه، مهمانی اجباری آخر هفته، قیمت دلار، گران شدن سفرهای خارجی، رجیستری و بالا رفتن قیمت وسایل الکترونیکی. و ما در این میان سعی می‌کنیم بگوییم «هوای شهرتان را آلوده نکنید» یا می‌خواهیم به زبان مریخی بگوییم «به جای تک سرنشینی همسفرهایتان را پیدا کنید». بعضی‌ها تراکت‌ها را از دستمان می‌گیرند اولش ابراز علاقه می‌کنند اما بعد که یاد بدبختی‌های روزانه‌شان می‌افتند مثل رونده‌هایی تسخیر شده به راهشان ادامه می‌دهند. مردمی که دغدغه ذهنی‌شان تنها این است که از مهلکه جان سالم به در ببرند نه اینکه چطور با فناوری اطلاعات زندگی با کیفیت تری داشته باشند.
    می‌بریم کار خودش را با دو فاندر از اردیبهشت ۹۵ آغاز کرد. با دغدغه‌ها و روحیه‌ای که بعد گذشت دو سال حتی دیگر خودمان هم درکش نمی‌کنیم. اردیبهشت ۹۵ سعی کردیم قبل از هرکاری نظر مردم را بپرسیم. در پارک و خیابان با مردم صحبت می‌کردیم، از هر فرصتی استفاده می‌کردیم تا بدانیم در ذهن ایرانیها چه می‌گذرد. تقریبا همه از ایده «به جای تک سرنشینی با چند نفر هم سفر شویم» را دوست داشتند اما چه کسی حاضر است با یک غریبه هم سفر شود؟
    احتمالا حال آن روز ما مثل حال خیلی از جوان‌ترهای امروز است: یک اپلیکیشن با کیفیت با UI/UX عالی می‌سازیم و چون هم در کاهش هزینه مردم کمک می‌کند و هم هوای شهر را پاک‌تر می‌کند مردم کم کم به سمتش می‌آیند و پلتفرم شکل می‌گیرد. اما وقتی وارد ماجرا شدیم فهمیدیم این خوش خیالی محض است آن هم در بازار ایران.
    هزینه تغییر عادت به مراتب بیشتر از چیزی بود که فکر می‌کردیم. عددهایی که برای هزینه جذب بهتان می‌گویند را دور بریزید در چنین سیستمی هزینه جذب و نگهداشت هر نفر بالای ۵۰ هزارتومان است. ما در ساده‌ترین حالت بیش از ۱۰ میلیارد تومان سرمایه لازم داشتیم تا صرفا «بخشی» عادات شهروندان را تغییر دهیم.
    ما بعد از ورود به شتابدهنده، طی سه مرحله هر مرحله برای ده سرمایه گذار مستندات مالی را ارسال کردیم و در نهایت در ۲۰ جلسه حضوری سرمایه گذاری شرکت کردیم. اوایل که تازه کار را شروع کرده بودیم مسائلی مثل تعداد پایین کاربر را مطرح کردند بعد که سیستم کامل شد و تعداد کاربران بالا رفت گفتند چرا هنوز پول زیادی در نیاوردید! غافل از اینکه بیست و پنج میلیون تومان سرمایه دریافتی ما تنها برای این بود که سیستم خود را از چند زاویه آزمایش کنید نه بیشتر.
    اما این اواخر متوجه شدیم تمام اینها بهانه بود، سرمایه گذاران به خاطر وجود بازیگران بزرگی مثل اسنپ و تپ‌سی از یک سو و تغییر عادت از سوی دیگر «می‌بریم» را بسیار پر ریسک می‌دیدند. در نهایت هیچ کس حاضر به تامین سرمایه مرحله seed می‌بریم که مبلغی بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان بود؛ نشد.
    ناامیدی تمام وجودمان را گرفته بود. مدتی می‌بریم را به سرویس‌های روزانه تغییر دادیم تا بیشترین تراکنش این دو سال را رقم بزنیم. مردم ابتدای ماه ۲۰۰ هزار تومان می‌دادند تا انتهای ماه با خیال راحت هر روز به محل کارشان برسند، اما این هم برای سرمایه گذار قانع کننده نبود. استقبال خوب بود اما چیزی ساخته بودیم که به سختی رشد می‌کرد. اگر یکی از صندلی‌ها خالی می‌شد یا باید کل سرویس را لغو می‌کردیم یا پول صندلی خالی را به راننده می‌دادیم. همین‌ها باعث شد با اینکه ۱۰ مشتری خوشحال داشتیم که برای سه ماه پشت سر هم پول دادند تصمیم بگیریم از سال جدید تمام سرویس‌ها را لغو کنیم. هنوز روزانه سه چهار درخواست جدید برایمان ایمیل می‌شود.
    همکاری با تاکسی‌رانی و ورودمان به ایستگاه تاکسی ونک در پاییز ۹۶ هم نتوانست دردی را دوا کند. حاصل مشاهده ما در ایستگاه ونک این بود که همه چیز به خوبی کار می‌کند، مردم با عجله وارد صف می‌شوند، مشکلی با اینکه نیم ساعت در صف‌های طویل منتظر بایستند ندارند و مهمتر از همه اینکه خودروهای شخصی هم به نوعی هم همان مفهموم کارپولینگ را خودشان انجام می‌دهند. احتیاجی به ما نبود. ما جامعه کوتاه مدت هستیم. هزینه تغییر بسیار بالا بود. ما باید می‌پذیرفتیم که می‌بریم حتی با ۵ و ۱۰ میلیارد تومان پول هم راه نمی‌افتاد این مسیر راه درازی داشت و سرمایه‌گذارهای ایرانی هم از همیشه محتاط تر شده بودند و اصلا بازار سرمایه گذاری بلند مدت در ایران وجود نداشت.
    ماسک همچنان روی صورتمان زار می‌زند. وسط میدان ونک ایستاده‌ایم. خیلی دوست داریم تمام ماجرای شکست را گردن دیگران بیندازیم مثلا گردن شتابدهنده ای که در اوج همکاری ما با تاکسی‌رانی تصمیم گرفت برخلاف قرارداد ۶۵ میلیون تومانی بیشتر از ۲۵ میلیون تومان ندهد. اما می‌دانیم اول و آخر تمام این شکست به عهده خود ماست. به اشتباهاتمان فکر می‌کنیم. به ماه‌هایی که آرام و دست به عصا حرکت کردیم و سعی کردیم کم خرج کنیم اما نمی‌دانستیم که همین آهسته رفتن مرگ تدریجی ما را رقم زد. به روزهایی که ترسیدیم با راننده‌های تاکسی و مسافران رو در رو شویم و برای همین خیلی دیر به حقیقت عریان بازاری که در آن کار می‌کردیم آگاه شدیم. به زمانی که نتوانستیم نا امیدی را از چهره‌مان پنهان کنیم و این نا امیدی به مرور بقیه اعضای تیم را هم سرخورده کرد تا جایی که ناامیدی برآنها هم چیره شد. به زمانی که به بطالت، روی ساخت و تغییر اپلیکیشن پافشاری کردیم بدون اینکه بدانیم آیا بازار اصلا به چنین تغییری احتیاج دارد یا نه. به سخت‌گیری‌هایی که روی ساخت نرم‌افزار داشتیم و به جای MVP درگیر ساخت محصول بی نقصی شدیم. به بی‌توجهی به کار تیمی و تک روی و اینکه هرکس می‌خواست تصورات خودش را پیاده سازی کند و گاهی هم به حاشیه رفتن خودمان.
    در نهایت تمام این موارد باعث شد تصمیم بگیریم استارتاپ می‌بریم را در آستانه دومین سالگرد تولدش در اردیبهشت ۹۷ به پایان برسانیم. از تیم فوق‌العاده‌ای که در این مدت همراه می‌بریم بودند ممنونم. هیچ چیز سخت‌تر از این نبود که به تیم‌ام بگویم تمام چشم‌اندازی که هنگام استخدام برایشان ترسیم کردم پوچ بود و مجبوریم با هم خداحافظی کنیم و اینکه باید بپذیریم شکست خوردیم.
    اگر هنوز به سفر اشتراکی و فلسفه آن علاقه دارید می‌توانید از رقبای سابق و دوستان فعلی ما «همپا» ، «رهسپار» و «کاروانرو» استفاده کنید. سامانه کرایه‌چی به خاطر ساختارش همچنان به کار خود ادامه می‌دهد، خوشحال می‌شویم همچنان از آن استفاده کنید و در آخر اینکه شاید وقتی دیگر دوباره همدیگر را ملاقات کنیم.
    امیرحسین حسینی پژوه از طرف تیم فوق العاده می‌بریم.


    می‌بریم، شاید وقتی دیگر - می‌بریم
    ویرایش توسط SARA : 2018/05/10 در ساعت 22:02
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    karaj
    نوشته ها
    1,079
    116
    نوشته های وبلاگ
    4
    مدیر سایت
    یکی از رقبای ما شانس جذب سرمایه داشت فقط به این خاطر که بنیان‌گذاران آن در دانشگاهی درس خوانده بودند و پروژه‌شان را در دانشگاهی شروع کرده بود که فعالیت‌های زیادی در اکوسیستم داشت. این دانشگاه توانسته بود به واسطه یکی از اساتید دانشگاه که به اقتصاد مشارکتی علاقه داشت، با افراد زیادی ارتباط بگیرد و با نهادهای متعددی کار کند.

    من امیرحسین حسینی‌پژوه هستم. یکی از بنیان‌گذاران استارتاپ «می‌بریم» که در ۲۱ اردیبهشت ۹۷ به کار خودش پایان داد. می‌بریم شاید به ظاهر نتوانست دگرگونی خاصی در جامعه ایجاد کند اما آدم‌هایی را سال‌ها پخته‌تر و باتجربه‌تر کرد. پاورقی دنباله‌دار «از داخل گود» که در «شنبه» منتشر خواهم کرد به شرح نکته‌ها و ظرایفی می‌پردازد که نه در کتابی نوشته شده نه منتوری به شما می‌گوید اما حقیقت عریان و پنهانی است که ما در تجربه خودمان در یک استارتاپ شکست‌خورده با آن مواجه شدیم و فکر می‌کنیم برای موفقیت باید حداقل گوشه‌چشمی به آن داشته باشید.
    برای موفقیت باید در زمان درست در مکان درستی باشید. پافشاری کردن برای چیزی که در توانایی و روابط فعلی شما نیست فقط وقت‌تان را تلف می‌کند.
    شاید سخت باشد اما گاهی باید بپذیرید که کاری را رها کنید، چرا که فرصت‌های دیگری در جاهای دیگری منتظر شما هستند و اگر بخواهید روی جای اشتباهی که قرار دارید پافشاری کنید در حقیقت دارید فرصت‌های دیگرتان را می‌سوزانید.
    یکی از رقبای ما شانس جذب سرمایه داشت فقط به این خاطر که بنیان‌گذاران آن در دانشگاهی درس خوانده بودند و پروژه‌شان را در دانشگاهی شروع کرده بود که فعالیت‌های زیادی در اکوسیستم داشت. این دانشگاه توانسته بود به واسطه یکی از اساتید دانشگاه که به اقتصاد مشارکتی علاقه داشت، با افراد زیادی ارتباط بگیرد و با نهادهای متعددی کار کند.
    رقیب دیگر ما به خاطر ارتباطاتی که با شرکت‌های خارجی داشت پیش از شروع کار چند میلیارد تومان جذب سرمایه کرد (یا حداقل این طور ادعا کرد) و یک برنامه بلندمدت برای راه‌اندازی کارپولینگ در ایران را در پیش گرفت.
    شما همیشه باید از روابط‌تان به درستی استفاده کنید. تقویت روابط و مطرح کردن خودتان جزو توانایی‌های اکتسابی است، اما اینکه «چه زمانی» در «چه مکانی» این روابط به نقطه بهینه می‌رسند و می‌توان از سینرژی آنها در یک راستا استفاده کرد مسئله‌ای است که بسیار زیاد به شانس‌تان بستگی دارد. اما اینکه چه زمانی کاری را رها کنید و سراغ فرصت دیگری بروید به هوش‌تان بستگی دارد. پا فشاری کردن بعد از سال‌ها از شما اسطوره می‌سازد اما باید درنظر داشت که اسطوره‌ها همیشه زندگی خوبی نداشتند.
    میزان تاثیر شانس را می‌توان کم کرد، اما نمی‌توان منکر آن شد. من در «می‌بریم» خوش‌شانس بودم که توییت مدیرعامل تاکسی‌رانی را دیدم و با یک پیام ساده توانستم در کمتر از یک هفته جلسه‌ای با یکی از تاکسی‌های آنلاین و مجموعه تاکسی‌رانی بگذارم. اما این اتفاق در زمان درستی رخ نداد. چند ماه قبلتر و چند ماه بعدتر می‌توانست ما را به یک نتیجه مطلوب برساند. با این حال این اتفاق زمانی افتاد که ما پولی برای اجرای کمپین محیطی نداشتیم و آن تاکسی آنلاین هم درگیر رقابت طاقت‌فرسا با رقبایش بود. یکی از دلایل منحل کردن «می‌بریم»، پذیرش این مسئله بود که: حالا که بعد از فراز و نشیب‌های بسیار و صحبت با بیست سرمایه‌گذار در طیف‌ها و شکل‌های مختلف؛ گشایشی ایجاد نشده، باید دنبال فرصت دیگری رفت.
    در پیدا کردن فرصت‌ها ترس را کنار بگذارید. شاید یک کار دولتی دقیقا همان چیزی باشد که شما را به روابط جدید و فرصت‌های نو برای راه‌اندازی استارتاپ جدید می‌رساند. یک کارآفرین بدون اینکه ذهنش درگیر کلیشه‌ها و نگاه دیگران باشد، دائما در تکاپو است تا فرصت‌ها را شکار کند.
    ادامه دارد…
    انجمن بزرگ استارتاپ های ایران
    بزودی خبر های خوبی برای استارتاپ ها داریم
+ پاسخ به موضوع
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش