ورود به سایت ثبت نام در سایت فراموشی کلمه عبور
نام کاربری در این سایت می تواند هم فارسی باشد و هم انگلیسی





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





+ پاسخ به موضوع
صفحه 3 از 3 نخست 123
نمایش نتایج: از 21 به 26 از 26
  1. #21
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    بازاریابی به سبک بازی پوکمن گو، مردم به خیابان‌ها می‌ریزند!


    بازاریابی به سبک بازی پوکمن گو، مردم به خیابان‌ها می‌ریزند!
    پوکمون گو(Pokemon Go) نام یک بازی متعلق به شرکت نینتندو است که میلیون‌ها فرد را از محله‌ای به محله دیگر می‌کشد. این بازی فقط یک تحول خیره‌کننده در بازار بازی‌ها نیست، بلکه باعث تحول در تجارت نیز شده است؛ در اصل با پوکمون گو، واقعیت افزوده (AR) در حال وارد شدن به خیابان‌های اصلی شهرها است
    این بازی سه مرحله اصلی دارد:
    گرفتن پوکمون ها ، رفتن به پوک استاپ ها ، مبارزه

    گرفتن پوکمون ها(catching pokemon)
    موقعیت شما توسط بازی مشخص می‌شود و نقشه‌ای از مکان جغرافیایی‌تان به شما نمایش داده می‌شود و به سمت پوکمون ها هدایت می‌شوید. در نزدیکی محل پوکمون ها دوربین گوشی شما فعال می‌شود و شما می‌توانید با پرتاب توپ معروف پوکمون آن‌ها را بگیرید. بعد از گرفتن آن‌ها مشخصات و امتیاز پوکمون به شما نمایش داده می‌شود. پوکمون های متفاوت در محل‌های متفاوت پیدا می‌شوند.
    پوک استاپ ها (pokestop)
    محل‌هایی هستند که عموماً در مکان‌های شلوغ شهری بر روی نقشه به شما نشان داده می‌شوند تا بتوانید با رفتن به آن‌ها توپ‌های پوکمون، معجون و یا احیاکننده‌ها را با راه رفتن به سمت آن‌ها جمع‌آوری کنید. بعضی از بخش‌ها فقط با پوک کوینز (سکه‌های پوکمونی ) که از جنگ‌ها به دست می‌آیند و یا خریدهای تحت نرم‌افزار، قابل خریداری هستند
    به‌روز کردن پوکمون ها
    هر فعالیتی که شما در بازی انجام می‌دهید باعث افزایش تجربه شما می‌شود در کنار آن‌وقتی شما به مرحله‌های جدید می‌روید هدایایی از طرف بازی در اختیار شما قرار می‌گیرد و وقتی به مرحله ۵ می‌رسید این امکان به شما داده می‌شود که بین سه تیم قرمز (رشادت Valor ) زرد (سرشت Instinct) و آبی (جادویی Mystic) یکی را انتخاب کنید تا در نبرد با آن‌ها مبارزه کنید.
    مکان‌های مبارزه (gym)
    مکان‌های درون بازی هستند که با مکان‌های واقعی در ارتباط هستند که شما می‌توانید در آن‌ها با دیگر بازیکنان مبارزه کنید. ارزش مکان انتخابی شما در ارتباط با تعداد پوکمون های موجود در آن است.
    مبارزه
    در مبارزه که نسبتاً شبیه به نسخه قدیمی این بازی است شما رودررو ( دوبه‌دو ) با بازی کنان دیگر مبارزه می‌کنید و می‌توانید از دو نوع حمله پوکمون خود استفاده کنید. پوکمون ها بر اساس توانایی‌های خود احتمال برد مشخصی دارند مبارزه تا جایی ادامه پیدا می‌کند که یکی از پوکمون ها از حال برود!
    این بازی باعث شد در هفته‌ای که گذشت بسیاری از مردم در خیابان‌ها، در حال حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر با چشم‌هایی خیره به صفحه تلفن همراه خود دیده شوند!
    علت شهرت این بازی را می‌توان استفاده از تکنولوژی جدید که دنیای واقعی و مجازی را مرتبط می‌کند دانست که به آن واقعیت افزوده یا Augmented Reality گفته می‌شود.
    باوجوداینکه این نرم‌افزار کمتر از یک ماه است که به بازار آمده است روزانه حدود ۹٫۵ میلیون کاربر فعال دارد که باعث افزایش ۷ میلیارد دلاری ارزش شرکت شده است. در طی هفته گذشته تعداد کاربران فعال آن از اپلیکیشن توییتر روی سیستم‌عامل اندروید هم پیشی گرفت و امتیاز آن در گوگل پلی از فیس‌بوک(Facebook)، اینستاگرام (Instagram)و اسنپ چت(Snapchat) بیشتر شده است.
    اما شاید بعد از انگری برد Angry Birds)) که توانست رکورد بازی‌های موبایل را بزند، پوکمون گو تلاش می‌کند تا به اجرای ایده‌های بازاریابی بپردازد. این شرکت در همین راستا اعلام کرد کسب‌و‌کارهای کوچک و متوسط می‌توانند قابلیتی به نام لور (lures) را به قیمت ۱٫۱۹ دلار به ازا هر ساعت خریداری کنند. در اصل این ابزار به کسب‌و‌کارها این امکان را می‌دهد تا بتوانند مردم را به سمت فروشگاه خود دعوت کنند و از این طریق تعداد مخاطبین خود را بالا ببرند. در اصل این بازی علاوه بر کسب درآمد از طریق خود بازی توانسته است با راهکارهای بازاریابی جدید به شکل برد برد برای خود و مخاطبین سرویس لور درآمد بیشتری را ایجاد کند.

    پوکمون گو دیوار بین واقعیت و دنیای مجازی را از بین می‌برد و ازآنجایی‌که مردم را به مکان‌های واقعی می‌کشاند می‌تواند روش بسیار خوبی را برای بازاریابی چه از نوع آنلاین و چه آفلاین رقم بزند.
    نویسنده : پدارم سروش
  2. #22
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    شش اصل روانشناسی که در قیمت گذاری محصول کمک می‌کنند


    شش اصل روانشناسی که در قیمت گذاری محصول کمک می‌کنند
    قیمت گذاری یکی از عناصر آمیخته‌ی بازاریابی است که برعکس بقیه اجزای آن درآمد ایجاد می‌کند، چرا که سایر عناصر آمیخته‌ی بازاریابی شامل محصول، ترفیع و توزیع هزینه‌زا هستند. هماگونه که احتمالا شما هم حدس می‌زنید، این عناصر مختلف باید در قالب یک استراتژی کلی با هم هماهنگ و یا همسو شوند.

    به بیان ساده‌تر در مورد رابطه بین قیمت با سایر اجزای آمیخته بازاریابی می‌توان گفت:

    • قیمت و محصول: قیمتی که برای محصول در نظر می‌گیرید باید با ارزش آن برای مشتری ارتباط نزدیکی داشته باشد.
    • قیمت و ترفیع: شرکتی که در حال تبلیغ محصولات خود است، باید قیمت این محصولات را نیز بیان کرده و عادلانه بودن آن را اثبات کند.
    • قیمت و توزیع: بسته به کانال‌های مختلف توزیع، قیمت می‎‌تواند متفاوت باشد اما در هر حال سطح قیمت باید با نوع راهبرد انتخاب شده برای توزیع تناسب داشته باشد.

    در این بین جنبه تاسف بار آن است که بسیاری از افراد آگاهی چندانی از اصول قیمت گذاری محصولات نداشته و نمی‌دانند که برای قیمت گذاری درست دقیقا باید چه کارهایی انجام دهند. هر چند مردم معمولا تمایل دارند که محصولات مورد نیاز خود را با قیمت پایین تهیه کنند، اما گاهی اوقات مشتری، ارزان بودن محصول را دلیل کم‌کیفیتی آن می‌داند. بنابراین اصول خاصی برای قیمت گذاری صحیح باید رعایت شود. اکنون سوال اصلی اینجاست که چگونه می‌توان با انتخاب یک استراتژی صحیح به صورت کاملا هوشمندانه به قیمت گذاری محصولات پرداخت و از رقبا پیشی گرفت؟

    از بین اصول مختلفی که برای قیمت گذاری وجود دارد اتکای به “روانشناسی رفتاری” می‌تواند یکی از راهکارهای پیش رو باشد. از آن‌جا که تصمیم‌گیری نهایی در مورد مناسب یا نامناسب بودن قیمت هر محصول به عهده‌ی مصرف‌کننده است، هنگام تعیین قیمت، شرکت‌ها باید ادراکات مشتری و چگونگی تاثیر آن بر تصمیم خرید را مورد بررسی قرار دهند. بنابراین قیمت گذاری باید مشتری‌گرا باشد.
    در این مطلب چند مورد از نکات مهم روانشناختی در قیمت گذاری محصولات مورد بررسی قرار می‌گیرند که می‌توانند برای کارآفرینان مفید باشند.
    مطلب پیشنهادی ۴درس کارآفرینی که از موسس آمازون یاد می‌گیریم



    ۱) عدم کاهش از کیفیت برای پایین آوردن قیمت

    از آنجا که در بسیاری موارد قیمت مهم‌ترین فاکتور انتخاب مشتری در کلاس‌های مشابه محصولات است دغدغه پایین‌تر آوردن قیمت همواره از اولویت‌های مدیران است. یکی از روش‌های رایج در بسیاری از کسب‌وکارها برای پایین آوردن قیمت، علی‌الخصوص در ابتدای کار نیز کاهش بهای تمام شده محصول از طریق کاهش کیفیت مواد اولیه بکار رفته در آن است.

    نکته اینجاست که هر چند ممکن است هنگام خرید محصول، در ابتدا قیمت پایین‌تر توجه مشتری را به خود جلب کند اما این کیفیت محصول است که سبب وفاداری مشتری به برند شما می‌شود. توجه به کیفیت به نوعی سرمایه‌گذاری بلند مدت برای برندها محسوب می‌شود و طرفداران آن‌ها را روز به روز بیشتر می‌کند. لذا می‌بایست در زمان قیمت گذاری محصولات سوددهی بلندمدت در نظر گرفته شود.
    در چنین دیدگاهی کاهش قیمت از طریق کم کردن سطح کیفی محصول شاید چندان هوشمندانه و عقلایی نباشد.

    یکی از موارد دیگری که تمرکز بر آن‌ها جایگزین مناسبی برای کاهش کیفیت خواهد بود، هزینه‌های جانبی محصولات است. به عنوان مثال چنانچه بتوانید هزینه‌ی نگهداری و تعمیر و سایر هزینه‌های جانبی را تا حدودی کاهش دهید به قیمت‌گذاری متعادلی خواهید رسید که تمایل بیشتری را برای خرید در مشتری ایجاد خواهد کرد.
    ۲) قیمت گذاری مقایسه‌ای محصولات

    قیمت گذاری مقایسه‌ای عبارت است از مقایسه قیمت محصولات رقبا و تعیین قیمتی در همان رنج برای محصولات برند خود. گاهی اوقات از این استراتژی با عنوان قیمت‌ گذاری رقابتی یا competitive pricing هم یاد می‌شود.
    طبق تحقیقات انجام گرفته توسط دانشگاه استنفورد افراد به طور معمول عادت به مقایسه قیمت محصولات مختلف در قبال ارزش دریافتی از آن‌ها دارند. به گفته این محققان، مشتریان مقایسه قیمت را به دلیل ترس از فریب خوردن و به منظور کم کردن این ریسک انجام می‌دهند و از این رو قیمت گذاری مقایسه‌ای از سوی شما، می‌تواند آن‌ها را متقاعد به خرید کند.
    البته باید توجه داشت که تعیین قیمت‌های بسیار پایین برای محصولات، اشتباه بزرگی است که می‌تواند شانس شما را برای متقاعدسازی مشتری از بین ببرد چرا که اگر قیمت محصولات شما بسیار پایین‌تر از رقبای‌تان باشد مشتریان بالقوه را نسبت به برند شما بی‌اعتماد خواهد کرد.
    حال که می‌دانید مقایسه کردن بخشی از مکانیزم ذهنی مشتری است و پایین آوردن بیش از حد قیمت نیز برند شما را بی‌اعتبار می‌سازد، نکته‌ای که همواره باید به آن توجه داشته باشید این است که شما در کلاس قیمتی انتخاب شده برای محصولات خود می‌بایست ارزش‌هایی را به مشتریان خود ارائه کنید که در جدال مقایسه با سایر محصولات و برندها، برند شما را منحصر به فرد ساخته و مشتری را در مورد هزینه پرداختی در قبال دریافت این ارزش متقاعد کند.
    ۳) هیچ چیز نمی‌تواند مانند کلمات قدرتمند باشد

    به شکل کلی عوامل محیطی و محتوای عبارت‌های توصیفی به کار رفته در معرفی محصول می‌تواند تاثیر به سزایی بر روی ذهنیت مشتری از میزان مناسب بودن قیمت‌ آن داشته باشد. برای نمونه اگر محصول یکسانی در دو فروشگاه مختلف با قیمت‌های متفاوتی به فروش برسد اما به دلیل شیک و لوکس بودن یکی از آن‌ها قیمت بالاتری بر روی محصولات گذاشته شود کسی به این قیمت مازاد اعتراض نکرده و حتی بسیاری از افراد رغبت بیشتری به خرید این محصول پیدا می‌کنند.
    بنابراین حین قیمت‌گذاری باید به ویژگی‌های محیطی توجه کرده و همچنین از عبارات صحیحی برای توصیف محصول استفاده شود. به عنوان مثال اگر به عنوان یک “نویسنده آزادکار (فریلنسر)” شناخته شوید شاید نتوانید دستمزد زیادی برای کار خود طلب کنید اما اگر به عنوان “استراتژیست محتوا” فعالیت خود را آغاز کنید مطمئنا دستمزد شما چندین برابر حالت قبل خواهد بود.

    بنابراین شرایط محیطی و استفاده از عبارات توصیفی مناسب در مورد محصولات و خدمات خود را حتما در قیمت‌گذاری آن‌ها لحاظ کنید.
    ۴) ایجاد تنوع هدفمند در قیمت

    تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که داشتن تنوع در قیمت و اندازه محصولات حاوی اثرات روانی معناداری در رفتار خرید مشتریان موثر بوده و به طور مشخص افراد در زمان مواجهه با تنوع بیشتر مجذوب محصولاتی با قیمت و اندازه متوسط می‌شوند.

    به عنوان مثال طبق آزمایش انجام شده وقتی محصولی در دو سایز بزرگ و متوسط ارائه شود میزان فروش محصول بزرگ بیشتر از سایز متوسط است. اما اگر همین محصول در سایز کوچک، متوسط و بزرگ ارائه شود گرایش مردم به خرید سایز متوسط محصول بیشتر خواهد بود.
    نتیجه‌گیری هوشمندانه از این پدیده آن است که در زمان تصمیم‌گیری برای تدارک بسته‌های مختلف محصول، قیمت‌گذاری آن‌ها به صورت هدفمند و با رویکرد هدایت مشتری به سمت تصمیمی که در ذهن خود دارید به انجام برسد. به بیان دیگر اگر هدف شما آن است که خرید محصول در محدوده قیمتی A به انجام برسد تعریف دو بسته محصول با پیشنهاد قیمتی بالاتر و پایین‌تر از آن می‌تواند مشتری شما را به سمت تصمیمی که دلخواه شماست هدایت کند.
    ۵) توجه به مشتری هدف و توان پرداخت او

    فارغ از محصولی که آن را به فروش می‌رسانید شما همواره با سه دسته از مشتریان از حیث توان مالی مواجه هستید:

    • افرادی که درآمد کمی دارند و نمی‌توانند هزینه زیادی برای خرید محصولات شما اختصاص دهند.
    • افرادی که درآمد متوسطی دارند و گاهی محصولات شما را خریداری می‌کنند.
    • افرادی که درآمد بالایی دارند و می‌توانند هزینه زیادی برای خرید محصولات شما در نظر بگیرند.

    تجربه متعارف گویای این واقعیت است که تنها تعداد محدودی از افراد هستند که محصولات گران‌قیمت را می‌خرند و بیشتر آن‌ها افراد محافظه کاری هستند که حاضر نیستند هزینه زیادی برای خرید محصولات بپردازند. به بیان دیگر تعداد افراد در دسته اول بیش از دسته دوم و تعداد افراد در دسته دوم بیشتر از دسته سوم است.
    نکته مهم آن است که در زمان تعیین قیمت به عنوان یکی از المان‌های کلیدی از آمیخته بازاریابی، ضروری است تا توان مالی و قدرت خرید مشتریان بالقوه در بازار هدف خود را سنجیده و با قیمت پیشنهادی تطابق دهید تا از تناسب کافی بین این دو اطمینان حاصل شود.
    همچنین مطلب زیر راهی را برای سنجش ظرفیت یک ایده تجاری در بازار و میزان قیمت قابل قبول از سوی مشتریان هدف، پیش از راه‌انداختن آن کسب‌وکار برای کارآفرینان معرفی کرده است.
    MVP چیست؟ راهی برای سنجش ظرفیت یک ایده تجاری در بازار
    ۶) از قیمت‌های رند استفاده نکنید

    یکی از مواردی که تاثیر روانی چشمگیری بر روی مشتری شما خواهد داشت عدم استفاده از قیمت‌های رند در مورد محصولات است. اثرات این موضوع از چند جنبه مهم قابل بررسی است:

    • اولین نکته در مورد عدم قیمت‌گذاری رند تلقین روانی این موضوع به مشتری است که قیمت بر اساس محاسبات پیچیده‌ انتخاب شده و بدون پشتوانه یا اصطلاحا “سر سری” نیست.
    • نکته دوم اینکه معمولا در مقایسه بین دو محصول مشابه حتی کمترین اختلاف قیمت نیز می‌تواند منجر به تغییر در تصمیم مشتری شود. یعنی گاهی اوقات چند واحد پول پایین‌تر موجب افزایش فروش شما در مقابل رقبایتان خواهد شد.
    • و در نهایت اینکه اگر چه بین ۱۰۰۰ تومان و ۹۹۹ تومان تفاوت تنها ۱ تومان است اما اولی یک قیمت چهار رقمی است و دومی یک قیمت ۳ رقمی! همچنین ذهن مشتری قیمت اول را هزار تومان و دومی را نهصد و خرده‌ای (!) تومان برداشت می‌کند. به بیان ساده‌تر همین فاصله یک تومانی در ذهن مشتری نمودی بسیار بزرگ‌تر از ارزش واقعی خود پیدا خواهد کرد.
  3. #23
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    چرا بازاریابی اینترنتی باید اصلی‌ترین استراتژی بازاریابی شما باشد؟


    چرا بازاریابی اینترنتی باید اصلی‌ترین استراتژی بازاریابی شما باشد؟
    بازاریابی به عنوان مهم‌ترین فعالیتی که حیات یا مرگ یک کسب و کار را تعیین می‌کند همواره ذهن مدیران کسب و کارها را به خود مشغول کرده است. بازاریابی تاریخچه‌ای طولانی و به قدمت عمر بشر دارد ولی آنچه از آن به عنوان علم بازاریابی یاد می‌شود عمری صد ساله دارد. فارغ از روش های سنتی بازاریابی مانند بازاریابی تلویزیونی و محیطی و چاپی و… امروزه بیشتر از شیوه‌های نوین بازاریابی مانند بازاریابی اینترنتی استفاده می‌شود.
    اولین رایانه‌های شخصی در دهه ۱۹۸۰ وارد خانه‌ها شدند و اولین سیستم عامل نیز در دهه ۱۹۹۰ طراحی شد و همین موقع بود که اینترنت شروع به رشد کرد. با گسترش اینترنت در طول سال‌های ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹ گوگل و بلاگرها نیز شکل گرفتند و به تدریج بازاریابی اینترنتی تکامل یافت. طی تحقیقات انجام گرفته در سال ۲۰۱۳ حدود ۷۶٪ از بازاریابان معتقد بودند که شیوه‌های بازاریابی در دو سال گذشته دست خوش تغییرات بسیاری شده است اما تنها ۹٪ از آن‌ها بازاریابی دیجیتالی یا همان بازاریابی اینترنتی را موثر می‌دانستند. اما این روزها کارایی بازاریابی اینترنتی برای هیچ‌کس پوشیده نیست.


    • ۱) بیش از یک سوم بازاریابان معتقدند که طی ۵ سال آینده بازاریابی دیجیتال ۷۵٪ از روش های بازاریابی‌ را در بر خواهند گرفت.
    • ۲) بیش از ۸۷ درصد از مشتریان از اینترنت و گوشی‌های همراه هوشمند استفاده می‌کنند
    • ۳) نتایج بازاریابی اینترنتی برخلاف بازاریابی سنتی قابل اندازه‌گیری است
    • ۴) بازاریابی از طریق اینترنت هزینه‌ی بسیار کمتر نسبت به یک خرده‌فروشی فیزیکی دارد
    • ۵) اینترنت بستری را فراهم می‌کند که شما به وسیله‌ی آن می‌توانید ارتباط قوی با مشتریان خود برقرار کنید و سطح یا نرخ حفظ مشتریان خود را بالا ببرید.
    • ۶) بازاریابی اینترنتی این امکان را به شما می‌دهد که همواره همراه مشتری باشید

    امروزه برای موفقیت در بازاریابی لازم است تا در کنار روش‌های سنتی از شیوه‌های نوین که بازاریابی اینترنتی را نیز شامل می‌شود استفاده کنیم. زیرا بازاریابی اینترنتی فرصتی برای‌تان فراهم می‌کند که با هزینه اندکی محصولات خود را در معرض دید جهانی قرار دهید.

    بازاریابی اینترنتی در ابتدا ممکن است بسیار سخت باشد، طراحی یک سایت نمی‌تواند به تنهایی افزایش مشتریان را تضمین کند بلکه استفاده از روش‌های نوین بازاریابی است که ما را به سمت موفقیت بیشتر هدایت می‌کند.
    چگونه می‌توانیم استراتژی بازاریابی اینترنتی اتخاذ کنیم؟

    بازاریابی آنلاین عبارت است از به‌کارگیری هر ابزار، استراتژی یا روش برای کمک به تبلیغات برند از بستر اینترنت که عوامل مختلفی می‌تواند در چگونگی انجام آن تاثیر داشته باشد؛ در ادامه چند مورد از آن‌ها را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم:
    ۱) سئو (بهینه‌سازی موتورهای جستجو)

    همان‌طور که اشاره کردیم برای بازاریابی آنلاین تنها داشتن یک سایت کافی نیست، با طراحی یک سایت فقط گام اول را طی کرده‌اید. سئو یا به عبارت بهتر بهینه‌‌سازی موتورهای جستجو یکی از عوامل اصلی موفقیت در بازاریابی آنلاین است. وجه به سئوی سایت سبب می‌شود که محتوای موجود در یک کلمه کلیدی خاص در بین مطالب موجود بالاتر از بقیه قرار بگیرد و همین امر سبب می‌شود تا بازاریابی آنلاین موفق‌تری داشته باشیم.

    • افزایش سرعت بارگذاری سایت
    • بهینه‌سازی تصاویر
    • لینک‌گیری از سایت‌های باکیفیت
    • استفاده از محتوای باکیفیت و انواع مختلف آن(مقاله، اینفوگرافی، ویدیو و …)
    • بهینه‌سازی موبایل
    • اشتراک‌گذاری‌های اجتماعی

    شاید احساس کنید بهبود سئوی سایت در ظاهر روال بسیار ساده‌ای دارد، اما از آن‌جایی‌که بسیاری از سایت‌ها از این نکات آگاهی ندارند و آن‌ها را رعایت نمی‌کنند، با در نظر گرفتن آن‌ها می‌توانید از رقبای خود پیشی گرفته و روند بازاریابی آنلاین خود را بهبود بخشید.

    ۲) بازاریابی موتور جستجو (SEM)

    بازاریابی برای موتورهای جستجو را می‌توان تقریبا شبیه به سئو دانست، بدین ترتیب که به جای بهینه‌سازی محتوای خود و ترویج آن به مقدار زیاد، پولی را به موتورهای جستجو پرداخت می‌کنید تا خودشان محتوای شما را در نتایج ابتدایی قرار دهند.
    همان‌طور که می‌دانید بیش از ۵۰ درصد مردم بر روی نتایج اول و دوم موتورهای جستجو کلیک می‌کنند و بنابراین برای افزایش ترافیک ورودی به وب‌سایت خود لازم است که هزینه‌هایی را متقبل شوید. البته توجه داشته باشید که کلمات کلیدی که قصد دارید در آن‌ها بالا بیایید نیز در این قیمت تاثیر به‌سزایی خواهد داشت زیرا کلمات کلیدی پر جستجو رقابتی‌تر بوده و در نتیجه گران‌تر هستند.

    هر چند این استراتژی در ابتدا ممکن است وسوسه کننده به نظر برسد اما توجه داشته باشید که برای موفقیت در بازاریابی آنلاین خود لازم است که هزینه‌های تبلیغاتی خود را در نظر بگیرید و برنامه خود را مطابق با آن پیش ببرید.
    برای موفقیت در SEM لازم است که محصول یا خدمات باکیفیتی ارائه کنید. در ابتدای کار خود و هنگام تولید محتوای رایگان برای جذب مخاطبان به سمت برند خود لازم نیست از همان اول وقت خود را با SEM تلف کنید.
    البته مشخص کردن آمار کلیک‌هایی که منجر به خرید می‌شوند کار چندان سختی نیست و با تنظیمات خاصی می‌توانید میزان درآمد خود را از تبلیغاتی که بر روی SEM انجام داده‌اید مشخص کنید.
    ۳) بازاریابی محتوایی

    براساس گفته‌ی ست گودین “بازاریابی محتوایی تنها بازاریابی باقیمانده است.”
    مردم امروزی از تکنیک‌های بازاریابی سنتی خسته شده‌اند، آن‌ها از بنرها و داد و بیدادهای تبلیغاتی خسته شده‌اند و به افرادی ماهر در کسب اطلاعات تبدیل شده‌اند. بازاریابی محتوایی یکی از رویکردهای استراتژیک بازاریابی است که بر تولید و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار با اهداف برندها متمرکز شده است.
    در بازاریابی محتوایی شما مخاطبان هدفمندی را برای خود انتخاب می‌کنید، مخاطبانی که به وضوح تعریف شده هستند و محتوای مرتبط به آن‌ها ارائه می‌دهند. محتوایی که در زندگی آن‌ها ارزش ایجاد می‌کند و به نوعی نیازهای آن‌ها را به ساده‌ترین شکل ممکن برآورده می‌‌کند و چه نوع بازاریابی می‌تواند عملکرد بهتری از این نوع بازاریابی داشته باشد.
    مطلب پیشنهادی شش اصل روانشناسی که در قیمت گذاری محصول کمک می‌کنند



    به بیانی دیگر بازاریابی محتوایی از متون قابل فهم و ساده، تصاویر، اینفوگرافیک و ویدیوهای مختلف استفاده می‌کند تا اطلاعات جامعی را در مورد یک موضوع مشخص در اختیار کاربران قرار داده و یا سبب معرفی محصول و به دنبال آن تحقق شیوه بازاریابی نوین شود.
    ۴) بازاریابی ایمیلی

    با این‌که بعد از ایمیل ابزارها و رسانه‌های مختلفی به وجود آمده است، اما هنوز هم تهیه‌ی لیست ایمیل مشتریان و بازاریابی ایمیلی را می‌توان جزو بهترین روش‌های بازاریابی نوین دانست. این روش به نوعی ارتباط مستقیم با کاربران محسوب می‌شود و می‌تواند مخاطبان سایت شما را به یکی از مشتریان‌تان تبدیل کند. مهم‌ترین بخش بازاریابی ایمیلی نوشتن ایمیل‌های کارا برای ارسال به مخاطبان است اما مهم‌تر از آن این موضوع است که این ایمیل‌ها به چه کسانی ارسال شوند و چه کسانی می‌توانند یکی از مشتریان محصولات پیشنهادی فعلی برند ما باشند.
    ۵) بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی

    همان‌طور که گفتیم امروزه ۸۷ درصد از مردم به گوشی‌های تلفن‌همراه هوشمند و اینترنت دسترسی دارند. سیل عظیمی از این مخاطبان از گوشی همراه خود برای اتصال به شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و ساعت‌های زیادی از وقت خود را صرف آن می‌کنند.
    یک بازاریاب خوب می‌داند که باید ساده‎‌ترین شیوه‌ی درسترسی به مخاطبانش را بیابد. شیوه‌ای که هم برای مخاطبان و هم برای بازاریابان بهترین باشد. لازم به ذکر است که همه‌ی شبکه‌های اجتماعی برای مخاطبان شما صحیح نخواهد بود، بلکه شما باید انواع تجزیه‌وتحلیل‌ها را روی شبکه‌های اجتماعی مختلف انجام دهید و مشخص کنید که کدام شبکه به خوبی نیازهای شما را برطرف می‌سازد.
    ۶) تبلیغات پرداخت کلیکی

    در ابتدا شاید به این موضوع فکر کنید که این روش چه تفاوتی با بازاریابی موتور جستجو دارد اما جالب است بدانید که SEM زیرمجموعه تبلیغات کلیکی است که برای برخی از کسب و کارها کاربرد دارد، در بیشتر مواقع تبلیغات کلیکی یک سایت یا موضوع را هدف قرار داده و به تبلیغات در این زمینه می‌پردازد تا بتواند درآمد خوبی را برای صاحبان آن کسب و کار ایجاد کند.
    ۷) بازاریابی وابسته

    بازاریابی وابسته یا رابطه‌ای نوعی از بازاریابی است که در آن یک بازاریاب برای محصولات یک فروشنده خریدار پیدا می‌کند و در سود حاصل از این فروش سهیم می‌شود. این نوع بازاریابی معمولا از طریق سایت یا ایمیل و رسانه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد و بسته به نوع محصول می‌تواند برای هر کسب و کاری اندکی متفاوت باشد.

  4. #24
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    بازاریابی احساسی چیست؟


    بازاریابی احساسی چیست؟
    دوستان عزیز در این مقاله سعی داریم به شرح مفهوم بازاریابی احساسی در هر یک از کسب و کارها بپردازیم و همچنین ۵دلیل اصلی در خرید احساسی مردم را به شما معرفی کنیم که اهمیت بسیاری بالایی دارد و همیشه میتوانید روی آن حساب کنید. هنگامی که شما محرک های احساسی بازاریابی که باعث خرید می شوند را بشناسید، بی شک می توانید فروش بیشتری داشته و مشتریان مشتاق بیشتری را پیدا کنید. که در میان کاربران شما و مشتریان شما بسیار هستند با تسلط بر تکنیک های بازاریابی احساسی براحتی می توانید فروش خود را افزایش دهید.

    دوستان عزیز مورد مهمی که باید توجه داشته باشید این است که اگر فکر کنید مردم آنچه نیاز دارند را حتما می خرند، سخت در اشتباه هستید! اما چرا؟ زیرا دوستان مردم آنچه را دوست دارند می خرند نه و آنچه را نیاز دارند. نیازها با منطق هدایت می شوند در حالیکه خواسته ها بر اساس احساسات هدایت می شوند. در واقع ما آنچه را که می خواهیم می خریم و نه آن چه میخریم میخواهیم.
    با گفته های من موافق نیستید و یا باور نمی کنید؟
    خب بیایید با یک مثال این مورد را بررسی کنیم دوستان عزیز چه کسی به ماشین شاسی بلند لوکس نیاز دارد؟ یک نوجوان واقعاً چه نیازی به یک تلفن همراه ۲/۵ میلیون تومانی و یا شلوار جین ۲۰۰ هزار تومانی دارد؟ چه کسی به محصول شما نیاز دارد؟
    دوستان عزیز مهمترین نکته ای که وجود دارد این است که مردم محصولات شما را می خرند چون می خواهند آن را داشته باشند. هر روز ما چیزهایی می خریم که دوست داریم آنها را داشته باشیم تا چیزهایی که واقعاً نیاز داریم یعنی مهم نیاز کاربران و مردم عادی نیست و اصلی ترین موضوع احساسات ان ها است.
    اصلی ترین موضوع این است که به اشتباه، بازار خود را برای کسانی که نیازمند محصول شما هستند طرح ریزی نکنید. بهترین بازار هدف برای شما افرادی هستند که محصول شما را می خواهند، حال ممکن است به آن نیاز هم داشته باشند یا نداشته باشند که این اصلا اهمیتی ندارد. تا زمانی که آنها محصول شما را بخواهند ممکن است آنرا بخرند. آنچه که خودتان به تازگی خریداری کرده اید را در نظر بگیرید، شما آنرا لازم نداشتید، اما دوست داشتید که آن را داشته باشید که این صد در صدی است
    دوستان عزیز مورد دیگر برای مثال در این زمینه این است که چه کسانی به یک باشگاه تناسب اندام می پیوندند؟ هر کس که نیاز به تناسب دارد به ویژه کسانی که دارای اندامی متناسب نیستند. درست است؟ اما در بازدید از یک باشگاه تناسب اندام چه چیزی می بینید؟ افراد متناسب که می خواهند متناسب تر باشند در حالی که متناسب هستند کاملا!!! چه کسی پول خود را برای آینده سرمایه گذاری می کند؟ کسانی که می خواهند برای آینده سرمایه گذاری کنند نه آنها که نیاز دارند برای آینده سرمایه گذاری کنند.
    مثالی دیگر و زیباتر از قبلی ها: در پایان یک روز سخت ممکن است احساس کنید که به یک لیوان نوشیدنی خنک،و یا حتی یک قهوه یا چای نیاز دارید دوستان عزیز مطمئن باشید اینطور نیست و واقعیت این است که شما آن را می خواهید. همه ما به خوردن نیاز داریم اما هیچ کس نیاز به یک استیک، پیتزای مخصوص بزرگ یا کیک کاکائویی ندارد. ما آنها را می خوریم چون آنها را دوست داریم و نه اینکه به آن کیک شکلاتی نیاز داریم.
  5. #25
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    روندهای تجارت الکترونیک

    B2B


    روندهای تجارت الکترونیک B2B
    توسعه ی یک استراتژی جهت موفقیت تجارت، همواره به عنوان یک چالش مطرح بوده است؛ اما حفظ روند صنعت خودش موانع دیگری دارد. بازار دیجیتال به طور مداوم در حال تغییر است. این تغییرات، کار طراحی یک استراتژی موثر در طولانی مدت را برای خرده فروشان تجارت الکترونیک، سخت می‌کند.
    راکت های هوایی موبایل

    آمار اخیر نشان می‌دهد که ۸۰ درصد کاربران اینترنتی دارای تلفن هوشمند هستند و بطور خودکار آن را در مسیر موفقیت قرار میدهند. در حالی که دسکتاپ ها هنوز برتری خود را حفظ کرده اند، موبایل ها نیز با جدیت در حال پیشرفت هستند. این روند همواره و برای چندین سال در لیست روندهای مورد توجه بوده است؛ اما در سال ۲۰۱۶ به آن مانند یک تعویض بازی نگاه میکنیم. در یک دوره ی یکساله، مقدار اشتراک گذاری ترافیک سایت های تجارت الکترونیک از طریق موبایل، ۵ درصد نسبت به دسکتاپ افزایش داشته است. با توجه به بازار تجارت الکترونیک، در حالی که نرخ تبدیل در موبایل، کاربرات دسکتاپ را به سمت خود میکشاند، موبایل در ابتدای مسیر خود است. میانگین نرخ تبدیل تجارت الکترونیک در تبلت، بین ماه می ۲۰۱۴ تا می ۲۰۱۵، ۷٫۷ درصد افزایش داشته است.

    با وجود آنکه موبایل در فروشهای تجارت الکترونیک B2B نقش قابل توجهی بازی می‌کند، در نظر داشته باشید که سادگی آن به اندازه ای نیست که فقط یک نسخه ی موبایل برای سایت خود سفارش دهید. تجربه ی کاربرانتان و همچنین طراحی باید جزو اولین مواردی باشد که در سایت موبایل خود در نظر میگیرید. به یاد داشته باشید که درخواستهای بصری و راهنمای ساده ی سایت برای تجربه ی خوب مشتری، بسیار مهم است.
    بالا بردن کیفیت محتوا

    صرف نظر از اینکه شما چه چیزی میخرید، بهتر است توصیف محصول طوری باشد که با خرید خود احساس اعتماد بنفس کنید. از دیدگاه تجارت الکترونیک B2B، خریداران B2B میخواهند تا جایی که ممکن است از جزئیات محصول بدانند و این جزئیات را هم بصورت نوشته و هم بصورت بصری بدست آورند. همه ی خرده فروشان باید دستور العمل های تجاری، تصاویر با کیفیت و محصولات خاص را فراهم کرده و رسانه های پر محتوا و مناسبی ایجاد کنند. ارائه ی جزئیات عمیق و تصاویر مناسب و زیبا، به اعتماد و متقاعد کردن خریدار و همچنین تصمیم گیری مناسب آنها، کمک خواهد کرد.
    اتوماسیون بازاریابی

    در خرده فروشی تجارت الکترونیک، بازاریابی ایمیل نمیتواند فروش را افزایش دهد. دامنه ی بازاریابی از خبرنامه های سنتی فراتر رفته است. خرده فروشان آنلاین در حال حاضر از صفحات سفارشی سازی شده، بنرها، تخفیف و تبلیغات خاص هر مشتری و نیازهای وی استفاده میکنند.
    استفاده از پیامهای مناسب هر خریدار، ضروری است. همانطور که گفته شد، وجود محتوای توصیفی بیشتر و مناسب، شانس جذب و حفظ مشتری جدید را بالا میبرد. اگر شما قادر به تولید محتوایی باشید که در عین مختصر بودن، اطلاعات مفیدی ارائه می‌دهد، میتوانید مطمئن باشید که یک رسانه ی مفید و غنی ساخته اید. نقاط کلیدی که برای به اشتراک گذاری مهم هستند را شناسایی کرده و با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید.
    موضوع دیگری که به عمده فروشان یا هر نوع تجارت B2B دیگری ارزش می‌دهد، ارائه ی یک ماژول فروشنده ورود به سیستم و قابلیت محاسبه ی تخفیف های گروهی است. بخصوص عمده فروشان از این قابلیت بسیار راضی هستند، چرا که به آنها برا به حداکثر رساندن کسب و کار خود کمک می‌کند.
    بازار و عرضه‌ مستقیم

    تجارت الکترونیک B2B در دو مدل مجزا تعریف شده است: بازار و عرضه‌ مستقیم. مدل بازار شامل فروش محصولات به‌موازات فروشندگانی چون تجارت آمازون، Tradescraper و Kinnek است. این بخش جدید بازار الکترونیک B2B، تعهدی برای رشد و فرصت‌های بازار جدید را نشان می‌دهد که عمده فروشان، توزیع کنندگان و تولیدکنندگان را جذب خود می‌کند.
    مدل دیگر – عرضه‌ مستقیم – یعنی وقتی‌که یک شرکت، فروشگاه اینترنتی B2B خودش را دارد و مشتریان می‌توانند برای ایجاد حساب کاربری و خرید مستقیم به آن دسترسی داشته باشند.
    خارج از این دو مدل به نظر میرسد که مدل بازار، روند رو به رشد سریعی دارد که رقابت شدیدی هم ایجاد می‌کند. رویکرد جدید بازار B2B، کمک به فروشنده و خریداری است که به محیط تجارت الکترونیک وارد می‌شوند. بسیاری از شرکت‌های B2B همچنان در مراحل اولیه‌ آشنایی با این سیستم هستند؛ اما در طول سال آینده، بازارهای مشابهی مثل آمازون، به این بازار رقابتی اضافه خواهند شد.


    منبع خبر : huffingtonpost.com
  6. #26
    تاریخ عضویت
    2017/09/11
    محل سکونت
    Tehran
    نوشته ها
    4,250
    123
    ناظم سایت
    اگر می‌خواهید استارت‌آپ موفقی داشته باشید باید از یازده اشتباه بازاریابی دوری‌ کنید


    اگر می‌خواهید استارت‌آپ موفقی داشته باشید باید از یازده اشتباه بازاریابی دوری‌کنید
    اشتباه یک: نداشتن طرح بازاریابی یکی از مهم‌ترین قسمت‌های هر کسب‌وکار، طرح بازاریابی است. درواقع، استارت‌آپ‌ها علاوه بر طرح کسب‌وکار به طرح بازاریابی هم نیاز دارند.
    اما طرح بازاریابی واقعاً چیست؟
    طرح بازاریابی بیانیه‌ای نوشته شده است که توضیح می‌دهد یک استارت‌آپ چگونه مشتریان هدف خود را انتخاب می‌کند و به اهداف بازاریابی دست پیدا می‌کند.
    طرح بازاریابی شامل تاکتیک‌های کلیدی بازاریابی است که شما قصد دارید از آن‌ها استفاده کنید. طرح بازاریابی به شما می‌گوید چه زمانی استراتژی شما به‌خوبی عمل نمی‌کند؛ به‌طوری‌که می‌توانید مسیر را تغییر دهید و استراتژی‌های جدید را امتحان کنید.
    اهداف بازاریابی شما چیست؟ چگونه قرار است تعداد زیادی مشتری در شش ماه یا یک سال یک به دست آورید؟
    این سؤالاتی است که طرح بازاریابی شما باید به آن‌ها پاسخ دهد.
    اشتباه دو: بازاریابی در کانال‌های اشتباه
    امروزه کانال‌های بازاریابی ما خیلی بیشتر از دهه قبل هستند. قبل از روی کار آمدن وب، باید بازاریابی خود را با روش چاپ، آگهی‌های تلویزیونی و رادیویی و تابلوهای تبلیغاتی انجام می‌دادیم و محصولات را مستقیماً به بازار ارسال می‌کردیم.
    امروزه اما فیس‌بوک، اینستاگرام، گوگل، توییتر، وبلاگ‌ها و … را داریم. شما به‌راحتی برای انتخاب کانال بازاریابی برای استارت‌آپ خود گیج خواهید شد.
    حقیقت این است که کانال‌های مختلف، طیف جمعیتی مختلفی دارند. برای مثال، بیش از ۹۰ درصد از صد و پنجاه میلیون کاربر اینستاگرام در سن زیر ۳۵ سال هستند.
    اگر مشتریان ایده آل شما در سن ۱۸ تا ۳۴ سال قرار دارند اینستاگرام می‌تواند بستر مناسبی برای بازاریابی شما باشد. اگر مشتریان ایده آل شما بالای ۴۰ سال دارند قطعاً استفاده از اینستاگرام برای دستیابی به آن‌ها اشتباه خواهد بود. شما باید قبل از استفاده یک کانال خاص برای بازاریابی ببینید که مخاطبانتان از آن استفاده می‌کنند یا نه.

    اشتباه سه: تلاش برای طراحی کامل وب‌سایت قبل از راه‌اندازی آن
    داشتن یک وب‌سایت بدون ترافیک کاملاً بی‌فایده است. بسیاری از استارت‌آپ‌ها مقدار زیادی از وقت خود را صرف نگرانی بیش‌ازحد درباره‌ی طراحی سایت خود می‌کنند و درزمانی که باید وب‌سایت خود را ترویج دهند تنها تلاش می‌کنند آن را کامل کنند.
    وب‌سایت کامل و بی‌نقص وجود ندارد و شما ابتدا به ترافیک نیاز دارید.
    بعد از اینکه ترافیک کافی به دست آوردید باید تست A/B روی جنبه‌های مختلف سایت خود را شروع کنید.
    به وب‌سایت‌هایی که امروز پربازدید‌ترین وب‌سایت‌ها هستند نگاه بیندازید. بسیاری از آن‌ها در ابتدای کار ظاهر خوبی نداشتند. صفحه اصلی گوگل، فیس‌بوک و یاهو خیلی متفاوت از زمانی هستند که تازه شروع به کار کرده بودند؛ بنابراین، در ابتدای کارتان بیش‌ازحد برای طراحی وب‌سایت خود نگران نباشید.
    زمانی که شما هنوز در مرحله شروع هستید باید بیشتر روی کسب ترافیک بالا با استفاده از استراتژی‌های مؤثر بازاریابی اینترنتی تمرکز کنید.
    اشتباه چهار: شکست در ایجاد مخاطب برای محصول
    بیشتر استارت‌آپ‌ها به این دلیل شکست می‌خورند که ایده محصول خود را قبل از انجام توسعه محصول اعتبارسنجی نمی‌کنند.
    شما می‌توانید با تست ایده محصولتان منابع ارزشمند و زمان استارت‌آپ خود را ذخیره کنید و بسنجید که برای آن نیاز بازار وجود دارد یا نه.
    ممکن است نیاز داشته باشید یک لیست کوتاه ایمیل بسازید و با مخاطبان آن در مورد محصول خود صحبت کنید.
    به‌عنوان‌مثال، اگر شما به ۲۵۰ نفر ایمیل فرستادید و در مورد محصول خود صحبت کردید و در نهایت حداقل ۵۰ نفر بگویند که محصول شما را خواهند خرید، نشانه خوبی است که نیاز برای محصولتان وجود دارد.
    ایجاد مخاطبان اولیه برای موفقیت هر استارت‌آپی بسیار مهم است. اگر واقعاً می‌خواهید یک استارت‌آپ موفق داشته باشید بدون این‌که بیش‌ازاندازه ریسک کنید، توصیه می‌کنیم که قبل از محصول، مخاطبانتان را ایجاد کنید.
    اشتباه پنج: تولید نکردن محتوای جذابی که برای استارت‌آپ شما بازاریابی کند.
    با توجه به بررسی انجام‌شده توسط MarketingProfs و موسسه بازاریابی محتوایی (Content Marketing Institute)، بازاریابان اینترنتی می‌گویند که تولید محتوای جذاب و درگیر کننده بزرگ‌ترین چالش بازاریابی محتوایی است.

    بازاریابی محتوایی یک استراتژی عالی است که در زمان بازاریابی استارت‌آپ خود باید از آن استفاده کنید. عدم انجام این کار تا حد زیادی می‌تواند به شانس موفقیت استارت‌آپ شما صدمه بزند.
    بازاریابی محتوایی کمک می‌کند تا مخاطبان شما بهتر بتوانند چشم‌انداز محصولتان را درک کنند و بفهمند این محصول چگونه می‌تواند زندگی آن‌ها را آسان‌تر کند.
    شرکت‌هایی مانند Buffer، Help Scout،KISSmetrics و Moz به‌شدت به بازاریابی محتوایی تکیه دارند.
    اگر نتوانید محتوایی تولید کنید که جذاب باشد و مخاطبانتان را وادار به تعامل کند بازاریابی محتوایی بی‌فایده خواهد بود.
    کار‌های ساده‌ای وجود دارند که برای رسیدن به این هدف باید انجام دهید:
    · از عنوان‌های گیرا و جالب‌توجه برای محتوای خود استفاده کنید.
    · به محتوای خود تعداد زیادی تصویر اضافه کنید.
    · به محتوایتان فیلم اضافه کنید.
    · محتوای خود را با به اشتراک گذاشتن داستان‌های شخصی جالب‌تر کنید.
    اشتباه شش: قرار دادن افراد بی‌تجربه به‌عنوان مسئول بخش بازاریابی
    بازاریابی در وب یک چشم‌انداز همیشه در حال تغییر است. چیزی که امروز خوب عمل می‌کند ممکن است فردا به درد کارتان نخورد. شما به بازاریابان باتجربه‌ای نیاز دارید که بتوانند به‌سرعت خودشان را با هرگونه تغییر بازاریابی وفق دهند.
    به‌عنوان‌مثال، یک به‌روزرسانی در جستجوی گوگل می‌تواند استارت‌آپ شما را از فضای کسب‌وکار بیرون بیندازد. این اتفاق می‌تواند برای بازاریابان بی‌تجربه چالشی بزرگ تلقی شود.
    همچنین رقیبتان می‌تواند سهم زیادی از بازار را به دست آورد. استارت‌آپ شما نیاز دارد که در این شرایط رقابت کند و روحیه‌ی مبارزه داشته باشد. فقط یک بازاریاب باتجربه می‌تواند چنین شرایط بحرانی‌ای را اداره کند.
    بنابراین، اگر در حال حاضر با یک بازاریاب بی‌تجربه کار می‌کنید، پیشنهاد می‌کنیم یک گام به عقب بردارید و دوباره استراتژی‌های بازاریابی خود را برنامه‌ریزی کنید. در نظر نگرفتن زمان کافی برای انجام این کار درنهایت می‌تواند استارت‌آپ شما را از بین ببرد.
    اشتباه هفت: عدم پیگیری و بهبود نتایج بازاریابی
    یک نقل‌قول معروف از Noah Kagan وجود دارد که می‌گوید «اگر یک اتفاق را سنجش نکنید، انگار این اتفاق اصلاً رخ نداده است.» این جمله در دنیای استارت‌آپ‌ها بسیار درست است. اگر شما دقیقاً هر چیزی را انجام می‌دهید که مردم می‌گویند بدون این‌که آن‌ها را بررسی کنید، باید بگوییم که شما به‌آرامی استارت‌آپ خود را از بین خواهید برد.
    مثلاً شما شنیده‌اید که پاسخ دادن به سؤالات در Quora می‌تواند آگاهی درباره‌ استارت‌آپ‌تان را افزایش دهد؛ بنابراین، شروع به پاسخ دادن سؤالات در Quora می‌کنید.
    همچنین شنیده‌اید که انتشار محتوا در LinkedIn بسیار مؤثر است؛ بنابراین، شروع به انتشار محتوا می‌کنید. علاوه ‌بر ‌این شنیده‌اید که فیس‌بوک فضای مناسبی برای تبلیغات ارزان و مؤثر است؛ بنابراین، تبلیغات در فیس‌بوک را شروع می‌کنید.
    دنبال کردن یک استراتژی بازاریابی بدون سنجیدن اثرات آن، استارت‌آپ شما را به ناکجاآباد خواهد کشاند. به همین دلیل است که به تست، پیگیری و بهبود تمام جنبه‌های بازاریابی خود نیاز دارید. این تنها راه برای موفقیت استارت‌آپ شما در رقابت بازار است.
    اشتباه هشت: هزینه کردن بیش‌ازاندازه سریع در بازاریابی
    شما ممکن است بودجه بازاریابی بزرگی به ارث برده باشید. آیا این خودبه‌خود به معنی موفقیت بازاریابی شما است؟ نه!
    اگر بودجه‌ی زیادی در اختیارتان باشد ممکن است شما را وسوسه کند که در تمام کانال‌های بازاریابی وارد شوید و فعالیت‌های بازاریابی خود را به‌سرعت افزایش دهید.
    هزینه‌های بازاریابی شما می‌تواند شبیه نمودار پایین باشد:

    مشکل این روش آن است که شما بودجه بازاریابی خود را در یک دوره کوتاه از زمان به‌صورت کامل خرج خواهید کرد.
    به‌جای تمرکز بر روی همه‌ی کانال‌های بازاریابی و هزینه سریع بودجه بازاریابی، باید تنها در چند کانال تمرکز کنید. این کار کمک خواهد کرد که پول بیشتری را در مراحل اولیه استارت‌آپ که در حال آزمایش استراتژی‌های بازاریابی مختلف هستید ذخیره کنید.
    اشتباه نه: کپی کردن کامل از رویاستراتژی‌های بازاریابی رقبا
    کپی کردن کامل روش‌های بازاریابی رقبای شما به استارت‌آپ‌تان کمک نخواهد کرد که جلوتر از دیگران حرکت کند و بتواند سهم بازار بزرگی به دست آورد.
    بهترین مثالی که برای این موضوع به ذهن می‌رسد؛ گوگل و بینگ است. مایکروسافتی‌ها فکر می‌کردند با کپی کردن موتور جستجوی گوگل می‌توانند مستقیماً با گوگل رقابت کنند، بنا‌بر‌این آن‌ها بینگ را ایجاد کردند؛ اما این کار تا به الآن شکست خورده است.
    مطمئناً، کپی کردن رقبایتان می‌تواند به شما کمک کند تعدادی مشتری به دست آورید اما استارت‌آپ شما به‌تدریج از بین خواهد رفت.
    پس به‌جای کپی کردن‌ رقبای خود باید چه‌کار کنید؟
    شما باید راه‌های خلاقانه‌ای برای بازاریابی کسب‌وکار خود پیدا کنید.
    برای مثال، اگر در حال حاضر بسیاری از رقبایتان به سئو تکیه دارند، شما می‌توانید آن را به یوتیوب تغییر دهید.
    می‌توانید با تولید محتوای تعامل‌ساز برای ترویج استارت‌آپ خود شروع کنید. همچنین می‌توانید بازاریابی را از طریق رویداد‌ها و کنفرانس‌ها شروع کنید. انجام این کار بلافاصله شما را متفاوت خواهد کرد.
    همیشه جرئت متفاوت بودن داشته باشید.
    اشتباه ده: عدم جمع‌آوری آدرس ایمیل مشتریان
    بازاریابی ایمیلی بالاترین بازده سرمایه‌گذاری را در میان کانال‌های بازاریابی تولید می‌کند.
    درواقع، بازاریابی ایمیلی به‌طور متوسط برای هر یک دلار سرمایه‌گذاری، چهل دلار بازده خواهد داشت.

    تعداد زیادی از مصرف‌کنندگان هرروز ایمیل خود را چک می‌کنند بنابراین باید ایمیل بازدیدکنندگان سایت خود را برای حفظ و نزدیک‌تر کردن روابط جمع‌آوری کنید. اگر این کار را انجام ‌دهید، برای استارت‌آپ خود هوادارانی پیدا خواهید کرد که محصول شما را خریداری می‌کنند و آن را به دوستان و خانواده خود هم توصیه خواهند کرد. این به معنی مشتریان بیشتری برای محصول شما است.
    اشتباه یازده: توجه نکردن به تأثیرگذاران حوزه کسب‌و‌کارتان.
    این روزها، شما برای کمک به ویروسی شدن استارت‌آپ‌تان به تأثیرگذاران حوزه کاری خود نیاز دارید. فقط یک توییت از طرف یک کاربر تأثیرگذار می‌تواند بین هزاران کاربر به اشتراک گذاشته شود؛ بنابراین، اگر در تلاش‌های بازاریابی خود از تأثیرگذاران استفاده نمی‌کنید، یک اشتباه بزرگ بازاریابی مرتکب شده‌اید که می‌تواند به استارت‌آپ شما آسیب بزند.

    growthhackers.com
+ پاسخ به موضوع
صفحه 3 از 3 نخست 123
نمایش نتایج: از 21 به 26 از 26

موضوعات مشابه

  1. به لیست کارهایتان نشان دهید رئیس کیست
    توسط SARA در انجمن آموزش های عمومی استارتاپی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2017/11/28, 20:14

مجوز های ارسال و ویرایش