چرا سرمایه گذاران کسب و کارهای نوپا (استارتاپ ها) را رد می کنند؟!

سرمایه گذاری در یک شرکت نوپا است، اولین سؤالی که برای او پیش می آید این خواهد بود که این کار چه میزان سرمایه نیاز دارد و بازده مورد انتظار آن چقدر است؟

این آخر ماجرا نیست. چون ممکن است شما در مورد میزان سوخت شدن سرمایه، تعداد کاربران و هر چیز دیگری نگران شوید، اما دلایل دیگری هم هستند که سرمایه گذاران بر اساس آن تصمیم گیری می کنند. در این جا به چند مورد آن می پردازیم.

گزارش

اگرچه همه می دانند که شما برای شرکت خود نیاز به یک ارائه مختصر و مفید دارید، اما به جز آن شما باید نسبت به محصول خود پر از شور و شوق و احساس باشید و امیدوار باشید که محصولتان وارد بازار خواهدشد. در صورتی که سرمایه گذاران تحت تأثیر محصول شما قرار نگیرند و این امر به طور مداوم اتفاق بیافتد، باید در مورد این که این محصول واقعاً چقدر می تواند کاربردی باشد یک بازنگری داشته باشید.

جاناتان استرول، شریک شرکت سرمایه گذاری ریسک پذیر ایندیکیتور می گوید:

▫️مواردی بوده اند که فقط به خاطر فقدان هیجان و شور و شوق بنیان گذار نسبت به محصولش، به سادگی از سرمایه گذاری روی آن گذشتم. کارآفرین باید سرمایه گذار را تحت تأثیر قرار دهد و یک گزارش عالی در مورد محصول خود ارائه دهد، به خصوص در مراحل اولیه کار که خود محصول چیزی برای گفتن ندارد. در صورتی که سرمایه گذار ایده شما را نخرد، احتمالاً مشتری های بالقوه شما نیز همین کار را می کنند.

طبق گفته استرول، اگر شما یک طرح تجاری کاملاً مهر و موم شده ندارید و شور و شوقتان را هم دارید از دست می دهید و به دنبال پول نقد هستید، در آن صورت واقعاً نیاز به یک موفقیت اثبات شده دارید.

مواردی هم بوده که مثلاً کارآفرین کهنه کاری که در یک صنعت خاص تخصص داشته، با حمایت از ایده دستمال سفره توانسته پول زیادی بدست آورد. در این مورد این گونه ایده ها، کارآفرین باید بداند که صنعت تقریباً بهتر از هر شخص دیگری است و خود ایده مشکلات اصلی را حل می کند، چون سابقه اش وجود دارد و همین سابقه پشتوانه ایده می شود. گرچه این اتفاق به ندرت می افتد ولی اگر هم بیافتد، اتفاق خوشایندی است.

گروه

مسئله مهم این است که آیا بنیان گذاری، چیزی در مورد حواشی موجود در بازار می داند؟ آیا او توانایی، انگیزه و پشتکار لازم برای راه اندازی و پیش بردن استارت آپ در زمان های خوب و بد را دارد؟

مور آشیا، شریک و بنیان گذار iAngels می گوید: ما در گروهی که مدیران ارشد اجرایی آن ها تجربه و توانایی اجرای دیدگاه خود را ندارند، سرمایه گذاری نمی کنیم. داشتن ایده و محصول عالی است، اما وارد بازار شدن، پیشرفت تجاری و ایجاد یک شرکت با دوام، مسئله دیگری است. کارکنان جدید بعد از یک سنجش و ارزیابی خسته کننده استخدام می شوند. ولی متأسفانه بسیاری از سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در یک گروه خاص این روش را به کار نمی برند.

آرنود لارنت، شریک و بینان گذار XLR Capital می گوید: من همیشه به دنبال روی دیگر زندگی بنیان گذار بوده ام، تا ببینم او چگونه از پس فشارهای زندگی خود برآمده است. پس به جز داشتن هدف و انگیزه، باید شخصیت جذاب و واقع گرا هم داشته باشید.

او این گونه ادامه می دهد: ما با بنیان گذاران استارت آپ های زیادی ملاقات داشته ایم که بسیار جدی بودند. اما ما دوست داریم با افرادی که می توانند با شوخ طبعی و فروتنی در مورد ایده شان صحبت کنند، همکاری کنیم.

همچنین بنیان گذارانی هم دیده ایم که نمی خواستند تا زمانی که پول کافی بدست نیاورده اند، شغل خود را ترک کنند. تعریف ما از کارآفرین این نیست.

بسته به داشتن یک سرمایه گذار ناجی و یا صندوق سرمایه گذاری عظیم، اولویت ها هم تغییر می کنند. رودریگو مالو لیوا، سرمایه گذار ناجی در آمریکای جنوبی مسائل مهمی در مورد گروه عنوان می کند:

آیا من می توانم تعطیلات آخر هفته را با گروه بگذرانم؟ من دوست دارم برای کمک به همه شرکت هایی که در آن ها سرمایه گذاری می کنم، وقت زیادی را با اعضای گروه بگذرانم. من شدیداً به کار گروهی اعتقاد دارم و حتی اگر من به دنبال یک گروه متعادل باشم، نهایتاً تمایل دارم فقط در گروهی که همه اعضای آن را دوست دارم، سرمایه گذاری کنم. استعداد خوب است و لی این گروه است که در نهایت را پیروز می شود. گذشته از همه این ها، من روی غرور تمرکز می کنم. آیا آن ها می توانند مشتری و حتی تمایلات شرکت را به خود ترجیح دهند؟ فهمیدن این موضوع در ابتدای کار سخت است، اما این برای من به معنی انصراف از معامله است.

من تمایل دارم تعداد زیادی شرکت های تحلیل کننده اشتباهات را ایجاد کنم و سعی می کنم که این را جزء قانون طلایی خود قرار دهم.

واقعاً این طور به نظر می رسد که برای تعداد زیادی از سرمایه گذاران، گروه مهم ترین عامل باشد. وین گیبینز، معاون Notion Capital می گوید: رهبران برای موفقیت باید یک تعادل ظریفی در ویژگی هایشان ایجاد کنند.

او ادامه می دهد: از دید سرمایه گذار، مردم، گروه و در درجه اول بنیان گذاران اهمیت دارند. آیا آن ها می توانند از سرمایه گذاران دفاع کنند، مردم را به خرید ایده شان ترغیب کنند، افراد با استعداد را جذب کنند، پیشگامان و شرکای استرتژیک را برای رسیدن به ریاست هیئت مدیره متقاعد کنند؟ آیا آن ها انگیزه کشتن غریزه درونی را برای بزرگ تر کردن دیدگاهشان دارند و آیا قدرت عملیاتی گام به گام و با دقت برای تکرار مسیر تا رسیدن به هدف را دارند؟

آیا آن ها می توانند رهبر قابل اعتماد و قوی باشند، تا هم زمان هم پروژه را پیش ببرند و هم گوش بدهند، بازخوردهای بازار، مشتری ها، گروه و سرمایه گذار را دریافت کنند؟ این یک نوع خاصی از DNA است که هم بتوانی به صورت فردی عمل کنی و هم گروه اصلی را حمایت کنی. این بیشتر از این که هنر باشد، یک علم است.

الکساندرا باربوسا، شریک و مدیر شرکت سرمایه گذاری ریسک پذیر فابر می گوید: یکی از مهترین عوامل، یک بنیان گذار برجسته است که از شبکه شما و سایرین، منابع قوی داشته باشد در این صورت شما می توانید گروهی برجسته ایجاد کنید و افراد با استعداد بالا را هم جذب کنید، که این خود باعث می شود شرکت شما در رده شرکت های رهبر قرار گیرد.

تخصص- شما و دیگران

واضح است وقتی شما در حوزه ای تخصص دارید، و دانش شما نسبت به سرمایه گذاری که در یک بخش خاص کاملاً بی تجربه است بیشتر می باشد، استارت آپ های بیشتری می توانید ارائه دهید. این به این معنا نیست که هنوز برخی از سرمایه گذاران بدون داشتن دانش کافی در یک زمینه نمی خواهند روی آن سرمایه گذاری می کنند، اما در این شرایط نه سرمایه گذار و نه استارت آپ نمی توانند بیشترین فرصت را ایجاد کنند.

استرول از سرمایه گذاری ریسک پذیر ایندیکیتور می گوید: من اغلب به خاطر فقدان دانش خود از مشارکت و معاملات عبور می کنم:
شما نمی توانید در هر صنعتی تخصص داشته باشید. بارها معاملات بزرگی را دیدم که با صنایع آن ها نا آشنا بودم. من معمولاً به سرعت از این گونه معاملات می گذرم چرا که ذهنم گنجایش یادگیری صنعت جدیدی را ندارد و ممکن است ارزش اضافه شدن به صنعت ما را هم نداشته باشد.

لیوا می گوید: حتی اگر سرمایه گذار در آن حوزه تخصص و دانشی نداشته باشد، آن ها باز هم نیاز دارند تا با علاقه و اشتیاق، خود را درگیر آن کنند:

آیا می توانم یک ساعت در مورد آن صحبت کنم؟ آیا در کنفرانسی که در مورد صنعت شرکت است، خسته خواهم شد؟ شما به عنوان یک سرمایه گذار ناجی می دانید که حتی بیشتر از بنیان گذار نیاز به گسترش زمینه فعالیت شرکت دارید و باید برای آن تلاش کنید. من معتقدم که شما باید ارزش پولی سرمایه گذاری را بالا ببرید. اگر من این صنعت را دوست نداشته باشم و یا حتی نتوانم در طول صرف شام در مورد آن صحبت کنم، یعنی این کار من نیست.

ممکن است من به طور کامل آن را درک نکنم یا نتوانم میزان مخرب بودن آن را تشخیص دهم، ولی من باید در دو دقیقه اول ارائه آن ایده را بخرم. در یک سرمایه گذاری تحت عنوان ناجی، تحلیل ایده تقریباً غیر ممکن است، 99 درصد آن غریزی و احساسی است. من به دنبال یک عامل شگفت انگیز هستم تا قبل از رسیدن به اسلاید سوم، آن را بخرم.


https://t.me/StartupNet/790