ساموئل والتون خواربارفروشی کوچک خود را به فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ والمارت تبدیل کرد و موفق شد در دوران رکود بزرگ در امریکا ارزش فروشگاه‌هایش را به بیش از ۲۳میلیون دلار برساند. او برای تأمین نیازهای خانواده‌اش کارهای زیادی می‌کرد: گاو‌ها را می‌دوشید، از شیرشان کره‌ می‌گرفت و به مغازه می‌برد و می‌فروخت. او برای خرید مغازه ابتدا وام گرفت، اما پس از چندی و به‌یمن اولین نوآوری در کسب وکارش، خیلی سریع توانست دومین مغازه‌اش را نیز بخرد.

در طول ۳ سال حجم فروش او به ۲۲۵هزار دلار رسید. اولین فروشگاه والمارت در ۲جولای۱۹۶۲ در منطقه‌ی راجرز در ایالت آرکانزاس باز شد. سم والتون در بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۸ ثروتمندترین فرد در امریکا بود. او در زمان مرگش در سال ۱۹۹۲ صاحب ۱۹۶۰ فروشگاه والمارت بود، ۳۸۰هزار کارمند داشت و فروش سالانه‌اش چیزی حدود ۵۰میلیارد دلار بود.

دروس موفقیت سم والتون

در اینجا ۱۰ درس موفقیت سم والتون را برای کارآفرینان بیان می‌کنیم، دروسی که او را از فقر به ثروت رساند.


۱. به ارزش‌های اصلی توجه کنید

سم والتون ارزش‌های ساده‌ای داشت که در زندگی و کسب‌وکارش او را هدایت می‌کردند. او از جدید‌ترین شیوه‌های مدیریت که ناگهان فراگیر می‌شوند و خیلی زود فروکش می‌کنند، پیروی نمی‌کرد و هیچ‌یک از ایده‌های پول‌دارشدن در کوتاه‌مدت را باور نداشت. او با ارزش‌هایی زندگی می‌کرد که از کودکی آموخته بود. شما نیز به‌عنوان رهبر تیم یا بنیان‌گذار سازمان، نباید به چیزهایی تحت عنوان «آخرین چهارچوب‌های مدیریت» یا «ایده‌های نوین رهبری» توجهی داشته باشید.


۲. از افرادتان مراقبت کنید



سم والتون به‌شدت مراقب کارمندانش بود و برای همه‌ی آنها این فرصت را فراهم می‌کرد که همراه با او موفقیت را لمس کنند. او به آنها اجازه می‌داد سهام والمارت را با تخفیف خریداری کنند. والتون با کارمندانش مانند شریک رفتار می‌کرد و می‌خواست آنها نیز از موفقیت والمارت لذت ببرند.

اگر بتوانید برای همه‌ی کارمندان یا اعضای تیم در سازمان‌تان ارزش قائل شوید، خودتان نیز در کارتان موفق‌تر خواهید بود. اما این کار را تنها به این دلیل انجام دهید که واقعا برای آنها ارزش قائلید. از طریق مشارکت‌دادن کارمندان در موفقیت سازمان، آنها را تبدیل به بخشی از سازمان‌تان بکنید. می‌توانید با فراهم‌کردن فرصت خرید سهام یا روش‌های دیگر این کار را بکنید.


۳. به شریک‌های‌تان انگیزه بدهید

پول و همکاری به‌تنهایی کافی نیست. به‌طور مرتب و هر روز به شیوه‌های جدید و جالب برای انگیزه‌دادن و به‌چالش‌کشیدن مشتری‌های‌تان فکر کنید. اهداف بلندی برای خود تعیین کنید، افراد را به رقابت تشویق کنید و به آنها امتیاز بدهید. اگر چیزهایی در اطراف شما کهنه و قدیمی شده‌اند، روح تازه‌ای در آنها بدمید. شغل مدیرها را با هم عوض کنید تا آنها را به‌چالش بکشید. کاری کنید هیچ‌کس نتواند حدس بزند که حربه‌ی بعدی شما چیست. بیش‌ازحد پیش‌بینی‌پذیر نباشید.


۴. به‌دنبال پول نباشید، علاقه‌تان را دنبال کنید

سم والتون فروشگاه‌هایش را با هدف ثروتمندشدن باز نکرد؛ او به کارش علاقه داشت و همیشه به‌دنبال این بود که کارش را بهتر و بهتر انجام دهد. اگر به‌دنبال پول باشید، آن‌هم بدون اینکه روی کارتان تمرکز کنید، [پس از مدتی] کسب‌وکارهای‌تان را عوض می‌کنید. اما سم والتون تمرکز زیادی روی کارش داشت. زمانی که علاقه‌تان را دنبال می‌کنید، هر کاری که باشد، در آن کار موفق و در آن زمینه به یکی از رهبران تبدیل می‌شوید.


۵. بدانید کنترل هزینه‌ها بهترین راه برای رقابت‌ است




اینجا جایی است که همیشه می‌توانید در آن مزیت رقابتی پیدا کنید. والمارت به‌مدت ۲۵ سال بزرگ‌ترین خرده‌فروش در امریکا شناخته می‌شد. اگر شما کسب‌وکارتان را به‌شکلی مقرون‌به‌صرفه اداره کنید، می‌توانید اشتباهات زیادی کنید و بعد هم آنها را جبران کنید. در مقابل اگر فعالیت‌های‌تان مقرون‌به‌صرفه نباشد، هرچقدر هم خوب کار کنید، باز ممکن است شکست بخورید.


۶. درباره‌ی همه‌چیز با دیگران صحبت کنید




درباره‌ی هرچیزی که می‌شود، با شرکا‌ی‌تان صحبت کنید. آنها هرچه بیشتر بدانند، فهم بهتری از کار شما پیدا خواهند کرد و هرچه بهتر بفهمند، توجه بیشتری به کار می‌کنند و به‌این‌ترتیب چیزی نمی‌تواند مانع آنها بشود. کسب اطلاعات باعث قدرتمندی می‌شود. فایده‌ای که شما با قدرت‌بخشیدن به شرکا‌ی‌تان به‌دست می‌آورید، بیشتر از خطری است که ممکن است با آگاه‌شدن رقبا از کارهای‌تان شما را تهدید کند.


۷. با مشتری‌ مانند رئیس رفتار کنید

سم والتون واقعا بر این باور بود که مشتری رئیس اوست. این ایده باعث شد او خدمات و فعالیت‌های ویژه‌ی زیادی برای مشتری‌ها تدارک ببیند. این خدمات باتوجه‌به نگرش‌های موجود در شهرهای کوچک امریکا طراحی شده بودند. برای مثال، او جلوِ ورودی همه‌ی فروشگاه‌های والمارت افرادی را برای خوشامدگویی به مشتری‌ها گماشته بود یا از سال ۱۹۶۲، علامت‌هایی برای نشان‌دادن رضایت در اولین فروشگاه‌های والمارت نصب کرده بود. به‌این‌ترتیب والمارت با استفاده از این فلسفه که «مشتری همیشه رئیس است» خودش را از دیگر خرده‌‌فروش‌ها متمایز کرد.


۸. سپاس‌گزار باشید

برای هرکاری که همکاران‌تان انجام می‌دهند، قدردان آنها باشید. هیچ‌چیز نمی‌تواند جایگزین تشکرِ بموقع و درخور باشد. این کار هزینه‌ای برای شما ندارد، اما ارزش بسیار زیادی برای شما خواهد داشت. پرداخت پول و پیشنهاد‌های ویژه به کارمندان برای خرید سهام می‌تواند نوعی وفاداری با خود به‌همراه بیاورد. اما همه‌ی ما دوست داریم دیگران به‌خاطر کاری که انجام داده‌ایم، به‌صورت کلامی از ما تشکر کنند. همه‌ی ما مشتاقیم پس از انجام کاری که واقعا به آن افتخار می‌کنیم، مورد قدردانی قرار بگیریم.


۹. از فناوری‌های جدید استفاده کنید




پیش از عصر اینترنت و تجارت الکترونیک، فروشگاه‌ها در امریکا از نظر فناورانه بسیار ضعیف بودند. تنها پس از اینکه برخی کارآفرینان ازجمله سم والتون تصمیم گرفتند مرز‌های صنعت خرده‌فروشی را پیش ببرند، تکنولوژی‌های جدید وارد این عرصه شدند. والتون در سال ۱۹۶۶ به مدرسه‌ی IBM در ایالت شمالی نیویورک رفت تا بهترین دانش‌آموزان تکنولوژی را برای کسب‌وکارش پیدا کند. به‌این‌ترتیب والمارت می‌توانست همیشه از جدید‌ترین تکنولوژی‌ها برخوردار باشد. برای مثال والمارت یکی از فروشگاه‌های اولیه‌ای بود که از بارکدهای سراسری استفاده می‌کرد. همچنین اولین فروشگاهی بود که اسکنر‌های الکترونیک را برای ثبت خریدهای روزانه به‌خدمت گرفت. دستگاه ثبت خرید نه‌تنها اقلام خریداری‌شده را ثبت می‌کرد، بلکه به کامپیوترِ کنترل موجودی نیز وصل بود، درنتیجه انباردارها می‌فهمیدند که موجودی‌شان چه زمانی کم شده است و دوباره سفارش می‌دادند.


۱۰. برخلاف جریان آب شنا کنید

راه‌های تازه را امتحان کنید. راهکارهای سنتی را فراموش کنید. اگر همه‌، کاری را به یک روش انجام می‌دهند، فرصت خوبی است که شما با حرکت در مسیر مخالف، جایگاه خود را در بازار پیدا کنید. اما بدانید که افراد زیادی شما را سرزنش خواهند کرد و به شما می‌گویند که مسیر را اشتباه می‌روید.



برگرفته از:‌ knowstartup


https://www.chetor.com/75633-%d9%81%...7%d8%b1%d8%aa/